اکوایران: تجارت جهانی دیگر فقط درباره جابه‌جایی کالا میان کشورها نیست؛ بلکه بازتابی از تغییرات عمیق در فناوری، سیاست، محیط‌زیست و ساختار اقتصاد جهانی است. در سال‌های اخیر، شوک‌هایی مانند همه‌گیری کرونا، تنش‌های ژئوپلیتیکی و شتاب دیجیتالی‌شدن، قواعد سنتی تجارت را دگرگون کرده‌اند. در چنین شرایطی، شرکت‌ها و کشورها ناچارند استراتژی‌های خود را بازنگری کنند و با ترندهای جدید سازگار شوند. این گزارش، هفت ترند مهمی را بررسی می‌کند که جهت‌گیری تجارت جهانی را در سال‌های آینده شکل خواهند داد.

به گزارش اکوایران - در سال‌های اخیر، تجارت جهانی تحت‌تأثیر هم‌زمان چند نیروی بزرگ قرار گرفته است: تغییرات ژئوپلیتیکی، پیشرفت فناوری، دغدغه‌های محیط‌زیستی و فشار برای افزایش بهره‌وری. گزارش‌های معتبر بین‌المللی نشان می‌دهند که مسیر تجارت دیگر مثل گذشته خطی و قابل پیش‌بینی نیست و شرکت‌ها و کشورها مجبورند استراتژی‌های خود را بازتعریف کنند.

تمرکز بر بهره‌وری به‌جای صرفاً رشد

یکی از مهم‌ترین تغییرات این است که دیگر رشد اقتصادی تنها با افزایش سرمایه یا نیروی کار به دست نمی‌آید. بسیاری از کشورها با کاهش جمعیت فعال یا افزایش هزینه‌ها روبه‌رو هستند. به همین دلیل، بهره‌وری به اولویت اصلی تبدیل شده است.

نکته مهم اینجاست که افزایش بهره‌وری معمولاً از سوی تعداد محدودی شرکت پیشرو اتفاق می‌افتد؛ شرکت‌هایی که از فناوری، مدیریت داده و نوآوری بهتر استفاده می‌کنند. این شرکت‌ها می‌توانند اثر بزرگی روی کل اقتصاد و زنجیره‌های تجاری بگذارند.

بازآرایی زنجیره‌های تأمین جهانی

پس از شوک‌های بزرگی مثل کرونا، جنگ‌ها و تنش‌های سیاسی، شرکت‌ها متوجه شدند که زنجیره‌های تأمین بیش‌ازحد متمرکز، پرریسک هستند. به همین دلیل، روند تنوع‌بخشی به محل تولید و تأمین شدت گرفته است.

هدف اصلی این بازآرایی، کاهش ریسک توقف تولید، تأخیر در حمل‌ونقل و وابستگی به یک کشور یا مسیر خاص است. البته این تغییرات معمولاً تدریجی و پرهزینه‌اند و به همین دلیل به‌صورت مرحله‌ای اجرا می‌شوند.

استراتژی « چین + 1 »

در سال‌های اخیر، بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی تلاش کرده‌اند وابستگی خود به چین را کاهش دهند، اما نه به‌طور کامل. نتیجه این رویکرد، شکل‌گیری استراتژی چین + 1 است.

یعنی شرکت‌ها علاوه بر چین، حداقل یک کشور دیگر (مثلاً ویتنام، هند یا مکزیک) را به‌عنوان پایگاه تولید یا مونتاژ انتخاب می‌کنند. با این حال، بسیاری از مواد اولیه و قطعات کلیدی همچنان از چین تأمین می‌شود. بنابراین، زنجیره تأمین از چین جدا نشده، بلکه پیچیده‌تر شده است.

نقش پررنگ‌تر سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به یکی از شاخص‌های مهم جهت‌گیری تجارت تبدیل شده است. وقتی شرکت‌ها در یک کشور سرمایه‌گذاری می‌کنند، معمولاً به‌دنبال دسترسی به بازار، نیروی کار، فناوری یا مزیت‌های قانونی هستند.

کشورهایی که بتوانند محیط باثبات‌تر، قوانین شفاف‌تر و زیرساخت مناسب‌تری فراهم کنند، شانس بیشتری برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارند. این سرمایه‌گذاری‌ها نه‌تنها تجارت کالا، بلکه انتقال دانش و فناوری را هم تقویت می‌کند.

تبدیل ESG از شعار به الزام

در سال‌های اخیر، معیارهایی با عنوان ESG  به یکی از عوامل مهم در تصمیم‌گیری‌های تجاری و سرمایه‌گذاری تبدیل شده‌اند. ESG مخفف سه مفهوم محیط‌زیست  (Environment)، مسئولیت اجتماعی (Social) و حاکمیت شرکتی (Governance) است و نشان می‌دهد یک شرکت یا کشور تا چه اندازه مسئولانه و شفاف عمل می‌کند.

امروزه سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بزرگ، فقط به سودآوری کوتاه‌مدت نگاه نمی‌کنند؛ بلکه بررسی می‌کنند که فعالیت‌های اقتصادی چه اثری بر محیط‌زیست دارد، با نیروی کار و جامعه چگونه برخورد می‌شود و ساختار مدیریتی تا چه حد شفاف و پاسخ‌گوست. به همین دلیل، رعایت ESG از یک شعار تبلیغاتی به یک الزام واقعی تبدیل شده و می‌تواند بر انتخاب شرکای تجاری، محل سرمایه‌گذاری و حتی دسترسی به بازارهای جهانی تأثیر مستقیم بگذارد.

 

دیجیتالی‌شدن تجارت و استفاده از هوش مصنوعی

فناوری‌های دیجیتال، به‌ویژه داده و هوش مصنوعی، نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های تجاری پیدا کرده‌اند. شرکت‌ها از این ابزارها برای پیش‌بینی تقاضا، مدیریت موجودی، بهینه‌سازی حمل‌ونقل و کاهش هزینه‌ها استفاده می‌کنند.

در نتیجه، مزیت رقابتی بیشتر از آنکه به اندازه یا قدمت شرکت وابسته باشد، به توانایی آن در استفاده از داده و فناوری بستگی دارد. تجارت جهانی به‌تدریج هوشمندتر و داده‌محورتر می‌شود.

افزایش تنش‌های تجاری و تغییر قواعد بازی

تنش‌های تجاری، به‌ویژه میان قدرت‌های بزرگ، باعث شده‌اند که تجارت دیگر فقط یک موضوع اقتصادی نباشد، بلکه کاملاً سیاسی شود. تعرفه‌ها، محدودیت‌های صادراتی و سیاست‌های حمایتی در حال افزایش‌اند.

برای تحلیل این وضعیت جدید، ابزارها و شاخص‌های تازه‌ای معرفی شده‌اند که نشان می‌دهند تجارت چگونه از مسیرهای سنتی خود منحرف می‌شود. شرکت‌ها و دولت‌ها باید یاد بگیرند در محیطی فعالیت کنند که نااطمینانی، قاعده اصلی آن است.

در مجموع، تجارت جهانی وارد دوره‌ای شده که در آن بهره‌وری، انعطاف‌پذیری، فناوری و پایداری اهمیت بیشتری از حجم صرف مبادلات دارند. شرکت‌ها و کشورهایی که بتوانند خود را با این ۷ ترند تطبیق دهند، شانس بیشتری برای موفقیت در اقتصاد جهانی آینده خواهند داشت.