به گزارش اکوایران، وزیر خارجه جدید دولت موقت سوریه، اسعد الشیبانی، وزیر دفاع، مرهف ابو قصرا، و رئیس اطلاعات، انس خطاب، هفته گذشته اولین سفر رسمی خود را به امارات متحده عربی انجام دادند. این کشور سومین عضو شورای همکاری خلیج فارس است که الشیبانی را از زمان انتصابش در ماه گذشته می‌پذیرد. در جریان این سفر، دیپلمات ارشد سوری با همتای اماراتی خود، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، دیدار و درباره روابط «برادرانه» بین دو کشور و تحولات سوریه پس از سقوط رئیس‌جمهور پیشین بشار اسد گفتگو کرد. وزیر خارجه امارات بر «موضع قاطع» ابوظبی در حمایت از استقلال سوریه و حاکمیت این کشور بر تمام قلمروهایش تأکید کرد.

به نوشته جورجیو کافیرو، تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای در امواج نیوز، در طول ۱۴ سال گذشته از درگیری‌های داخلی سوریه، امارات تحولات را با سیاست خارجی‌ای که به نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری آن در مواجهه با تغییرات سریع در صحنه بین‌المللی است، مدیریت کرده است. به عنوان حامی ارتش آزاد سوریه، امارات در ابتدای درگیری‌های سوریه از تغییر رژیم حمایت کرد. با این حال، زمانی که جنگ داخلی در سوریه به حالت سکون رسید، ابوظبی با بقای اسد کنار آمد. امارات در دسامبر ۲۰۱۸ سفارت خود در دمشق را بازگشایی و یک سال بعد، کاردار اماراتی از «رهبری خردمندانه» اسد ستایش کرد.

تا ماه گذشته، امارات به‌عنوان مرکزی برای عادی‌سازی روابط عربی با اسد عمل می‌کرد و کنفرانس‌هایی را میزبانی می‌کرد که هدف آن جلب حمایت کشورهای عرب خلیج فارس برای بازسازی سوریه بود. بازگشت دمشق به اتحادیه عرب در ماه مه ۲۰۲۳ یک نقطه عطف در تلاش‌ها برای بازسازی اعتبار اسد بود که شامل میزبانی او در امارات و تعامل عمومی با مقامات ارشد دمشق نیز می‌شد.

درگیری سوریه در اواخر نوامبر ۲۰۲۴ با حمله برق‌آسای گروه سنی اسلام‌گرای هیئت تحریر الشام برای تصرف حلب دوباره شعله‌ور شد. تا ۸ دسامبر، گروه‌های مسلح دمشق را تصرف کردند و دولت اسد سقوط کرد. دکتر حمدالله بایکار، استادیار دانشگاه فنی کارادنیز در ترکیه، به امواج مدیا گفت: «امارات شگفت‌زده شد، به‌ویژه زمانی که مطمئن نبود که مخالفان بتوانند دمشق را تصرف کنند.»

با این حال، امارات در هفته‌های اخیر با واقعیت جدید سوریه کنار آمده است، حتی اگر احتمالاً آن عضوی در شورای همکاری خلیج فارس باشد که بیشترین ضرر را از سقوط اسد متحمل شده است. وزیر خارجه امارات همچنان با الشیبانی در تماس بوده و تاکنون در نشست‌های منطقه‌ای درباره آینده سوریه شرکت کرده است.

منشور تهدید

در این شرایط، ابوظبی با عمل‌گرایی به وضعیت کنونی سوریه نزدیک شده که یادآور واکنش آن به سقوط دولت افغانستان در پی تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱ است. دکتر عبدالخالق عبدالله، دانشمند برجسته علوم سیاسی اماراتی، به امواج مدیا گفت: «امارات نشان داده که یک قدرت عمل‌گرای منطقه‌ای است. این کشور برای به رسمیت شناختن طالبان در افغانستان زیاد منتظر نماند و اکنون بهترین روابط را با رژیم جدید دارد. بنابراین، انتظار دارم همین رویکرد عمل‌گرایانه در قبال سوریه پس از اسد هم اتخاذ شود.»

با این حال، این عمل‌گرایی به معنای نادیده گرفتن نگرانی‌های ابوظبی درباره سوریه پس از اسد نیست. اگرچه کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران مورد استقبال قرار گرفته، کنترل یک پایتخت بزرگ عربی توسط اسلام‌گرایان سنی، ابوظبی را نگران می‌کند؛ جایی که مقامات اماراتی، اسلام سیاسی را تهدیدی وجودی می‌دانند.

به گفته دکتر نیل کوئیلیام، پژوهشگر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه چتم هاوس، امارات نگران آن است که قدرت گرفتن هیئت تحریر الشام «توازن نیروها در منطقه را برهم بزند و ممکن است منجر به ایجاد ائتلافی از منافع شود که با شراکت‌های سکولار امارات با مصر، اسرائیل و ژنرال خلیفه حفتر در لیبی، مخالف باشد.»

با توجه به سیاست خارجی «ضدانقلاب» امارات پس از بهار عربی، دکتر کوئیلیام خاطرنشان کرد: «توصیف سقوط اسد از قدرت به‌عنوان نتیجه خیزش‌های عربی سال ۲۰۱۱، چالشی بزرگ برای ابوظبی ایجاد می‌کند. بنابراین، سقوط اسد از قدرت می‌تواند جمعیت‌هایی را که تحت حکومت اقتدارگرایانه زندگی می‌کنند، دوباره به چالش کشیدن اقتدار دولت‌هایشان ترغیب کند، و این برای امارات و متحدانش در منطقه بسیار ناخوشایند خواهد بود.»

دکتر کورتنی فریر، پژوهشگر دانشگاه اموری، در گفتگو با امواج مدیا به سایر نگرانی‌های امارات در مورد سوریه پس از اسد اشاره کرد، از جمله سوالاتی درباره تمایل و توانایی دولت تحت رهبری تحریر الشام برای متوقف کردن نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، آینده حضور نظامی روسیه، و نقش فزاینده ترکیه در منطقه.

تمرکز بر ثبات

امارات خواهان ثبات در سوریه است و خطر ایجاد خلأهای امنیتی، ابوظبی را به تمرکز بر بازسازی ترغیب می‌کند.

به گفته دکتر فریر، چنین تلاشی «نه تنها شامل تقویت نیروهای امنیتی محلی برای متوقف کردن پیشروی گروه‌هایی مانند داعش می‌شود، بلکه ارائه کالاها و خدمات اساسی نیز برای جلوگیری از این که گروه‌های رقیب بتوانند امنیت و خدماتی را که دولت قادر به ارائه آن‌ها نیست، فراهم کنند، ضروری است.»

نگرانی اصلی امارات، به گفته دکتر عبدالخالق عبدالله، مربوط به «دوره انتقالی منظم و مسالمت‌آمیز» و اینکه آیا حاکم سوریه، احمد الشرع، به «لحن میانه‌رو و عمل‌گرایانه» خود پایبند خواهد بود یا خیر، است. این پژوهشگر اماراتی بیان کرد که امارات کارهای زیادی می‌تواند در زمینه کمک به سوری‌ها برای این انتقال انجام دهد، مانند ارائه کمک‌های بشردوستانه، توسعه زیرساخت‌ها، و تلاش برای متقاعد کردن ایالات متحده به لغو تحریم‌ها.

دکتر حمدالله بایکار توضیح داد: «با توجه به اینکه دولت جدید سوریه روابط عمل‌گرایانه‌تری را با قدرت‌های منطقه‌ای، از جمله اسرائیل، وعده داده، امارات ممکن است به دنبال فرصت‌هایی برای تعامل باشد تا نقش مهمی در بازسازی سوریه ایفا کند.» او افزود که انگیزه اصلی امارات برای نزدیکی به اسد نیز بازسازی بود.

دکتر کورتنی فریر در گفتگو با امواج میدیا تأکید کرد: «نیاز زیادی به کمک در زمینه بازسازی و کمک‌های بشردوستانه وجود دارد. امارات می‌تواند در چنین تلاش‌هایی مشارکت کند و حتی ممکن است برخی از کمک‌ها را مشروط به اقدامات دولت جدید کند.» با این حال، او خاطرنشان کرد که عدم قطعیت‌ها درباره دولت تحت رهبری هیئت تحریر الشام در بلندمدت به این معناست که «احتیاط در تعامل با بازسازی برای تقویت این دولت جدید ممکن است دست‌کم در کوتاه‌مدت سیاست امارات را مشخص کند.»

تنظیم دوباره سیاست خارجی امارات

در این مرحله، امارات باید سیاست خارجی خود را پس از سقوط شریکی که سرمایه سیاسی زیادی روی آن گذاشته بود، بازتنظیم کند. دکتر کوئیلیام پیش‌بینی کرد: «امارات وضعیت پس از اسد را با احتیاط دنبال خواهد کرد و حمایت خود را به گروه‌های دیگر در سوریه، مانند نیروهای دموکراتیک سوریه، با هدف تقویت طرف‌هایی که بتوانند اسلام‌گرایی تحریر الشام و طرفدارانش را متعادل کنند، هدایت می‌کند.

در آینده، به احتمال زیاد ابوظبی صبورانه تحولات میدانی در سوریه را ارزیابی خواهد کرد و از تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و ایدئولوژیک خودداری خواهد کرد، در عین حال مواضع بازیگران مهم منطقه‌ای و بین‌المللی را نیز مدنظر قرار خواهد داد. دکتر کوئیلیام نتیجه‌گیری کرد: «امارات تلاش خواهد کرد تا از تجربه خود در روسیه/اوکراین نیز استفاده کند و خود را به‌عنوان یک واسطه «ثانویه»—بسیار عقب‌تر از ترکیه و قطر—مطرح کند، اما همچنان با ارتباطات گسترده، نه تنها در منطقه بلکه در مسکو، پکن، بروکسل و واشنگتن. مهم‌تر از همه، امارات عجله نخواهد کرد، بلکه در حاشیه باقی می‌ماند و زمان مداخله را با دقت انتخاب می‌کند، در حالی که به یاد دارد قطر در لیبی در ابتدا دچار شکست شد و این شکست بعدها راه را برای امارات باز کرد تا وارد عمل شود، هرچند که خود نیز اشتباهات بسیاری مرتکب شد.»