ثمره شیطانسازی از ولادیمیر پوتین
کسینجر پیشنهاد میدهد: چگونه بر بحران اوکراین فائق بیائیم؟
آزمون اصلی یک سیاست چگونه پایان دادن است، نه چگونگی آغاز آن.
به گزارش اکوایران، جنگ در اوکراین در شرایطی ادامه دارد که محیط بینالمللی به شدت تحت تاثیر این منازعه قرار گرفته که ابعاد نظامی شدیدی در پی دارد. هنری کسینجر، استراتژیست مشهور آمریکایی که در دهه هفتاد میلادی وزارت خارجه این کشور را بر عهده داشت، در سال 2014 و در میانه تنشها میان روسیه و ناتو بر سر بحران کریمه با انتشار یادداشتی در روزنامه واشنگتنپست با عنوان «برای حل و فصل بحران اوکراین، از پایان آغاز کنیم» استدلال کرده بود که به رغم واکنش پرشور اولیه غرب، باید به نحوه پایان دادن به این منازعه اندیشید. در روزهای اخیر و با شعلهور شدن آتش جنگ در اوکراین بازخوانی این یادداشت بار دیگر مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است:
باید از پایان آغاز کنیم
بحثهای عمومی پیرامون جنگ اوکراین تماما ناظر به نحوه رویارویی با روسیه ختم میشود. اما آیا می دانیم به کجا میرویم؟ من در زندگیام چهار جنگ را دیدهام که با شور و شوق فراوان و حمایت عمومی آغاز شد، و این در حالی بود که هیچ کدام از ما نمیدانستیم چگونه بدان پایان دهیم. و در نهایت از سه تای آنها بهطور یکجانبه عقبنشینی کردیم. آزمون اصلی یک سیاست چگونه پایان دادن است، نه چگونگی آغاز آن.
در اغلب موارد، مسئله اوکراین به عنوان یک مسابقه هماوردجویانه مطرح میشود: چه اوکراین به شرق بپیوندد یا به غرب. اما اگر قرار است اوکراین تاب بیاورد و پیشرفت کند، نباید پایگاه نظامی هر یک از طرفین در مقابل طرف دیگر باشد -بلکه باید به عنوان پلی بین آنها عمل کند.
آنچه غرب و روسیه باید با آن کنار بیایند؛ سیاست هنر تعیین اولویتهاست
روسیه باید بپذیرد که تلاش برای وادار کردن اوکراین به یکی از اقمار خود و در نتیجه جابجایی مجدد مرزهای روسیه، مسکو را محکوم به تکرار تاریخ چرخههای فشارهای متقابل از سوی اروپا و ایالات متحده میکند.
غرب هم باید درک کند که برای روسیه، اوکراین هرگز نمیتواند صرفا یک کشور خارجی تلقی شود. تاریخ روسیه در جایی آغاز شد که کیوان-روس نامیده میشد. مذهب روسی از آنجا گسترش یافت. اوکراین برای قرنها بخشی از روسیه بوده و پیش از آن تاریخ آنها در هم تنیده شده بود. برخی از مهمترین نبردها برای آزادی روسیه، که با نبرد پولتاوا در سال 1709 شروع شد، در خاک اوکراین انجام شد.
ناوگان دریای سیاه - ابزار روسیه برای نمایش قدرت در مدیترانه - با اجاره بلندمدت در سواستوپل در کریمه مستقر است. حتی مخالفان مشهوری مانند الکساندر سولژنیتسین و جوزف برادسکی اصرار داشتند که اوکراین بخشی جداییناپذیر از تاریخ روسیه و در واقع روسیه است.
اتحادیه اروپا باید بپذیرد که انحرافهای بوروکراتیک و متابعت مسائل استراتژیک از سیاست داخلی در مذاکرات پیرامون نوع رابطه اوکراین با اروپا، مذاکره به بحران مبدل کرده است. سیاست خارجی هنر تعیین اولویت هاست.
عنصر تعیینکننده اوکراینی
اوکراینی ها عنصر تعیینکنندهای هستند. آنها در کشوری با تاریخ پیچیده و با ترکیب چندزبانی زندگی میکنند. بخش غربی در سال 1939، زمانی که استالین و هیتلر غنایم را تقسیم میکردند، به اتحاد جماهیر شوروی پیوست. کریمه، که 60 درصد جمعیت آن روسی هستند، تنها در سال 1954 بخشی از اوکراین شد. و این هدیه از جانب نیکیتا خروشچف -که اوکراینی الاصل بود- به عنوان بخشی از جشن سیصدمین سال توافق روسیه با قزاقها اعطا شد.
غرب کشور عمدتاً کاتولیک است و شرق عمدتاً ارتدکس روسی. غرب به زبان اوکراینی صحبت میکند و شرق بیشتر به زبان روسی. هر گونه تلاشی از سوی یکی از جناحهای اوکراین برای تسلط بر جناح دیگر - طبق الگوی قبلی - در نهایت منجر به جنگ داخلی یا فروپاشی می شود. در نظر گرفتن اوکراین به عنوان بخشی از رویارویی شرق و غرب، برای چندین دهه هرگونه چشمانداز یک سیستم بین المللی همکاری میان روسیه و غرب - به ویژه روسیه و اروپا - را از بین می برد.
ریشه بحران در اوکراین
اوکراین تنها 23 سال است که مستقل شده و از قرن چهاردهم به انحای مختلف تحت لوای نوعی حکومت خارجی قرار داشت. جای تعجب نیست که رهبران آن، حتی کمتر از برگرفتن دیدگاهی تاریخی، هنر سازش را یاد نگرفتهاند.
سیاست اوکراین پس از استقلال به وضوح نشان میدهد که ریشه مشکل در تلاشهای سیاستمداران اوکراینی برای تحمیل اراده خود بر بخشهای سرکش کشور –به صورت ابتدا توسط یک جناح، سپس توسط جناح دیگر- نهفته است. این ماهیت درگیریها بین ویکتور یانوکوویچ و رقیب سیاسی اصلی او، یولیا تیموشنکو را توضیح میدهد. آنها نماینده دو جناح اوکراین بوده و تمایلی به تقسیم قدرت نداشتهاند. سیاست منطقی ایالات متحده در قبال اوکراین باید به دنبال راهی برای همکاری دو بخش این کشور با یکدیگر باشد. ما باید به دنبال آشتی باشیم نه سلطه یک جناح.
ثمره شیطانسازی از ولادیمیر پوتین
روسیه و غرب، و حداقل جناحهای مختلف در اوکراین، بر اساس این اصل عمل نکرده و هر کدام وضعیت را بدتر کرده است. روسیه نمیتواند بدون منزوی کردن خود راهحل نظامی را تحمیل کند، آن هم در زمانی که بسیاری از مرزهایش در حال حاضر ناامن هستند. برای غرب، شیطانسازی ولادیمیر پوتین یک سیاست مناسب نیست. این جانشینی برای نداشتن سیاست است.
پوتین باید متوجه شود که هر چه نارضایتی داشته باشد، سیاست عملیات نظامی، جنگ سرد دیگری را رقم خواهد زد. به نوبه خود، ایالات متحده باید از برخورد با روسیه به عنوان یک کشور ناهنجار که با صبر و حوصله باید قوانین رفتاری وضع شده توسط واشنگتن به او آموزش داده شود، اجتناب کند. پوتین یک استراتژیست جدی است - در زمینه تاریخ روسیه. درک ارزشهای ایالات متحده برای او مناسب او نیست. همچنین درک تاریخ و روانشناسی روسیه نقطه قوت سیاستگذاران ایالات متحده نبوده است.
پیشنهادات اصولی
رهبران همه طرفها باید بار دیگر نتایج را بررسی کنند، نه اینکه در موضعگیری رقابت کنند. در اینجا تصور من از نتیجهای است که با ارزش ها و منافع امنیتی همه طرفها سازگار است:
1. اوکراین باید حق انتخاب آزادانه نظام اقتصادی و سیاسی خود از جمله در روابطش با اروپا را داشته باشد.
2. اوکراین نباید به ناتو بپیوندد، موضعی که من هفت سال پیش، زمانی که آخرین بار مطرح شد، اتخاذ کردم.
3. اوکراین باید در ایجاد هر دولتی که با اراده مردمش برپا شده، آزاد باشد. رهبران عاقل اوکراین پس از آن سیاست آشتی بین بخشهای مختلف کشورشان را انتخاب میکنند. در سطح بین المللی، آنها باید وضعیتی مشابه با وضعیت فنلاند را دنبال کنند. در این صورت این کشور شک و تردیدی پیرامون استقلال خود باقی نمیگذارد و در عین حال که در بیشتر زمینهها با غرب همکاری می کند، اما با دقت از خصومت نهادی با روسیه اجتناب میکند.
4. الحاق کریمه توسط روسیه با قوانین نظم جهانی موجود ناسازگار است. اما باید بتوان روابط کریمه با اوکراین را بر مبنایی کمتر پرتنش قرار داد. برای این منظور، روسیه حاکمیت اوکراین بر کریمه را به رسمیت خواهد شناخت. اوکراین باید خودمختاری کریمه را در انتخاباتی که با حضور ناظران بین المللی برگزار می شود، تقویت کند. این روند شامل رفع هرگونه ابهام در مورد وضعیت ناوگان دریای سیاه در سواستوپل است.
این پیشنهادات اصولی هستند نه نسخه یک توافق. افراد آشنا با منطقه می دانند که همه آنها برای همه طرفها خوشایند نیستند. هدف رسیدن به رضایت مطلق نیست، بلکه توازن نارضایتیها است. اگر راه حلی مبتنی بر این عناصر یا عناصر مشابه به دست نیاید، حرکت به سمت رویارویی تسریع خواهد شد و زمان آن به زودی فرا خواهد رسید.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
رانا و شاهین بازار خودرو را آتش زدند
-
2 روایت متفاوت از علت تاخیر در پرداخت یارانه نقدی آبان 1403
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
شوهران قاتل قصاص نمیشوند؟/ واکاوی حقوقی مجازات همسرکشی در ایران
-
جزئیات تازه از ماجرای واریز یارانه آبان/ سازمان هدفمندی یارانهها: یارانه هیچکس حذف نشده است
-
جنگ اوکراین به نقطه جوش رسید/ کییف پیام هشدار گرفت؛ حملات هوایی گسترده روسیه در راه است
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم