اکوایران: در اوایل ژوئیه، زمانی که گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه دولت دونالد ترامپ قصد دارد بخشی از کمک‌های آمریکا به اوکراین را متوقف کند، واکنش‌ها به‌سرعت و با شدت آغاز شد. مقامات ناشناس در داخل دولت و همچنین منتقدان در کنگره که با این سیاست مخالف بودند، انگشت اتهام را به سوی البریج کولبی، مقام ارشد سیاست‌گذاری در پنتاگون و از مدافعان دیرینه تمرکز قدرت نظامی آمریکا بر منطقه اقیانوس آرام، نشانه رفتند.

به گزارش اکوایران، در اوایل ژوئیه، زمانی که گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه دولت دونالد ترامپ قصد دارد بخشی از کمک‌های آمریکا به اوکراین را متوقف کند، واکنش‌ها به‌سرعت و با شدت آغاز شد. مقامات ناشناس در داخل دولت و همچنین منتقدان در کنگره که با این سیاست مخالف بودند، انگشت اتهام را به سوی البریج کولبی، مقام ارشد سیاست‌گذاری در پنتاگون و از مدافعان دیرینه تمرکز قدرت نظامی آمریکا بر منطقه اقیانوس آرام، نشانه رفتند.

این لعنتی کیه اصلاً؟!

بر اساس گزارش ریسپانسبل‌استیتکرفت، یکی از مقامات ناشناس در گفتگو با پولیتیکو گفت: «او تقریباً همه‌ی کسانی که در دولت می‌شناسم را عصبانی کرده». و کولبی را نیروی محرک پشت دیدگاهی خطرناک و بیش از حد محدود در سیاست خارجی توصیف کرد. یک مقام پیشین دیگر نیز در واکنش به اقدامات کولبی، از نقل‌قول همکارش در وزارت خارجه یاد کرد: «این لعنتی کیه اصلاً؟»

البریج کلبی

در گزارش منتشرشده، اشاره شده که اقدامات قبلی کولبی نیز برای برخی در دولت غیرمنتظره بوده‌اند؛ از جمله بازنگری در پیمان امنیتی دوره بایدن میان استرالیا، بریتانیا و آمریکا (AUKUS)، درخواست از بریتانیا برای تمرکز بر امنیت اروپا به‌جای اعزام جنگنده به اقیانوس آرام، و تشویق ژاپن به افزایش بودجه دفاعی. این گزارش که در تیتر خود از کولبی به عنوان «مقام یاغی» وزارت دفاع یاد کرده، تقریباً به‌طور کامل به منابع ناشناس متکی است.

در همین رابطه، وال‌استریت ژورنال در سرمقاله‌ای، توقف کمک به اوکراین را «اقدامی خصمانه به نفع ولادیمیر پوتین» توصیف کرد و کولبی را به نمایش ضعف و دادن چراغ سبز برای ادامه جنگ متهم کرد.

انزواطلب؟

رسانه‌های واشنگتن اغلب کولبی را در کنار جریان بازدارنده‌ حامیان ترامپ قرار داده‌اند. جریانی که از کاهش مداخلات نظامی آمریکا حمایت می‌کند و گاهی به‌عنوان «انزواطلب» شناخته می‌شود. با این حال، برچسب انزواطلبی به کولبی دقیق نیست. او مدت‌هاست استدلال می‌کند که سیاست امنیت ملی آمریکا باید بر بازدارندگی چین متمرکز باشد، حتی اگر به قیمت کاهش تعهدات نظامی آمریکا در اروپا یا خاورمیانه تمام شود.

البریج کلبی جی دی ونس

منتقدان، این نگاه را عقب‌نشینی خطرناک می‌دانند، اما طرفداران کولبی آن را ضروری و دیرهنگام توصیف می‌کنند. با این وجود، او به کانون اصلی تنش جدید در تیم امنیت ملی ترامپ تبدیل شده است. جیمز کاردن، نویسنده و مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا، در گفتگو با رولینگ استون گفت: «جرم او بزرگ‌ترین گناه در چشم دستگاه حاکم آمریکاست: توقف ارسال سلاح به اوکراین. او هدف حمله قرار گرفته، فقط به این دلیل که از خط قرمزترین خط قرمزها عبور کرده است».  مدتی پس از انتشار خبر توقف کمک به اوکراین، ترامپ تصمیم را لغو کرد و در ملأعام اعلام کرد که نمی‌داند چه کسی دستور آن را داده است. حرکتی که تنها باعث افزایش فشار بر تیم امنیت ملی‌اش شد.

کشمکش رئالیست‌ها و جمهوری‌خواهان و چرخش ناگهانی ترامپ

این بحران تازه، بخشی از کشمکش همیشگی میان رئالیست‌ها و جمهوری‌خواهان تندرو در درون دولت ترامپ است. توازن میان این دو جناح، در شش‌ماهه اول دولت جدید بارها جابه‌جا شده است. فقط چند هفته پیش از توقف کمک به اوکراین، ترامپ با پیوستن به جنگ اسرائیل و دستور حمله به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، امتیازی بزرگ به جناح تندروها داده بود.

در پی انتقادها، ترامپ وعده کمک نظامی بیشتر به اوکراین داد و ولادیمیر پوتین را تهدید کرد که در صورت عدم توافق میان مسکو و کی‌یف طی ۵۰ روز آینده، با تحریم‌های ثانویه شدیدتری روبه‌رو خواهد شد.

کرت میلز، مدیر اجرایی مجله امریکن کانسروتیو   می‌گوید: «ماه مه اوج قدرت جریان محدودکننده (restrainers) بود»، ترامپ مشاور امنیت ملی خود، مایک والتز را اخراج کرده بود، در خاورمیانه سخنرانی «شگفت‌انگیزی» علیه میراث نئومحافظه‌کاران ایراد کرده بود، مذاکرات دیپلماتیک با تهران را آغاز کرده و حملات آمریکا به حوثی‌ها را متوقف کرده بود. اما بعد از آن، جنگ ۱۲ روزه رخ داد. به گفته میلز: «۴۵ روز اخیر واقعاً افتضاح بوده».

پیت هگست مایک والتز

در همین حال، جناح تندرو (hawks) با سرعت از این تحول استفاده کرده‌اند. آن‌ها حملات به ایران را موفقیتی برای سیاست قدرت‌محور دانسته و ترامپ را تشویق به ادامه حمله کرده‌اند. میلز به رولینگ استون می‌گوید: «در جناح جمهوری‌خواه، تندروها واقعاً نوچه‌وار رفتار می‌کنند. این رویکرد، حس خودبزرگ‌بینی ترامپ را ارضا می‌کند. آن‌ها آن چیزی را می‌گویند که او دوست دارد بشنود».

مداخله‌طلبان با خوشحالی از این تحولات استقبال کرده‌اند. مارک تیسن، ستون‌نویس واشنگتن پست و عضو اندیشکده American Enterprise Institute، نوشته است که جریان محدودکننده در حزب جمهوری‌خواه تنها یک «اقلیت ناچیز» است: «هیچ چیزی به‌اندازه تماشای رهبری جسورانه ترامپ در صحنه جهانی در شش ماه گذشته رضایت‌بخش نبوده مگر تماشای این که انزواطلب‌ها بفهمند ترامپ یکی از آن‌ها نیست».

مخالفان قدیمی ترامپ از جناح تندرو، مثل بیل کریستول و جان بولتون، اگرچه با احتیاط بیشتر، اما از بمباران ایران توسط ترامپ حمایت کردند.

خودزنی ژئواستراتژیک

اکنون کارزار فشار برای متقاعد کردن ترامپ به پذیرش سیاست‌های تهاجمی، به سایر عرصه‌ها نیز کشیده شده است. پس از آن‌که پولیتیکو گزارش داد توقف موقت کمک نظامی به اوکراین ناشی از نگرانی‌های البریج کولبی درباره کاهش ذخایر مهمات بوده، میچ مک‌کانل، سناتور جمهوری‌خواه کنتاکی، با بیانیه‌ای تند واکنش نشان داد.  او در حالی که از ترامپ برای ازسرگیری کمک‌ها تقدیر کرد، به‌شدت به جریان انزواطلب تاخت و آن را «سیاست‌ورزی خودمحورانه» خواند که بارها رئیس‌جمهور را وادار به «جمع‌وجور کردن خرابکاری تیمش» کرده است.

مک‌کانل در جلسه تأیید صلاحیت کولبی هشدار داده بود که سیاست‌های او می‌تواند به «خودزنی ژئواستراتژیک» منجر شود. جالب آنکه او تنها سناتور جمهوری‌خواهی بود که به انتصاب کولبی رأی منفی داد.

آمریکا

جیمز کاردن، نویسنده و مشاور پیشین وزارت خارجه، می‌گوید: «جناح مداخله‌طلب، هم در داخل و هم در خارج دولت، کمپینی رسانه‌ای علیه کولبی راه انداخته چون می‌دانند مؤثر است. ترامپ بارها در برابر فشارها برای جنگ با ایران، حمله به سوریه، حمایت تمام‌قد از اسرائیل و ارسال سلاح بیشتر به اوکراین کوتاه آمده است. ترامپ به‌هیچ‌وجه یک انزواطلب واقعی نیست».

سناتورهای تندرویی مثل لیندزی گراهام نیز از تغییر لحن ترامپ درباره پوتین استقبال کرده‌اند و گفته‌اند در صورتی که کنگره تحریم‌های جدید را تصویب کند، ترامپ قطعاً آن‌ها را امضا خواهد کرد. 

در جایی دیگر، مارکو روبیو و متحدانش ریک گرنل، نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور ونزوئلا را به حاشیه رانده‌اند، زیرا گرنل متمایل به دیپلماسی با کاراکاس بوده، اما آن‌ها می‌خواهند سیاست فشار و سرسختی علیه رژیم مادورو را احیا کنند.

تنش‌های داخلی در تیم امنیت ملی

در کنار فشارهای خارجی و تحولات جهانی، تنش‌های داخلی نیز گریبان تیم امنیت ملی ترامپ را گرفته‌اند. اوایل امسال، پیت هگست وزیر دفاع، سه مشاور نزدیک خود را به اتهام درز اطلاعات برکنار کرد. اتهاماتی که هیچ‌گاه اثبات نشدند. کرت میلز می‌گوید: «این مسائل در چارچوب مدیریتی هگست قرار می‌گیرند. سیستمی که با ترکیبی از بی‌کفایتی و وحشت تعریف می‌شود.»

پیت هگست مایک والتز

به‌دنبال کاهش افراد مورد اعتماد هگست و بازسازی تیم امنیت ملی ترامپ که عنوان مشاور موقت امنیت ملی را به لیست وظایف مارکو روبیو اضافه کرد، به نظر می‌رسد که فرآیند هماهنگی میان نهادها در دولت واقعاً فروپاشیده است. در میان این آشفتگی، دیدگاه‌های مخالف در سیاست خارجی به‌تدریج حذف می‌شوند و تصمیم‌گیری‌ها بیشتر تحت فشارهای سیاسی از داخل و خارج کاخ سفید شکل می‌گیرند.

مت داس، مشاور سابق سیاست خارجی برنی سندرز، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «من با کولبی اختلافات جدی سیاسی دارم، از جمله در مورد تصمیم به توقف ارسال سلاح به اوکراین. اما باید برای همه روشن باشد که این حمله، تلاشی از سوی ساختار امنیت ملی واشنگتن است برای تنبیه یک سیاست‌گذار که از تفکر قالب و محافظه‌کار پایتخت فاصله گرفته و ما به چنین افرادی بیشتر نیاز داریم».

به گفته منابعی که با رولینگ استون صحبت کرده‌اند، تلاش‌ها برای مقابله با این تفکر   از همه جهت به چالش کشیده شده، از جمله از سوی مقامات کهنه‌کار دولتی که در برابر تغییر مقاومت می‌کنند، اعضای قدرتمند کنگره، و حتی خود رئیس‌جمهور که به‌طور فزاینده‌ای در برابر دیدگاه‌های متفاوت ایستادگی می‌کند.

کرت میلز نیز می‌گوید: «من فکر نمی‌کنم ترامپ ذاتاً خواهان جنگ باشد. او چند میلیون بار تغییر موضع داده. اما در هفته‌های اخیر، اطرافیانش بیشتر کسانی هستند که او را به تشدید حضور نظامی در خاورمیانه و ادامه موضع تهاجمی در برابر روسیه تشویق می‌کنند».