رهبری از یک شکست به شکست دیگر
آینده آمریکا در گروی تصمیم کیست؟
اکوایران: اگر فرماندار فلوریدا قصد دارد کنترل جمهوریخواهان را از ترامپ بگیرد، اکنون لحظهی اوست.
به گزارش اکوایران، با برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره ایالات متحده، سوژه اصلی تحلیلگران، پیامدهای ناشی از این انتخابات است، جایی که حزب جمهریخواه، علیرغم پیشبینیها نتوانست پیروزی بزرگ مورد نظرش را به دست آورد. از نگاه بسیاری از اعضای بلندپایه حزب، مواضع دونالدترامپ نقش پررنگی در این مسئله داشته و اکنون زمزمههایی برای یافتن جایگزینی برای او در انتخابات آتی ریاستجمهوری به گوش میرسد.
این در حالی است که ران دیستانتیس با پیروزی قاطع خود در انتخابات فرمانداری فلوریدا، خود را به عنوان رقیبی جدی برای رئیسجمهور سابق برکشیده است. دیوید فروم، تحلیلگر محافظه کاری که سابقه نوشتن سخنرانیهای جورج بوش پسر را در کارنامه خود دارد، با انتشار یادداشتی در روزنامه آتلانتیک این موضو را مورد بررسی قرار داده است.
سئوال بزرگ بعدی
سوال بزرگ بعدی در سیاست آمریکا این است: آیا فرماندار منتخب فلوریدا، ران دیسانتیس، یک رهبر است یا یک پیرو، یک مرد برنده است یا یک موش؟
دیسانتیس سهشنبه یک شب بزرگ را داشت. اکنون او آماده میشود تا نامزد جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری شود. رئیسجمهور سابق، دونالد ترامپ، بر سر راه او ایستاده و در حال آزمایش شعارها و توهینهایی است که علیه دیسانتیس به کار میبرد -به این امید که حملات بیمحابایش دسانتیس را مرعوب کند تا رقابت قریبالوقوع را قبل از شروع رها کند.
چه کسی از فرصت استفاده میکند؟
دیگر جمهوریخواهان شب بدی را سپری کردند. ناکامی آنها تا حد زیادی به گردن ترامپ بود. ترامپ آنها را با نامزدهای بی کفایت و مسائل بد گیر انداخت –ادامه ادعاهایش پیرامون انتخابات 2020. این نتیجه احتمالا جایگاه ترامپ را تضعیف کند. اما چنین تضعیف جایگاهی تنها زمانی اهمیت دارد که کسی از آن استفاده کند.
به مدت هفت سال، ترکتازی دونالد ترامپ، مایه ذلت همقطاران جمهوریخواهش بوده است. او آنها را به سخره کشید، متهم میکرد و مورد اهانت قرار میداد. آنها ممکن است برای یک یا دو دور با او میجنگیدند - اما بعد مچاله میشدند.
رهبری از یک شکست به شکست دیگر
اما ترامپ تنها حزب خود را از یک باخت به یک باخت دیگر هدایت کرد. او آرای مردمی را در سال 2016 از دست داد. او مجلس نمایندگان را در سال 2018 از دست داد. او رأی مردمی و کالج الکترال را در سال 2020 از دست داد. او سنا را هم در سال 2021 از دست داد.
از سال 2000، در ایالات متحده شش انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده و در نتیجه 12 نامزدی ریاستجمهوری توسط دو حزب بزرگ معرفی شده است. ترامپ در سهم خود از آرای به دست آمده، از دوازده نفر دهم شد: بعد از میت رامنی و قبل از جان کری و ال گور.
و با وجود این همه شکست، حزب تسلیم او شد. نمایندگان و سرانی که چنین جایگاه بیسابقه ای را به او بخشیده بودند به خبرنگاران میگفتند که چقدر ترامپ را تحقیر میکنند و چرا آرزو میکنند او برود و زمانی که موسم اقدام فرا رسید، در برابر او خم شدند و خم شدند. هیچ کس نپرسید: «آیا شخص دیگری نمی تواند این کار را انجام دهد»؟
شب سقوط
ترامپ سه شنبه شب یک شب ناکام دیگری را پشت سر گذاشت -و شاید دیدنیترین شب او. او حزب خود را به سمت نامزدی افراد عجیب و غریب سوق داد. او یک حزب ظاهراً طرفدار زندگی را به دام انداخت و برای سقط جنین تحت فشار قرار داد. ترامپ برای کاندیداها پول جمع کرد و این پول را در حساب های خود احتکار کرد. هر زمان که جمهوریخواهان فرصتی برای صحبت در مورد آینده پیدا میکردند، او آنها را به نبرد بر سر رفتار نادرست گذشتهاش میکشاند -از نقش او در 6 ژانویه گرفته تا ادعای تقلب در اعلام اموال و دارایی و نگهداری غیرقانونی اسناد ریاست جمهوری در عمارت مار آ لاگو.
در این شرایط، رای دهندگان حکم خود را در مورد او صادر کردند و هر چیزی که جمهورِ خواهان به او نگفتند را به وضوح اعلام کردند: اینکه از ترامپ و شیطنتهای او خسته شدهاند. به جز چند استثنا، از نیوهمپشایر تا آریزونا، نامزدهای مورد حمایت ترامپ سقوط کردند. نامزدهایی که در صدر فهرست دشمنان ترامپ قرار داشتند - مانند برد رافنسپرگر، وزیر امور خارجه جورجیا و برایان کمپ، فرماندار جورجیا - به راحتی برنده شدند.
بهایی سنگین تئاتر سلطه
جمهوریخواهان بهای سنگینی برای افراطگرایی، برای رفتار شخصی نفرتانگیز، برای انکار انتخابات و برای حمایت از براندازی دموکراسی پرداختند. آنها به پرداخت چنین هزینهای ادامه میدهند مگر اینکه یکی از آنها اقدام کند. این به معنای کنار زدن کیش شخصیت است. این به معنای بردن جنگ به سمت ترامپ و زدن او در زمین خودش است.
ترامپ سیاست جمهوریخواهان را به تئاتر سلطه تبدیل کرد؛ ایدئولوژی، سیاست، شخصیت، دیگر هیچ کدام مهم نبود. مخالفان داخلی ترامپ او را به عنوان «یک محافظهکار قلابی» محکوم میکنند که جمهوریخواهان بدان توجه نمیکنند. در مقابل، هواداران او به قدرت اهمیت میدادند و متوجه شدند که مخالفان داخلی ترامپ ضعیف هستند.
مرد برنده یا یک موش؟
ترامپ کموبیش روی کاندیداتوری بیرقیب در سال 2024 حساب میکند. او سعی میکند نامزدهای قوی را از رقابت بترساند، و همینطور که در سال 2016 رقبا را در هم کوبید، یکهتاز میدان شود.
اما به نظر میرسد با وضعیت پیش آمده، او باید آماده رقابت با دسانتیس شود. این به معنای مبارزه با ترامپ به سبکی نیست که لیز چنی یا ایوان مکمولین با او جنگیدهاند. بسیاری ممکن است آرزو کنند که جمهوری خواهان درجه یک بیشتری برای 6 ژانویه شرمنده و پشیمان شوند. اما آنها این کار را نمی کنند. آنها واقعاً میخواهند برنده شوند -و میتوانند متقاعد شوند که ترامپ منسوخ شده، از دسترس خارج شده و از شکل ظاهری خارج شده است. کسی که به دنبال جایگزینی ترامپ در رأس حزب جمهوریخواه است نمیتواند وانمود کند که ترامپ آنجا نیست. ترامپ چهره غیرقابل انکاری که هر مسابقهای را به نبرد شخصیتها تبدیل می کند. امتناع از درگیر شدن یک گزینه نیست، زیرا او چه بخواهد چه نخواهد، درگیر خواهد شد. چارهای نیست جز اینکه به نوبت درگیر شوید. بنابراین: مرد برنده یا موش؟ پاسخ دیسانتیس آینده نه تنها حزب جمهوری خواه بلکه آمریکا را شکل خواهد داد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
تشخیص علم و غیرعلم در اقتصاد
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟