فشار حداکثری و نزدیکی تهران و مسکو-۲
معادلهای که پیچیدهتر شد؛ چرخش معنادار پوتین در قبال ایران هستهای؟
اکوایران: به نظر میرسد موضع مسکو در قبال برنامه اتمی ایران دچار تحولی چشمگیر شده است. روسیه که زمانی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران حمایت میکرد و یکی از معماران اصلی توافق هستهای ایران بود، اکنون ایران را بهعنوان یک متحد حیاتی و شریکی برای نمایش قدرت در منطقه و فراتر از آن میبیند.
به گزارش اکوایران، در شرایطی که همکاریهای متقابل تهران و مسکو در سالهای اخیر به شکل گستردهای رو به افزایش بوده، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و احتمال احیای کمپین فشار حداکثری این پرسش را ایجاد کرده که این سیاست روابط این دو بازیگر را به کدام سو خواهد برد.
نیکول گراجوسکی، عضو برنامه سیاست هستهای در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی و همکار پروژه مدیریت اشاعه هستهای در دانشکده کندی هاروارد و ار رابینوویتز، استادیار مدعو در دانشگاه استنفورد با انتشار یادداشتی در مجله فارنافرز این موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند. اکوایران این یاداشت بلند را در دو بخش ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این منتشر شده و در ادامه بخش دوم و پایانی آن را میخوانید:
بازی در زمین محور مقاومت
همکاری فزاینده مسکو و تهران پس از جنگ اوکراین زمینهساز همکاری عمیقتر روسیه و ایران در خاورمیانه شد. با بسیج متحدین ایران برای حمله به اسرائیل پس از ۷ اکتبر، روسیه دیگر تظاهر به بیطرفی را کنار گذاشت. در یمن، به ادعای گزارش والاستریت ژورنال، مسکو دادههای ماهوارهای برای بهبود قابلیتهای هدفگیری حوثیها علیه کشتیها در دریای سرخ ارائه کرد و با یک قرارداد تسلیحاتی ۱۰ میلیون دلاری با حوثیها، تحت پوشش یک بسته کمک انسانی موافقت کرد، گرچه این توافق در نهایت لغو شد.
در لبنان، روسیه انتقال تسلیحات پیشرفته به حزبالله، از جمله موشکهای هدایتشونده ضدتانک را تسهیل کرد که بعداً علیه اهداف اسرائیلی استفاده شدند. روسیه همچنین زمینهساز آزادی عملیاتی بیشتری به نیروهای نزدیک به جمهوری اسلامی در ارتفاعات جولان سوریه شد. و البته، شاید واضحترین تغییر موضع روسیه، امتناع پوتین و مقامات روسی از محکوم کردن حماس در روزهای پس از ۷ اکتبر بود. در عوض، پوتین در ۱۳ اکتبر ارتش اسرائیل را با نازیها مقایسه کرد و به خبرنگاران گفت که برنامههای ارتش اسرائیل در غزه «قابل مقایسه با محاصره لنینگراد در طول جنگ بزرگ» است.
واکنش اسرائیل به ۷ اکتبر، حملات ویرانگر علیه نیروهای و داراییهای محور مقاومت بود. علاوه بر هدف قرار دادن حماس در غزه، اسرائیل با عملیاتهای زمینی و هوایی تا پایان سال ۲۰۲۳ تحرکات و تدارکات برای حزبالله از طریق سوریه را را قطع کرد. همچنین ۱۶ فرمانده ارشد حزبالله، از جمله حسن نصرالله، رهبر فقید این گروه را هدف گرفت و به حضور این سازمان در جنوب لبنان و پایگاههای اصلیاش در سوریه آسیب قابل توجهی وارد کرد. در نهایت، علیرغم سیاست دیرینه جمهوری اسلامی ایران برای اجتناب از رویارویی مستقیم با اسرائیل، این کشور در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ دو حمله جداگانه موشکی و پهپادی علیه اسرائیل انجام داد که منجر به واکنش اسرائیل شد، به گونهای که ادعا میشود موجب ضربه به سیستم دفاعی کشور شد.
بهای انحراف از اوکراین
تشدید تنش فوری پس از ۷ اکتبر در ابتدا به نفع روسیه بود، زیرا توجه و منابع غرب را از اوکراین به خاورمیانه منحرف کرد. اما در نهایت، مسکو پیامدهای این تحولات را تجربه کرد. پس از یک دهه کمکهای نظامی موفق روسیه، حکومت اسد به طور ناگهانی در دسامبر ۲۰۲۴ سقوط کرد.
برخلاف سال ۲۰۱۶، زمانی که نیروهای زمینی جمهوری اسلامی ایران و حمایت هوایی روسیه موفق به دفع نیروهای مسلح در محاصره حلب شدند، این بار هیچیک از حامیان قادر [و یا متمایل] به راهاندازی یک ضدحمله سریع نبودند. نیروهای متحد جمهوری اسلامی ایران درگیر پیامدهای حملات اسرائیل بودند و نیروی هوایی اسرائیل آماده جلوگیری از تلاشهای ایران برای رسیدن به دمشق بود. روسیه نیز بیش از حد درگیر جنگ در اوکراین بود تا از اسد دفاع کند.
پیوند عمیق جنگهای اوکراین و خاورمیانه زمانی آشکار شد که اوکراین مبارزه خود علیه نفوذ روسیه را مستقیماً به سوریه گسترش داد. کییف حدود ۲۰ اپراتور پهپادی باتجربه و ۱۵۰ پهپاد پیشرفته با قابلیت دید اولشخص به مقر نیروهای مسلح در ادلب فرستاد تا از هیئت تحریر الشام حمایت کند.
با مواجهه با شکست اجتنابناپذیر، مسکو خروجی شتابزده اما به شدت برنامهریزیشده اسد از دمشق را ترتیب داد. رسانههای دولتی روسیه گزارشهایی را که در مطبوعات ترکیه منتشر شده بود، تقویت کردند مبنی بر اینکه اسد در ازای عبور امن، فهرستی جامع از داراییهای استراتژیک سوریه ارائه کرده است که اسرائیل پس از آن اهداف آنها را مورد حمله قرار داد. اما این اقدامات برای حفظ ظاهر نتوانست تنزل بنیادین موقعیت متحدان اسد در سوریه را پنهان کند.
گذار از استراتژی «دفاع بازدارنده» به تغییر دکترین هستهای؟
در واکنش به این تحولات، تهران به سرعت برنامه هستهای خود را گسترش داد و روسیه، که دیگر قادر به ایجاد توازن میان تعهدات دیپلماتیک خود با دو بازیگر منطقهای نبود، اکنون به شریک اصلی جدید ایران تبدیل شد. این دو کشور سوریه را از دست دادند، اما در سقوط دمشق، یکدیگر را به دست آوردند.
با ضربات بزرگ به شبکه متحدین و تواناییهای متعارف و به چالش کشیده شدن استراتژی «دفاع بازدارنده»، اکنون ممکن است تهران به بازنگری در سیاست هستهای خود روی آورد. در حال حاضر، ایران بهعنوان یک کشور در آستانه هستهای شناخته میشود.
برخی مقامات در تهران بهتازگی اشارههایی به تغییرات احتمالی در دکترین هستهای ایران، که تاکنون بهطور رسمی توسعه تسلیحات هستهای را رد میکند، نشان دادهاند. برخی چهرههای تندرو حتی آشکارا خواستار دستیابی به تسلیحات هستهای شدهاند.
در آوریل ۲۰۲۴، سرتیپ احمد حقطلب، فرمانده حفاظت و امنیت مراکز هستهای ایران، اعلام کرد که اگر اسرائیل به یکی از تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی حمله کند، جمهوری اسلامی ممکن است «دکترین هستهای» خود را بازبینی کند.
کمال خرازی، مقام سابقا بلندپایه ایرانی، هشدار داد که اگر اسرائیل «جسارت کند به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران آسیب بزند، سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد بود. ما تصمیمی برای تولید بمب هستهای نداریم، اما اگر موجودیت ایران تهدید شود، مجبور خواهیم شد دکترین هستهای خود را تغییر دهیم».
چرخش پوتین و پیچیدهتر شدن معادله هستهای تهران
روابط رو به گسترش جمهوری اسلامی ایران و روسیه، معادله هستهای ایران را پیچیدهتر کرده است. اکنون به نظر میرسد موضع مسکو دچار تحولی چشمگیر شده است. روسیه که زمانی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران حمایت میکرد و یکی از معماران اصلی توافق هستهای ایران بود، اکنون ایران را بهعنوان یک متحد حیاتی و شریکی برای نمایش قدرت در منطقه و فراتر از آن میبیند. با ادامه جنگ اوکراین، برای مسکو نه تنها همکاریهای دفاعی با ایران حیاتی شده، بلکه روسیه را وادار کرده است برنامه هستهای ایران را به تنشهای گستردهتر با غرب پیوند دهد. روسیه با استفاده از توجه غرب به تهدید هستهای ایران، تلاش میکند تنشها را تشدید کرده و تمرکز را از اوکراین منحرف کند.
کمک روسیه میتواند از تولید سوخت تا حوزههای حساستر مانند متالورژی و طراحی تسلیحات متغیر باشد. همکاری روسیه در برنامه موشکهای فضایی جمهوری اسلامی ایران ممکن است به این دو کشور اجازه داده باشد فناوریهای موشکی حیاتی، از جمله موتورهای پیشرفته موشک مایع، را به اشتراک بگذارند که میتوانند برای ICBMها استفاده شوند. اما نگرانکنندهترین مسئله برای غرب، امکان کمک روسیه به برنامه هستهای جمهوری اسلامی است.
در کوتاهمدت، به نظر میرسد جمهوری اسلامی بیشتر بر دریافت حمایت روسیه برای بازسازی سیستمهای پدافند هوایی خود جهت حفاظت از تأسیسات هستهای تمرکز دارد. اما برنامههای ایران فراتر از احیای تواناییهای فوری است.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، چند روز پیش از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، به مسکو سفر کرد و توافقنامه شراکت استراتژیک طولانیمدت با روسیه را نهایی کرد که همکاری دوجانبه را عمیقتر میکند. این زمانبندی تصادفی نیست. جمهوری اسلامی ایران در تلاش است با تقویت روابط خود با روسیه، در برابر وعدههای دولت جدید ایالات متحده برای اعمال فشار حداکثری مقابله کند.
مسیر پیچیده پیشرو
اسرائیل و ایالات متحده با محاسبات پیچیدهای برای مقابله با جمهوری اسلامی شدن روبهرو هستند. به پندار مقامات اسرائیلی، هماکنون فرصتی عملیاتی برای حمله به ایران فراهم شده است. در واقع، کمک احتمالی مسکو به جمهوری اسلامی ایران در بازسازی و مدرنسازی پدافند هوایی میتواند این فرصت ادعایی برای تلآویو را از بین ببرد، بهویژه اگر روسیه موفق شود سامانههای پیشرفته پدافند هوایی و جنگندههای مدرن مورد نظر ایران را تأمین کند.
اگرچه سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ ممکن است به درخواستهایی برای اقدام نظامی و در عین حال محدود کردن اقتصادی تهران منجر شود، اما یک کارزار نظامی اسرائیلی یا مشترک با ایالات متحده میتواند عزم جمهوری اسلامی را برای هستهای شدن تقویت کرده و حمایت روسیه از ایران را عمیقتر کند.
سیاستهای دولت اول ترامپ، از جمله فشار حداکثری و تحریمهای هدفمند علیه بخش دفاعی روسیه، به طور متناقضی باعث تسریع همکاری میان آنها شد، زیرا دشمنیهای مشترک و دشمن مشترک ایجاد کرد. این بار، دولت با پویایی پیچیدهتری روبهرو است. یک توافق بهتر از برجام ممکن نیست. برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران اکنون پیشرفتهتر از سال ۲۰۱۵ است و این مسئله، حتی با وجود موقعیت ضعیفتر ژئوپلیتیک آن، اهرمهای بیشتری به ایران در مذاکرات هستهای میدهد. شراکت با روسیه نیز به جمهوری اسلامی کمک میکند تا از بدترین تأثیرات تحریمها مصون بماند. تصمیم دولت اول ترامپ برای خروج از برجام احتمالاً باعث شده تهران باور کند که ایالات متحده هیچگونه تخفیف تحریمی ارائه نخواهد کرد.
ایجاد شکاف میان روسیه و جمهوری اسلامی ایران چالشی دشوار خواهد بود.
اگرچه ترامپ که در سال ۲۰۱۸ بهصورت یکجانبه ایالات متحده را از توافق خارج کرد، ممکن است به استفاده از مفاد برجام تمایلی نداشته باشد، اما مقامات دولت، از جمله مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، حمایت خود را از اعمال تحریمها بر اساس مکانیزم ماشهای نشان دادهاند. این تحریمها به پندار آنها ممکن است عنصری حیاتی برای کشاندن جمهوری اسلامی ایران به میز مذاکره باشد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
پاسخ قاطع ظریف به مخالفانش: شکایت حقشان است
-
این قراردادهای اجاره غیرقانونی است؛مستاجران مراقب باشند
-
بازگشت رشد به بازار خودرو / بیشترین رشد قیمت به کدام خودرو رسید؟ +جدول
-
حرکت به سوی یکپارچگی اقتصادی؛ سقوط اسد تهران و مسکو را به هم نزدیک میکند؟
-
انتصابی جدید در وزارت خارجه / مجید نیلی سفیر ایران در آلمان شد
-
بی اعتنایی بازار به کاهش نرخ گواهی سپرده/ بازدهی هفتگی بورس منفی ماند
-
مسعود پزشکیان در پاسخ به اکوایران: پیغامی از دولت ترامپ دریافت نکردیم
-
جدال ترامپ با جروم پاول؛ کاهش نرخ بهره یا حفظ استقلال فدرال رزرو؟
-
چرخش بزرگ در بازار نفت آسیا؛ تحریمها بازی را تغییر دادند