بازی پیچیده مذاکرات؛ 2 شرط کلیدی تهران و انتخاب گزینه سوم از سوی تروئیکا/ ماشه خنثی شد؟
اکوایران: لارنس نورمن، خبرنگار والاستریتژورنال، در شبهه اجتماعی ایکس شرایط مذاکرات هستهای بین ایران و تروئیکای اروپایی را تحلیل کرده است.

به گزارش اکوایران، لارنس نورمن، خبرنگار والاستریتژورنال، در شبکه اجتماعی ایکس شرایط مذاکرات هستهای بین ایران و تروئیکای اروپایی را تحلیل کرده است:
یک بازی پیچیده در جریان است که ممکن است برای کسانی که از نزدیک دنبال نمیکنند به اندازه کافی روشن نباشد.
جمعه گذشته گزارش دادم که سه کشور اروپایی به ایران گفتهاند در صورت انجام برخی شروط از سوی ایران، حاضرند ضربالاجل ماه اکتبر برای فعالسازی مکانیسم ماشه را تمدید کنند. این یک امتیاز بالقوه حیاتی بود که میتوانست مسیر رویدادهای پیش از فعال شدن اسنپبک در تابستان را تغییر دهد.
پیش از آنکه این احتمال را با عراقچی در میان بگذارند، سه کشور اروپایی دو انتخاب داشتند:
گزینه اول، بازگرداندن تحریمهای سال ۲۰۱۵ به استناد اینکه ایران به سمت توافق هستهای جدید با آمریکا حرکت نمیکند؛ که این احتمال قوی بود. این کار خطر یک بحران بزرگ را به همراه داشت و شاید دیپلماسی را به کلی از بین میبرد. ایران تهدید کرده در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه از NPT (پیمان عدم اشاعه) خارج خواهد شد، و در این صورت دومین کشوری پس از کره شمالی خواهد بود که چنین کاری میکند. میدانیم آن مسیر به کجا ختم شد. حتی اگر ایران چنین کاری هم نمیکرد، این اقدام میتوانست هرگونه امکان ادامه دیپلماسی و توافق را از بین ببرد و حتی احتمال اقدام نظامی علیه ایران را بالا ببرد.
گزینه دیگر برای تروئیکای اروپا این بود که با وجود نبود توافق یا حتی نزدیکی به توافق از فعال کردن ماشه صرفنظر کنند. پس از ماهها آمادگی و تهدید، چنین عقبنشینیای برای آنها تحقیرآمیز میبود و احتمالاً پایان نقش تروئیکای اروپا در دیپلماسی هستهای با ایران محسوب میشد. سخت است تصور کنیم که بعد از آن جدی گرفته میشدند.
آنچه پیشنهاد تمدید ضربالاجل ماشه در هفته گذشته فراهم کرد، گزینه سومی برای آنها بود. گزینهای که دیپلماتها اغلب ترجیح میدهند: عقب انداختن بحران و روبرو نشدن با دو انتخاب ناخوشایند. اکنون در حال مشاهده اجرای این گزینه هستیم.
نکته مهم درباره احتمال تمدید ضربالاجل ماشه این است که به سه کشور اروپایی اجازه داد تا سطح انتظارات خود از ایران را برای اعطای این زمان اضافی کاهش دهند. اکنون دو اردوگاه متضاد شکل گرفتهاند: برخی این تصمیم را حرکتی هوشمندانه میدانند برای خرید زمان بیشتر و زمانی برای دیپلماسی ایجاد شده تا به توافق هستهایای برسند که هم آمریکا و هم ایران بتوانند با آن کنار بیایند. اما برخی دیگر این را چنین تفسیر میکنند که پیام سه کشور اروپایی به ایران این است که احتمالاً هرگز ماشه را فعال نخواهند کرد، و این باعث کاهش فشار بر ایران میشود تا وارد مذاکرات جدی برای رسیدن به توافق پیش از ضربالاجل پایان ماه اوت شود.
من هم با این نظر موافقم که با وجود ادعای تروئیکای اروپا مبنی بر اینکه تمدید فعلی فقط یکبار خواهد بود، ایران به احتمال زیاد به این نتیجه رسیده که اگر آنها در پایان اوت ماشه را فعال نکنند و زمان بیشتری بدهند، احتمالاً میتوان در آینده هم راهی برای تمدید دوباره پیدا کرد. البته نمیتوان از این مطمئن بود.
حال بیایید به اظهارات غریبآبادی و بازیای که ایران در حال حاضر مشغول آن است برگردیم. بازیای که ایران معمولا بهخوبی آن را اجرا کرده. حالا ایران فقط باید دو شرط کلیدی را، با استانداردی پایینتر، رعایت کند: همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ازسرگیری مذاکرات با آمریکا. تا پایان اوت ۵ هفته باقی مانده.
غریبآبادی دیروز پیشنهاد داده که هیأتی از آژانس در هفتههای آینده به تهران بیاید تا صرفاً درباره چیزی که او «چارچوب» یا «روش کار» برای رژیم بازرسیهای آینده مینامد، صحبت کنند. تقریباً میتوان با اطمینان گفت که ایران ماهها وقت صرف خواهد کرد تا به توافقی محدود برای دسترسی آژانس برسد، و به این ترتیب زمان زیادی خواهد خرید تا بازرسیهای جدی به تعویق بیفتد. اما گام ابتدایی بهسوی همکاری برداشته شده. در چنین شرایطی برای تروئیکای اروپا بسیار سخت خواهد بود که تصمیم بگیرد ماشه را فعال کند در حالیکه ایران و آژانس در حال گفتگو هستند.
اما این فقط نیمی از ماجراست. ما هنوز زمان زیادی داریم — به احتمال زیاد در نیمه دوم ماه اوت — تا ایران مذاکراتی با آمریکا را از سر بگیرد. شاید غیرمستقیم. شاید با حضور واسطهها. کسی نمیداند. ولی ایران بهوضوح گفته حاضر است با آمریکا مذاکره کند، هرچند خواهان تضمینی است که در طول مذاکرات، حمله نظامیای صورت نگیرد.
در هر صورت، به راحتی میتوان تصور کرد که این مذاکرات در هفتههای آینده آغاز شوند. اما آیا جدی خواهند بود یا صرفاً نمایشی برای خرید زمان؟ خب، مکانیسم ماشه در آن زمان احتمالاً به تعویق میافتد. و باز هم از زبان غریبآبادی شنیدیم که ایران قصد ندارد غنیسازی را متوقف کند یا به کنسرسیومی بپیوندد که آن را وابسته به واردات اورانیوم غنیشده کند. ایران از زمان پایان درگیریها گفته که خط قرمزش تغییری نکرده. اکنون این موضع را با فرکانس و شدت بیشتری بیان میکند. بنابراین احتمالاً وارد مذاکراتی خواهیم شد که باز هم با همان اختلافات بنیادین قبلی محدود شدهاند و ایران احساس میکند که زمان به نفع اوست.
برای ایران، بازگشت به چنین موقعیتی یک موفقیت دیپلماتیک چشمگیر خواهد بود. با این حال، این موقعیت بدون خطر نیست. تهران شاید بتواند از فعال شدن ماشه عبور کند، اما همچنان با تهدیدهاب بزرگتری، بهویژه از سوی اسرائیل، مواجه است. اما اگر ماشه به تعویق افتاده باشد، ایران دوباره وارد مذاکرات با آمریکا شده باشد، و کاخ سفید به دستیابی به توافق امیدوار باشد، آیا اسرائیل واقعاً حاضر است دست به خطر بزند؟ بهویژه اگر ایران هنوز غنیسازی را از سر نگرفته باشد؟
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
رنسانس نابهنگام؛ ظهور کانال جدید ترامپ با تهران و پکن
-
اختلاف قیمت 10خودرو از کارخانه تا بازار؛ از آواتار تا پژو ۲۰۷
-
بهترین گزینه تهران، ترامپ و اروپا برای گریز از سناریوی باخت-باخت
-
خانوارها برای تأمین حداقل معیشت چقدر خرج میکنند؟
-
درخواست کمک از مسکو؛ ارتش پوتین دوباره به سوریه بازمیگردد؟
-
چرا ملاقات لاریجانی و وزیر خارجه لبنان لغو شد؟
-
پرسش یک اقتصاددان: چرا پیشنهادات سرمایهگذاری در چاههای نفت را نمیپذیریم؟
-
تشدید چشمگیر آرایش نظامی در خلیج فارس؛ چرا ناوگروه آمریکایی بازگشت؟
-
روحانی:هستهای فقط بهانه بود؛ هدف اصلی آمریکا و اسرائیل چیز دیگری است