به گزارش اکوایران، موضوع هستهای ایران طی سالهای اخیر همواره محور بحثهای سیاسی و دیپلماتیک داخلی بوده است. این پرونده در روزهای منتهی به اجرایی شدن مکانیسم ماشه (اسنپبک) بار دیگر به صدر اخبار و تحلیلهای سیاسی کشور بازگشته است.
با فعال شدن مکانیسم ماشه تمامی قطعنامههایی که شورای امنیت سازمان ملل در دهه ۸۰ علیه ایران وضع کرده بود، پس از نزدیک به یک دهه وقفه، به طور خودکار بازمیگردند و تحریمهایی که به واسطه برجام تعلیق شده بودند، دوباره اعمال خواهند شد.
سیاست هستهای ایران در تقاطع سه عامل کلیدی
در این شرایط حساس محمد عطریانفر، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در گفتوگو با اکوایران به بررسی ابعاد ملی و راهبردی پرونده هستهای پرداخت. او ضمن تحلیل تجربه برجام و چالشهای داخلی و بینالمللی، تأکید کرد که مدیریت این پرونده باید فراتر از دولتها و جناحهای سیاسی باشد و در چارچوب تدابیر عالیترین مرجعیت سیاسی کشور و با بهرهگیری از ظرفیتهای افراد مجرب پیگیری شود.
عطریانفر در تحلیل خود از دوره مذاکرات برجام گفت: «سیاست خارجی ایران علاوه بر پایبندی به تدابیر کلان رهبری، به صلاحیتهای فردی و حرفهای مسئولان نیز وابسته است. در دورهای که آقای ظریف مسئول مذاکرات بود، توانست مسیر را به خوبی پیش ببرد، اما از همان ابتدا روشن بود که آمریکا و متحدانش به تعهدات خود پایبند نخواهند بود.»
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در ادامه با اشاره به عبور از نقطه درخشان دیپلماسی در سال 95 به چالشهای اجرای برجام و تأثیر تصمیمات آمریکا بر روند این توافق پرداخت.
عطریانفر با اشاره به برخی تندرویهای داخلی و همزمان به ریاست جمهوری رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا، گفت: این تحولات معادلات برجام را به هم زد و مشکلات زیادی بر سر ادامه توافق ایجاد کرد. عملاً ایران از بهرهمندی کامل از نتایج برجام محروم شد.
او افزود: ایران نمیتوانست برای آمریکا الزاماتی ایجاد کند که مانع افزایش تحریمها شود، زیرا سابقه تاریخی دشمنی با آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون، ایران را در موقعیتی پیچیده قرار داده بود. این سابقه ۴۷ و ۴۸ ساله باعث شد هر کشور بتواند با سیاست خود عمل کند و در نهایت آمریکا تصمیم گرفت از برجام خارج شده و تحریمهای بیشتری اعمال کند.
این فعال سیاسی ادامه داد: در حالی که جهان تنها آمریکا نبود، اما به دلیل ظرفیت بالای اقتصادی آمریکا، ایران ناخواسته تحت تأثیر تحریمهای آمریکا آسیب دید. ایران در مقاطعی تلاش کرد روابط را احیا کند، اما به دلیل نبود زبان مشترک در داخل کشور و مداخله جریانهای رادیکال، هر بار نزدیک به جمعبندی، موانعی ایجاد میشد که روند مذاکرات را مختل میکرد.
عطریانفر همچنین به اهمیت نقش ملی در مدیریت پرونده هستهای اشاره کرد و گفت: این پرونده امروز دیگر صرفاً یک موضوع وزارت خارجه نیست، بلکه یک امر ملی است که نیازمند نهاد مستقل و پایدار است. در این راستا، انتخاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی یک گام مهم محسوب میشود.
او با اشاره به سابقه ۱۲ ساله ریاست مجلس، تجربههای او در سپاه و مسائل فرهنگی و آشنایی نزدیک لاریجانی با ساختار دولتها، تصریح کرد: لاریجانی توانایی ایجاد همگرایی میان سیاستهای اجرایی، امنیتی و خارجی ایران را دارد و میتواند زبان مشترک ایران با دنیای معاصر را برقرار کند.
عطریانفر معتقد است حضور فردی با تجربه و ظرفیتهای لاریجانی میتواند به ایران کمک کند تا بنبستهای بینالمللی موجود را پشت سر بگذارد. او توضیح داد: با مدیریت مناسب، میتوان محدودیتهای تحمیلشده از سوی سازمان ملل، توافقها و پادمانهای جهانی را از طریق گفتوگو و مفاهمه کاهش داد و سختیها و چالشها را به همدلی و تعادل تبدیل کرد.
بنابه تحلیل این فعال سیاسی، سیاست هستهای ایران همواره در تقاطع سه عامل کلیدی قرار دارد: ۱) تدابیر کلان رهبری، ۲) صلاحیتهای فردی و حرفهای مسئولان اجرایی، ۳) تعامل با سازوکارهای بینالمللی.
موفقیت در این مسیر نیازمند هماهنگی میان این عوامل است و مدیریت ملی پرونده هستهای، فرصتی برای ایجاد چنین همگراییای فراهم میکند.
عطریانفر در پایان گفتوگو با تاکید بر منافع ملی و ضرورت پایبندی به منویات رهبری نتیجه گرفت: هر اقدامی که بتواند سختیها و چالشهای موجود را به همدلی و تعادل تبدیل کند، در نهایت به نفع کشور و مردم خواهد بود. این سخنان، بر اهمیت مدیریت هوشمندانه و ملی پرونده هستهای، و نقش کلیدی شخصیتهایی مانند علی لاریجانی در ایجاد ثبات و توازن در سیاست خارجی ایران تأکید دارد.