به گزارش اکوایران، در حالی که واشنگتن آماده ارسال 40 میلیارد دلار کمک نظامی دیگر است و اروپا هم تحریم نفتی روسیه را دنبال می کند، هدف نهایی غرب هنوز نامشخص است. «پایان بازی در اوکراین چیست؟» موضوع گفتگویی است که اما اشفورد، کارشناس ارشد مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک، و متیو کرونیگ، معاون مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک با یکدیگر داشته‌اند که نشریه فارین پالیسی اقدام به انتشار آن کرده است. اکوایران این گفتگو را در دوبخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن منتشر می‌شود:

پوتین ظرفیت تشدید تنش را ندارد

اما اشفورد: روز پیروزی در مسکو بدون هیچ تغییر عمده‌ای در روند جنگ برگزار شد. در حالی که کارشناسان پیش‌بینی می‌کردند ولادیمیر پوتین در سخنرانی 9 مه خود دست به اقدام دراماتیکی خواهد زد -مانند اعلام بسیج عمومی ارتش روسیه علیه اوکراین- در عوض، تنها چیزی که شاهدش بودیم رژه‌ای معمولی و سخنرانی سرشار از حمله علیه غرب بود

متیو کرونیگ: درست است که خیلی‌ها انتظار چیزهای دراماتیکی را داشتند، اما صادقانه بگویم، من تعجب نکردم.  اقتصاد پوتین در حال دست‌وپا زدن است، ارتش متعارف او مستهلک شده و او ظرفیت تشدید تنش بزرگ را ندارد. جای تعجب ندارد که مسکو در روزهای اخیر بیش‌تر به تهدیدات هسته ای متکی است. این تمام چیزی است که برایش باقی مانده است.

جنگ به کدام سو کشیده می‌شود؟

اما اشفورد: در این شرایط حدس می‌زنم سوال بزرگ این است که جنگ از این نقطه به کدام سمت سیر می‌کند؟ به نظر می‌رسد روس‌ها در شرق اوکراین، که با حملات موشکی تصادفی و حملات هوایی به نقاط دیگر کشور همراه است، در حال پیشرفت جزئی هستند. مسلما آن‌ها بهتر از هفته‌های اول جنگ کار می‌کنند، اما این چیزی را روشن نمی‌کند.

این به نظر من گیج‌کننده است که کنگره ایالات متحده آماده است بسته جدیدی به ارزش 40 میلیارد دلار برای ارسال محموله‌های جدید تسلیحات و کمک به اوکراین تصویب کند که 7 میلیارد دلار بیش‌تر از درخواست کاخ سفید است! آن‌ها حتی برای بحث دقیق بر سر این بودجه زمان هم نمی‌گذارند. این در حدود 5 درصد از هزینه‌ای است که ایالات متحده در طول یک سال برای امور دفاعی هزینه می‌کند. اگر تمام پولی را که آمریکا تاکنون در اوکراین خرج کرده جمع آوری کنید، مجموعا نزدیک به بودجه سالانه وزارت خارجه است! آیا زمان آن نرسیده است که به جای صرف پول بیش‌تر، به پایان بازی فکر کنیم؟

متیو کرونیگ: من فکر می‌کنم این دقیقا همان چیزی است که واشنگتن به دنبال آن است. آخر بازی این گونه باید باشد: اوکراینِ برنده و روسیه‌ی بازنده. از نگاه آن‌ها چرا باید دیکتاتور جلاد را از تله‌ای که خودش گذاشته رها کرد؟ غرب فکر می‌کند باید تا زمانی که اوکراین آزاد شود و روسیه در قفس بیفتد، فشار بیاورد.

تب پیروزی واشنگتن‌نشینان

اما اشفورد:  منظور شما از «تا زمانی که اوکراین آزاد نشود» چیست؟ منظور شما از این که می‌گویید می‌خواهید روسیه در قفس بیفتد چیست. اوکراین در دو ماه گذشته آزادی و حاکمیت را برای شهروندان خود حفظ کرده و روسیه از نظر اقتصادی و سیاسی به شدت آسیب دیده است. همین دو هفته پیش، شما استدلال کردید که «یک استراتژی خوب با اهداف روشن آغاز می‌شود، و اگر ایالات متحده و ناتو وضعیت نهایی مطلوبی برای اوکراین داشته باشند، آن را رو نکرده‌اند». اما اکنون به نظر می‌رسد که شما هم مانند بقیه واشنگتن‌نشینان دچار تب پیروزی شده‌اید و مانند دیگران به دنبال اهداف نامشخص هستید.

متیو کرونیگ: من ممکن است دچار خطاهای زیادی باشم ولی عدم وضوح استراتژیک در میان آن‌ها نیست. هدف باید بازگرداندن حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین بر تمامی مرزهای بین المللی شناخته شده -از جمله کریمه- باشد. اگر یک دیکتاتوری خونریز، مسلح به سلاح هسته‌ای و تجدیدنظر طی یک فرآیند به شدت آسیب ببیند، این همان گیلاس اضافی است.

پوتین جنگ را ادامه می‌دهد یا نه؟

اما اشفورد:  اما من به اجتناب از جنگ جهانی سوم راضی هستم و به شدت شک دارم که اوکراین بتواند کنترل کامل دونباس را که بخش قابل توجهی از آن طی هشت سال گذشته در اختیار نیروهای وابسته به روسیه بوده، بازپس بگیرد! مسئله کریمه هم جای خود را دارد و با توجه به پایگاه‌های نظامی قابل توجه و مزایای مادی که روس‌ها از آن برخوردار هستند، عقب راندن‌شان از آن‌جا تقریبا غیرممکن است.

در حال حاضر هیچ یک از طرفین علاقه‌ای به گفتگوهای صلح ندارند، اما من این سوال را دارم که آیا این تصمیم هوشمندانه برای غرب است که به تسلیح و حمایت از اوکراین برای بازپس‌گیری این مناطق ادامه دهد یا خیر. چند دلیل خوب وجود دارد که به دقت فکر کنید که آیا آنها باید این سطح بالای حمایت را در آینده حفظ کنند یا خیر.

اولاً، هر چه جنگی بیش‌تر ادامه یابد، به احتمال زیاد شاهد تشدید درگیری گسترده‌تر ناتو و روسیه خواهیم بود. ما در حال حاضر می‌بینیم که پوتین این جنگ را برای مردم خود به عنوان یک جنگ دفاعی در برابر غرب متجاوز جلوه می‌دهد. دوم، دلایل مناسبی برای شک‌وتردید نسبت به توانایی نیروهای اوکراینی برای پیروزی در چنین نبردی وجود دارد. آن‌ها در دفاع ارضی خوب عمل کرده‌اند، اما حمله به قصد بازپس‌گیری قلمروها موضوع کاملاً متفاوتی است. کنگره در مورد گسیل 40 میلیارد دلار به اوکراین صحبت می‌کند –بسیار بیش‌تر از پولی که واشنگتن تا به حال به نیروهای امنیتی افغانستان یا عراق در یک سال اختصاص داده- تا بتواند کاری را که بالقوه خطرناک است و شاید بعید است کار کند.

متیو کرونیگ: نیروهای روسی با این‌که به مدت هشت سال قلمر اوکراین را تصرف کرده بودند، اما اکنون بهشی از تجهیزات خود را از دست داده‌اند، ده‌ها ژنرال‌شان کشته شده، سربازان‌شان روحیه خود را برای جنگیدن از دست دادند، و اوکراین به بهترین کیت‌های تسلیحات غربی مسلح شده است. رویس‌ها خوش‌شانس خواهند بود که به آنچه دارند بچسبند.

بعید است که جنگ تشدید شود، زیرا پوتین دست خود را با اوکراین پر کرده و مطمئناً نمی‌خواهد با قدرتمندترین ائتلاف نظامی در جهان بجنگد -اتحادی که قرار است با اضافه شدن سوئد و فنلاند قوی‌تر شود. منطقی است که غرب برای این درگیری هزینه بیش‌تری می‌کند، ، زیرا همانطور که مطمئن هستم شما هم قبول دارید، امنیت و ثبات اروپا برای نظم جهانی مهم‌تر از خاورمیانه یا جنوب آسیا است.