به گزارش اکوایران- طبق برآوردهای ارائهشده، اگر هیچ تغییری در مسیر سیاستی ایجاد نشود، بیش از سه میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ همچنان در فقر باقی میمانند و ۷۰۰ میلیون نفر در فقر شدید گرفتار خواهند بود. امنیت غذایی نیز وخیم باقی خواهد ماند و بیش از ۳۰۰ میلیون نفر با سوءتغذیه روبهرو خواهند بود. در سطح زیستمحیطی نیز پیشبینیها نشان میدهد که بر اساس سیاستهای فعلی، میانگین دمای جهانی ممکن است تا 2.3 درجه سانتیگراد نسبت به دوره پیشاصنعتی افزایش یابد. تداوم رشد انتشار CO₂ نیز خطرات اساسی برای سلامت انسان و پایداری اکوسیستمها ایجاد خواهد کرد.
این بحرانها با شدت بیشتری کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط را تحت فشار قرار میدهد. حدود ۹۵ درصد فقیرترین جمعیت جهان تا میانه قرن در این کشورها زندگی خواهند کرد، بهویژه در آفریقا، جایی که همزمان بیشترین تهدیدات اقلیمی و ناپایداری غذایی متمرکز است. در چنین شرایطی، صنعتیسازی بار دیگر بهعنوان یک نیروی پیشران حیاتی مطرح میشود؛ نیرویی که در گذشته موتور اصلی کاهش فقر، ارتقای بهرهوری، ایجاد اشتغال و بهبود تابآوری اقتصادی بوده است. امروزه نیز تولید صنعتی هسته زیستبومهایی است که نوآوریهای سبز را تولید و منتشر میکنند و ظرفیت کشورها برای واکنش به شوکها را افزایش میدهند.
با وجود این اهمیت، توزیع ظرفیتهای صنعتی در جهان نابرابر باقی مانده است. برخی کشورها توانستهاند مسیر صنعتیسازی را با شتاب طی کنند، اما گروهی دیگر متوقف یا حتی دچار پسرفت صنعتی شدهاند. برای اصلاح این شکاف، سه حوزه کلیدی باید مورد توجه قرار گیرد: افزایش سهم کشورهای درحالتوسعه از تولید جهانی، ارتقای بهرهوری از طریق جذب فناوری و گذار ساختاری، و سبزسازی زیستبومهای صنعتی برای بهبود کارایی و کاهش فشار زیستمحیطی.
گزارش پنج ابرروند (megatrend) اصلی را شناسایی میکند که آینده صنعتیسازی را شکل خواهند داد: گذار انرژی و حرکت جهانی به سمت اقتصاد سبز، گسترش هوش مصنوعی و دیجیتالیشدن، تغییر در الگوهای زنجیره ارزش جهانی، تحولات جمعیتی، و دگرگونی سیستمهای غذایی. این ابرروندها هم فرصتهایی برای جهش صنعتی ایجاد میکنند و هم خطراتی برای کشورهایی که فاقد زیرساختها، مهارتها یا منابع لازم هستند.
بر همین اساس، مسیرهای صنعتیسازی در مناطق مختلف جهان باید با توجه به تفاوتهای ساختاری و نیازهای خاص هر منطقه طراحی شود. گزارش بر اهمیت توسعه بخشهایی چون فناوری پاک، مواد معدنی راهبردی و زیستاقتصاد تأکید میکند و نشان میدهد که چگونه این حوزهها میتوانند برای کشورهای درحالتوسعه مزیتآفرینی کنند.
برای تحقق این تحول، هفت حوزه سیاستی ضروری دانسته شده است: گسترش زیرساختهای فیزیکی و دیجیتال، تقویت ظرفیت نهادی، توسعه مهارتها برای دو گذار دیجیتال و سبز، ارتقای فناوری و نوآوری در جهان جنوب، تقویت ادغام منطقهای و تابآوری تجاری، اولویتدهی به پایداری زیستمحیطی، و بسیج منابع مالی.
گزارش دو سناریوی آیندهنگر را نیز بررسی میکند: سناریوی «پیشراندن صنعتیسازی» و سناریوی «انرژی پاک و صنعتیسازی عادلانه». نتایج مدلسازی نشان میدهد که اجرای سناریوی دوم میتواند تا سال ۲۰۵۰ بیش از نیم میلیارد نفر را از فقر بیرون آورد و وابستگی رشد صنعتی به انتشار کربن را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد.
در نهایت، تحقق صنعتیسازی پاک و عادلانه نیازمند اقدام جمعی در سطح جهانی است. ایجاد زنجیرههای تأمین مسئولانه، تسریع اقدام اقلیمی و ریشهکنی فقر، فقط از طریق همکاری نظاممند میان کشورها ممکن خواهد بود. پنجره فرصت هنوز باز است، اما نیازمند جسارت سیاستی و همبستگی بینالمللی برای ساختن آیندهای پایدارتر و فراگیرتر است.