زندهرود زیر تیغ
زندهرود به اصفهان نمیرسد. خیلی پیش از آنکه روان شود، جان میدهد. ایزدبانوی فلات مرکزی ایران، جاری از زردکوه بختیاری در بندِ چاهها و نوردِ کورهها چندان رمقی برایش مانده که تنها 10 درصد سد زایندهرود را سیراب کند. سیوسه پل در خود فرو رفته؛ انگار که گاوخونی آمده زیر پل خواجو به سوگآهنگِ ماغ؛ گواهش، تَرَکهای پل.
کوهرنگ، راهیست دشوار. درون درهها و تنگهها. زمینی که آب بر آن سوار نمیشود، ییلاق چهارلنگ و هفتلنگیهای بختیاری است؛ دامداران کوچرو.
آبشار تونل اول کوهرنگ در نزدیکی شهرستان چلگرد سرشاخه اصلی زایندهرود است. بالاترین مقدار بارش را در کل حوضه زایندهرود، دره چلگرد با بیشینه 2555 میلیمتر در سال دارد. مقدار بارش میانگین 50 ساله چلگرد 1410 میلیمتر است که این مقدار حدود 12 برابر بارش شهر اصفهان است.
پایینتر از سرچشمه، روستاهای رودکنار شکل گرفتهاند؛ با مردمانی دامدار، کشاورز یا تولیدکننده صنایع دستی. جوانانش برای کارگری فصلی به اصفهان، خوزستان و تهران میروند و پیرانش به انتظار، روزگار میگذرانند.
اولین پل تاریخی بهجای مانده در مسیر زایندهرود، پل تاریخی اورگان در مسیر ایل چهارلنگ بختیاری است؛ با سرشاخهای از رودخانهای به همین نام به طول 7 کیلومتر.
درحالی که ظرفیت سد زایندهرود یک هزار و ۲۳۹ میلیون متر مکعب است، این روزها (زمستان 1401) ۹۰ درصد آن خالی است.
عموما تصور میشود که منابع آبی زایندهرود منحصر به بالادست سد زایندهرود است و حتی این نقطه را مرز «حوضه آبریز» معرفی میکنند. دریاچه سد تنظیمی، زیر دستِ سد زایندهرود از دیگر منابع آبی این حوضه آبریز است.
رودخانه پس از سد زایندهرود، بعد از طی 120 کیلومتر مسیر پر پیچ و خم که به خط مستقیم حدود 60 کیلومتر است، به سد چم آسمان میرسد. بهسختی میتوان گفت: «آخرین جایی که آب زایندهرود جاریست!» در این سد وظیفه هدایت آب به دو حوضچه ترسیب جهت انتقال آب خام به تصفیهخانه بابا شیخ علی و تامین آب شرب اصفهان انجام میشود.
از نظر اقلیمی بخش عمده حوضه زایندهرود در اقلیم فراخشک و نیمهخشک قرار گرفته و فقط بخش اندکی در غرب و جنوبغربی حوضه (شهرستانهای کوهرنگ، داران و فریدونشهر) اقلیم مرطوب دارد. از نظر متوسط بارش و دما در حوضه، با استفاده از شاخص دومارتن و آمبرژه، حوضه زایندهرود دارای اقلیم خشک و نیمهخشک سرد است. این درحالیست که بررسی دادههای ایستگاه شاخص چلگرد (سرشاخه اصلی زایندهرود) طی نیم قرن گذشته نشاندهنده کاهش 10 درصد مقادیر بارش است.
پل سیوسه پل یا اللهوردیخان: در سال 1008 هجری در دوران شاه عباس اول ساخته شد و نمای آن بهتمامی آجریست. در دوران شاه عباس، پل محل برگزاری جشنها بوده است.
در سالهای اخیر با کاهش بارش از یکسو و رشد جمعیت، توسعه کشاورزی، تمرکز صنایع و رشد مصارف ناشی از آن، حوضه زایندهرود با بحران کمبود شدید آب مواجه شده است. از آنجا که مصارف آب در بخشهای شرب و صنعت بهترتیب در اولویت بوده، کمبود آب در بخش کشاورزی و بهویژه محیطزیست زایندهرود بیشترین نمود را داشته است.
کیفیت آب شرب بین 30 تا 70 درصد کاهش داشته است و به 380 روستا در اصفهان با تانکر آبرسانی میشود.
گرچه سرانه تولید آب شرب اصفهان 8 درصد کمتر از میانگین کشور است، اما امروز این استان حائز رتبه دوم کشور در اجرای سیاستهای آبیاری نوین است.
اصفهان جزو معدود مناطق دنیاست که نرخ فرونشست آن بالاتر از 10 سانتیمتر در سال است. فرونشست اصفهان نامتقارن است و خطر آسیب را چندبرابر میکند؛ بهویژه که خاک آبخوان اصفهان واگراست و اگر جلوی فرونشست گرفته نشود، منجر به فروچاله خواهد شد. حدود 400 هزار واحد مسکونی و دهها پمپ گاز و بنزین، بیمارستان، هتل و آثار تاریخی فراوان و منحصربفرد این استان امروز در خطر فرونشست و بهزودی در خطر فروچاله هستند.
پل خواجو: پل کنونی خواجو در دوران شاه عباس دوم ساخته شد و مانند بند و سد عمل میکند. در جشنها چشمههای پل را میبستند و به این شکل دریاچه زیبایی در جلوی پل به وجود میآمد. از ویژگیهای زیباترین پل زایندهرود این است که چهره پل در شرق و غرب با هم فرق دارد. به تعبیری، پل پشت و رو دارد و روی آن به سمت طلوع آفتاب است.
اصفهان در سال گذشته تنها یک روز هوای پاک داشته و 121 روز به علت گرد و غبار، شرایط بحرانی را پشت سر گذاشته است. با خشک شدن زایندهرود 40 کانون جدید گرد و غبار هم به استان اضافه شده است.
«مادی» در گویش اصفهانی به نهر مادر گفته میشود؛ نهری که به طور مستقیم از زایندهرود جدا میشود و تا هنگام رسیدن به مزارع به چندین نهر کوچکتر و جوی مستقیم تقسیم میشود. درباره مادی فدن یا فدین، محمدرضا الاصفهانی نویسنده کتاب «نصف جهان فی تعریف اصفهان» نوشته است: «و چون بعضی از سلاطین صفویه شاخهای از آن را یا بعض آن را فدای نفس خود کرده و اکثر آن را وقف شهر نمودهاند، مشهور به نهر فدا شده است. از اول ورود به شهر تا آخر خروج از شهر تمام شعبههای آن اطراف خود از باغچه خانهها و غیره قریب دو ثلث از شهر را زنده و سرسبز دارد.»
در حوضه زایندهرود، کمتر از یکسوم منابع آبی به بخش کشاورزی تحویل میشود. امروز بسیاری از مشاغل وابسته به کشاورزی در شرق استان از بین رفته است. تغییر شغل به پرورش ماهی در زمینهای کشاورزی با مجوز حفر چاه و همچنین مهاجرت گسترده، از دیگر آثار خشک شدن زایندهرود است. جمعیت روستایی اصفهان بیشترین رشد منفی را در کشور داراست.
در سرزمینی که زمین زیاد داشته و آب کم، ثبت حقابه بهجای ثبت مالکیت زمین اهمیت بیشتری داشته است. سیستمهای بند و لَت و سرریز پلکانی - تصویر از سرریز مادی مروان - از روشهای این سیاستگذاریهاست. «ابن حوقل» درباره تقسیم آب مرغاب مینویسد: «تقسیمگاه آب در قریهی زَرق اسا. هر محله و کوچهای، حصهای معین از آب دارند و این سهم بهوسیله تختههایی با سوراخهایی بهاندازهی معین، نه کم و نه زیاد، تعیین میشود. چنانکه اگر آب زیاد باشد، بهطور مساوی به سهم همه افزوده میشود. اگر کم باشد از سهم همه کاسته میشود، و هیچکس بر دیگری برتری ندارد. ... و متولی این آب امیری مستقل (میراب) است که از والی معونه در مرو بزرگتر است.
کشف و ضبط ماشینآلات و ادوات حفر غیرقانونی چاه برای زمینهای کشاورزی توسط سازمان منطقهای آب اصفهان. این دستگاهها میتوانند طی سه روز بیش از ۱۰۰ متر حفاری کنند.
مدلسازیها نشان میدهد به دلیل حالت گُوِهای آبخوان زایندهرود، حتی اگر تمام چاههای آب اصفهان-برخوار هم خاموش شوند، اگر زایندهرود تغذیه نکند، نمیتوان فرونشست را کنترل کرد؛ هرچند کنترل چاههای آب هم ضروری است.
زمین سد رودشتین که محلی برای تخصیص آب در مسیر تالاب گاوخونی است، نشان از بحران جدی محیطزیستی در مسیری دارد که امروز همچون سد، خشک است.
پل تاریخی ورزنه، یادگار استاد سیف اردکانی که وقتی در راه حج به ویرانه پل قدیم ورزنه رسید، هزینه حج را صرف بازسازی پل و آسایش مردم دو سوی رودخانه کرد.
جای خالی آب زایندهرود را پساب و فاضلاب پر کرده است؛ جاری و روان کنار زمینهای کشاورزی، رو به سوی تالاب گاوخونی.
بند «شاخکنار» آخرین سازه سنگ و ساروجی در مسیر رودخانه تمدنساز زایندهرود است که فاصله زیادی با دلتای ورودی تالاب بینالمللی گاوخونی ندارد و بر اساس گفته مردمان ورزنه حدود یکصد سال قبل در راستای جمعآوری آب و زهابها ساخته شد و کشاورزان نیز با حفر دو مادی در نزدیکی این بند مزارع «شاخکنار» و «شاخمیان» در دو طرف رودخانه را آبیاری میکردند.
تالابی که زمانی زیستگاه زمستانه بسیاری از پرندگان مهاجر و متعاقب آن محلی برای جذب گردشگران محیطزیستی و پرندهنگر بود، امروز بعد از حدود سه دهه عدم تخصیص حقابه، به محلی بالقوه برای انتشار ریزگردهای مسموم به کادیوم، روی و سدیم در چهار استان تبدیل شده است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
2 روایت متفاوت از علت تاخیر در پرداخت یارانه نقدی آبان 1403
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق