هر چند هدف از اجرای این طرح «تامین مسکن» عنوان شده اما به نظر می رسد زوایای پنهان زیادی در چگونگی اجرای آن و واگذاری زمین به خانوارهای ایرانی وجود دارد. از این رو سه سوال اساسی در مورد این طرح به وجود میآید: نخست آنکه آیا حجم نیاز به مسکن در کشور با سقف تعیین شده در این طرح معادل ۱۰ میلیون قطعه زمین برای هر ایرانی برابری میکند؟ دوم آنکه برای واگذاری زمین به خانوارهای ایرانی، در چه وسعتی زمین باید تامین شود؟ و نهایتا آنکه در صورتی که قرار باشد این اراضی به مسکن تبدیل شود، چه میزان اعتبار و بودجه نیاز است؟

برآوردهای اولیه نشان میدهد: برای واگذاری ۱۰ میلیون قطعه زمین ۲۰۰مترمربعی به خانوارها به ۲ میلیارد مترمربع زمین نیاز است که این میزان معادل ۲ هزار کیلومترمربع زمین است. با توجه به آنکه مساحت شهر تهران حدود ۶۰۰ کیلومترمربع است این میزان زمین دست‌کم برابر با سه برابر مساحت کل شهر تهران است. از سوی دیگر این میزان معادل ۱۳ برابر مساحت زمین‌های ۹۹ ساله‌ای است که در طرح مسکن مهر به این طرح اختصاص پیدا کرد. تامین و آماده‌‌سازی ۱۵۰ هزار کیلومترمربع زمینی که برای ساخت حدود ۲ میلیون و۳۰۰ هزار واحد مسکن مهر اختصاص یافت ۵ سال به طول انجامید. علاوه بر این مطابق با آخرین نتایج سرشماری هم‌اکنون حدود ۲۵ میلیون خانوار در کشور سکونت دارند که نزدیک نیمی از آنها مستاجر هستند. اما براساس اعلام متولی مسکن تنها حدود ۲ میلیون و۶۰۰ هزار خانوار مستاجر در کشور نیازمند حمایت دولت برای تامین اجاره‌بها وهزینه اجاره‌نشینی هستند. بنابراین به نظر می‌رسد ابعاد این طرح بسیار گسترده‌تر از نیاز واقعی به اعمال حمایت در بخش مسکن است.

پیش از این نیز در دولت دهم، محمود احمدینژاد از اجرای طرحی مشابه با این طرح خبر داده بود. طرحی که براساس آن بنا بود به هر ایرانی، هزار مترزمین برای ساخت خانه باغ واگذار شود. هر چند این طرح هیچ موقع به مرحله اجرا نرسید اما نکته مهم آن است که پس از چندین سال، مسئولان دولت و مجلس که اجرای چنین طرحهایی را راهکار عبور از مشکلات بخش مسکن نمیدانستند حال خود به همین مسیر قدم گذاشتهاند. در برنامه متراژ علاوه بر بررسی جزئیات طرح جدید مجلس برای بخش مسکن، به این سوال مهم پاسخ داده شده که آیا اساسا چنین طرحهایی میتواند به تامین مسکن و ایجاد تعادل در این بخش کمک کند یا خیر؟