بیش از نه ماه از آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ می‌گذرد، و تنها چیز قابل پیش‌بینی در سیاست خارجی او این است که همیشه غیرقابل‌پیش‌بینی است، ترکیبی از غریزه، رنجش و خودمحوری. و شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد انفجارهای عصبی، تغییر ناگهانی مواضع و بازگشت‌های مکررش بخشی از استراتژی‌ای حساب‌شده است

به گزارش اکوایران، نه ماه پس از آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری، رویکرد دونالد ترامپ در قبال متحدان، دشمنان و رقبای جهانی‌اش ترکیبی عجیب از چند موفقیت قابل‌توجه و سیاست‌های انفجاریِ فزاینده و گاه بی‌قاعده بوده است؛ چه در مواجهه با کانادا یا چین، چه در قبال ونزوئلا، خاورمیانه یا جنگ بر سر کنترل اوکراین.

بی‌تردید، ترامپ در دوره دوم خود در حوزه سیاست خارجی به چند پیروزی چشمگیر دست یافته است. متحدان اروپایی اکنون در مسیر افزایش قابل‌توجه بودجه دفاعی خود قرار دارند؛ اقدامی که رؤسای‌جمهور پیشین سال‌ها خواستار آن بودند، اما این ترامپ بود که با فشار و اجبار آن را محقق کرد. او همچنین در کاهش تنش و مهار چند مناقشه طولانی‌مدت منطقه‌ای نقش داشته است، هرچند برخی از این موفقیت‌های ادعایی ممکن است موقتی باشند. بزرگ‌ترین دستاورد او تاکنون، آزادی بیست گروگان زنده در اسارت حماس و برقراری آتش‌بس شکننده در غزه بوده است؛ دستاوردی که مستلزم برخوردی قاطع و ماهرانه با همتای اسرائیلی‌اش بود که در ابتدا تمایلی به همکاری نداشت.

رفتاری حتی بی‌ثبات‌تر از گذشته

به نوشته دیوید سنگر، تحلیل‌گر نیویورک تایمز، اگر کسی انتظار داشت ترامپ به سیاستمداری در تراز جهانی تبدیل شود - چنان‌که اغلب رؤسای‌جمهور پیشین در پی آن بودند - به‌وضوح ناامید شده است. ترامپ که هرگز به ثبات موضع یا رعایت ظرافت‌های دیپلماتیک شهرت نداشت، در سیاست خارجی رفتاری حتی بی‌ثبات‌تر از گذشته از خود نشان داده است؛ گرایشی که اکنون در سفر آسیایی او برای مقابله با چین و متحدانی که از خواسته‌ها و نیت واقعی‌اش سردرنمی‌آورند، کاملاً آشکار است. ریچارد فونتین، مدیر اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا و مشاور سابق سناتور جان مک‌کین، در این باره می‌گوید: «رئیس‌جمهور درک غریزی خوبی از نقاط ضعف و حساسیت کشورهای دیگر دارد. این توانایی گاهی به او قدرت چانه‌زنی موثری می‌دهد - همان‌طور که در پرونده اروپا، غزه و ایران دیدیم - اما در عین حال، عواقب منفی خودش را هم دارد».

 مدتی پس از دیداری سازنده با نخست‌وزیر کانادا، مارک کارنی، ترامپ روز جمعه در واکنشی عصبی گفت‌وگوهای تجاری با کانادا را متوقف کرد، چون از یک آگهی تلویزیونی در کانادا ناراضی بود؛ آگهی‌ای توسط دولت ایالت انتاریو که در آن صدای واقعی رونالد ریگان، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، در یک نطق رادیویی ۳۸ سال پیش پخش می‌شد و در آن درباره هزینه‌های بلندمدت تعرفه‌ها هشدار داده بود. ترامپ روز بعد پا را فراتر گذاشت و ۱۰ درصد تعرفه جدید بر کالاهای کانادایی وضع کرد.

بیشتر بخوانید
دیپلماسی جهانی جدید: ترامپ را راضی نگه دارید!

اکوایران: در سفرهای اخیر خارجی، هنگام نزدیک شدن هواپیمای ریاست‌جمهوری آمریکا، جنگنده‌هایی آن را اسکورت کرده‌اند و فرش قرمزها با سربازان یونیفورم‌پوش و رقصندگان محلی تزئین شده است. در بدو ورود ترامپ، میزبانان اغلب از نقش او در دستیابی به توافق‌های بزرگ تجاری یا صلح تمجید می‌کنند. در موارد متعدد نیز وعده داده‌اند که نام او را برای جایزه صلح نوبل پیشنهاد دهند.

او اوایل ماه جاری، زمانی که چین محدودیت‌های تازه‌ای بر صادرات مواد معدنی کمیاب به آمریکا اعمال کرد، ترامپ با خشم و تهدید و تعرفه‌های سنگین واکنش نشان داد. اما در مسیر پرواز به مالزی در شب جمعه، لحنش را نرم‌تر کرد و در هواپیمای ریاست‌جمهوری به خبرنگاران گفت که او و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، هر دو باید در هفته پیش رو امتیازاتی بدهند تا به توافق تجاری دست یابند. روز یکشنبه، تیم‌های مذاکره‌کننده از «پیشرفت» خبر دادند.

ترامپ که در کارزار انتخاباتی‌اش وعده داده بود از درگیر شدن در منازعات خارجی پرهیز کند، اکنون ناوگانی بزرگ را به دریای کارائیب اعزام کرده تا بر ونزوئلا فشار بیاورد و ظاهراً برای کنار زدن نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور این کشور، زمینه‌سازی کند. او در روزهای اخیر با اعزام یک ناو هواپیمابر و حمله به دست‌کم ۱۰ قایق که ادعا شد حامل مواد مخدر بوده‌اند (بی‌آنکه مدرکی ارائه شود)، بر شدت اقدامات نظامی افزود. بسیاری از حقوقدانان می‌گویند این حملات فراقانونی - که تاکنون دست‌کم ۴۳ کشته برجای گذاشته - هیچ توجیه حقوقی ندارد. با این حال، ترامپ از ارائه توضیح روشن درباره اهداف خود به کنگره یا افکار عمومی خودداری می‌کند.

انتخابات ونزوئلا

همچنان غیرقابل پیش‌بینی

در همین حال، سیاست او در قبال اوکراین آن‌قدر ناپایدار و نوسانی بوده که مقامات اروپایی بارها به واشنگتن شتافته‌اند تا دریابند آیا ترامپ در کنار ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه ایستاده یا از اوکراین حمایت می‌کند. والاندر، کارشناس روسیه و معاون پیشین وزارت دفاع آمریکا در امور امنیت بین‌الملل، گفت: «وقتی موضع مذاکره‌ات این باشد که "هرچه کار کند، همان را انجام می‌دهیم"، طبیعی است که دیگران از تو سوءاستفاده کنند و گیجت کنند. وقتی در مذاکرات بین‌المللی پرمخاطره هیچ پایه و مبنای ثابت و اصولی نداری، نتیجه‌اش همین چرخه بی‌پایان مواضع عجیب و متغیر است». ترامپ در ماه‌های اخیر گاه مواضعی همسو با تبلیغات کرملین اتخاذ کرده و گاه از ارسال موشک‌های دوربرد تاماهاوک به اوکراین سخن گفته است و سپس بلافاصله از تصمیم خود بازگشته.

بیش از نه ماه از آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ می‌گذرد، و تنها چیز قابل پیش‌بینی در سیاست خارجی او این است که همیشه غیرقابل‌پیش‌بینی است، ترکیبی از غریزه، رنجش و خودمحوری. شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد انفجارهای عصبی، تغییر ناگهانی مواضع و بازگشت‌های مکررش بخشی از استراتژی‌ای حساب‌شده است؛ برعکس، همه چیز حاکی از آن است که تصمیم‌هایش بیشتر از روی هیجان، خلق‌وخو و شرایط لحظه‌ای گرفته می‌شوند تا از روی تدبیر و تحلیل.

در هر حال، رهبران و سفیران خارجی می‌دانند که باید همواره با احتیاط رفتار کنند؛ یکی از آن‌ها به‌تازگی گفته است که هنگام ورود به دفتر بیضی کاخ سفید، همان اندازه احتیاط می‌کند که گویی چند دینامیت عمل‌نکرده زیر کوسن‌های مبل پنهان شده است. ترامپ در آستانه دیدار با نخست‌وزیر جدید ژاپن و رئیس‌جمهور چین، شی جین‌پینگ، قرار دارد، و اخیرا در اقدامی عجیب و عمومی از کیم جونگ‌اون، رهبر کره شمالی، خواست تا با او دیدار کند، در حالی که آخرین دور از دیپلماسی میان آن دو به گسترش چشمگیر زرادخانه هسته‌ای پیونگ‌یانگ منجر شد. اکنون او در یک نقطه عطف قرار گرفته است: آیا می‌تواند بر پایه‌ی برخی موفقیت‌های سیاست خارجی خود پیش برود، یا طبیعت ناپایدار و دمدمی‌مزاجش همچنان منبع سردرگمی و تنش خواهد بود، نه نتیجه و دستاورد؟

درگیری اخیر ترامپ با کانادا از جایی آغاز شد که او در شبکه‌های اجتماعی از پخش آگهی‌ای با صدای رونالد ریگان به خشم آمد. اما هم‌زمان، او کانادا را متهم کرد که «در تلاش است در یکی از مهم‌ترین پرونده‌های تاریخ کشور به‌طور غیرقانونی بر دیوان عالی ایالات متحده تأثیر بگذارد»، اشاره‌ای به پرونده‌ای که دادگاه قرار است درباره قانونی بودن برخی از تعرفه‌های تجاری ترامپ بررسی کند. رئیس‌جمهور اکنون می‌گوید ممکن است در جلسه استماع این پرونده در دادگاه حضور یابد. مقام‌های کانادایی می‌گویند هدف از آن تبلیغ تأثیرگذاری بر دیوان عالی نبوده، بلکه یادآوری به جمهوری‌خواهان بوده است که حزبشان از باورهای ریگان فاصله گرفته و هشدارهای او را نادیده می‌گیرد. با این حال، ترامپ در ماه‌های اخیر خود چندان نگران دخالت در روند قضایی کشورهای دیگر نبوده است.

کمتر از دو هفته پیش، او در پارلمان اسرائیل (کنست) و در میان سخنرانی مفصلی که به مناسبت آزادی گروگان‌ها ایراد می‌کرد، ناگهان از مسیر اصلی سخن منحرف شد و خواستار بخشش بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در پرونده قضایی در حال رسیدگی شد. او همچنین چندان درگیر توجیه تصمیم خود برای وضع تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات از برزیل هم نشد؛ تصمیمی که ظاهراً به این دلیل اتخاذ شد که دستگاه قضایی برزیل در حال پیگرد حقوقی ژائیر بولسونارو، رئیس‌جمهور پیشین و از دوستان نزدیک اوست. بولسونارو متهم است که برای جلوگیری از انتقال قدرت به رئیس‌جمهور کنونی، لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا، در سال ۲۰۲۲ قصد کودتا داشته است.

بولسونارو

از سوی دیگر، حملات نظامی آمریکا در دریای کارائیب و اقیانوس آرام نیز رو به افزایش است؛ اقدامی که انتظار می‌رود پس از استقرار ناو هواپیمابر جرالد آر. فورد در سواحل ونزوئلا در چند هفته آینده شتاب بگیرد، دستوری که ترامپ روز جمعه صادر کرد. اما در حالی که پنتاگون در حال تجمیع نیرو و تجهیزات نظامی است - به‌طوری که با ورود ناو فورد، حدود یک‌هفتم کل ناوگان فعال نیروی دریایی آمریکا در نزدیکی ونزوئلا خواهد بود - کاخ سفید هنوز رسماً اهداف استراتژیک این اقدام را اعلام نکرده است. مقام‌های رسمی می‌گویند هدف عملیات، مقابله با قاچاق کوکائین و فنتانیل است، اما برخی مقام‌های آمریکایی در گفتگوهای خصوصی اذعان دارند که این عملیات بخشی از تلاش گسترده‌تر برای سرنگونی نیکلاس مادورو، رهبر اقتدارگرای ونزوئلاست.

بیشتر بخوانید
نظم راکد؛ دوره ظهور قدرت‌های جدید به پایان رسیده است؟

انقلاب صنعتی زنجیر کمیابی را گسست و بهره‌وری را به پایه اصلی قدرت بدل کرد، و جوامع را ظرف کمتر از یک قرن از قرون وسطی به مدرنیته پرتاب کرد. اما به نوشته نشریه فارن افیرز، این روند صعود اکنون معکوس شده است.

نمونه اوکراین

و سپس نوبت به اوکراین می‌رسد، جایی که ترامپ از تکرار مواضع کرملین به پیشنهاد ارسال موشک‌های تاماهاوک به کی‌یف رسید، و سپس ناگهان از تصمیم خود منصرف شد. در ماه ژوئیه، درست پیش از دیدارش با ولادیمیر پوتین در آلاسکا، ترامپ با متحدان اروپایی‌اش توافق کرد که مهم‌ترین اولویت، دستیابی به آتش‌بس است تا در سایه سکوت سلاح‌ها، مذاکرات سیاسی آغاز شود. اما به‌محض رسیدن به پایگاه هوایی آمریکا در انکوریج، اعلام کرد که با پوتین توافق کرده‌اند که به‌جای آتش‌بس، باید «صلح کامل» برقرار شود. او توضیح داد که «آتش‌بس ممکن است نقض شود، اما تنها یک توافق صلح پایدار می‌تواند کافی باشد». این چرخش ناگهانی موجب شد رهبران اروپایی فوراً به واشنگتن بیایند و در دفتر بیضی گردهم آیند تا او را به مسیر اولیه بازگردانند. وقتی هیچ گفت‌وگوی تازه‌ای برای توافق صلح دنبال نشد، ترامپ اعلام کرد معتقد است اوکراین می‌تواند تمام سرزمین‌های از‌دست‌رفته پس از حمله روسیه در سال ۲۰۲۲ را بازپس گیرد، چون به گفته او، «روسیه در بحران بزرگ اقتصادی است» و توان جنگ ندارد. او سپس گفت تقریباً قانع شده است که موشک‌های تاماهاوک را در اختیار اوکراین بگذارد تا بتواند اهدافی در عمق خاک روسیه را هدف قرار دهد.

اما تماس تلفنی به‌موقعی از سوی پوتین او را متقاعد کرد که این کار موجب تشدید تنش‌ها با روسیه می‌شود؛ و ترامپ عقب‌نشینی کرد. وقتی ولودیمیر زلنسکی هفته گذشته به واشنگتن آمد، ترامپ بر عکس مواضع دو ماه پیش خود اصرار کرد که آتش‌بس تنها گزینه ممکن است و جنگ باید در خطوط کنونی متوقف شود. او درباره شرق اوکراین گفت: «بگذارید همین‌طور که هست باقی بماند»، اشاره‌ای به مناطق دونباس که اکنون در اشغال روسیه است. طبق گفته یکی از مقامات ارشد اوکراینی، ترامپ در دیدار خصوصی به زلنسکی هشدار داده که «کشورت در طول زمان به دست روسیه نابود خواهد شد»؛ موضعی کاملاً برخلاف سخنان چند هفته پیش‌تر او.

دیدار وعده‌داده‌شده‌ی ترامپ و پوتین که قرار بود چند هفته دیگر در بوداپست برگزار شود نیز لغو شد، و اندکی بعد، رئیس‌جمهور آمریکا نخستین تحریم‌های خود علیه صادرات نفت روسیه را اعمال کرد. مقام‌های کاخ سفید این اقدام را «لحظه‌ای مهم» توصیف کردند: از زمان حمله روسیه به اوکراین، این نخستین بار بود که ترامپ به مجموعه گسترده تحریم‌ها علیه مسکو موردی تازه افزود. با این حال، مقام‌ها حاضر نشدند توضیح دهند چه تغییری از بهار گذشته تاکنون رخ داده که اکنون ترامپ روسیه را هدف تحریم قرار داده است، در حالی که چند ماه پیش بخش اعظم تعرفه‌های این کشور را حذف کرده بود.

ایوو دالدر، سفیر پیشین آمریکا در ناتو، در توصیف این وضعیت گفت: «نیروی محرک این بازی پرنوسان، این تمایل رئیس‌جمهور است که به‌عنوان کسی شناخته شود که به جنگ پایان داده است. برای او اهمیتی ندارد چطور یا با چه پیامدی پایان یابد، فقط مهم این است که پایان یابد و او بتواند ادعا کند سزاوار دریافت جایزه نوبل صلح است».