شهریور امسال محمد موسوی بجنوردی به آستانه هشتاد سالگی می رسد. فقیهی که  تحصیلات علوم حوزوی و دینى خود را در ایران و نجف اشرف به انجام رسانده و به مدت ۳۰ سال از محضر استادان درجه اول حوزه، فقه و اصول و فلسفه آموخته است. 

بجنوردی در حوزه فقه و حقوق در سال 1384 به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد اما آنچه در سال های اخیر او را در میان رسانه ها مشهور و متمایز از سایر معممین کرده نگاه او به مباحث بانکی و پولی است. کسی که برای قانونی و اعمال شدن «ارزش زمانی پول» در احکامی مانند مهریه تلاش زیادی کرده است و این تلاش حتی از سوی منتقدانش شایسته تقدیر دانسته شده است.

آنچه موجب شدن به مناسبت میلاد او در مقام چهره روز قرار گیرد همین ویژگی است. موسوی بجنوردی در مقام عضو شورای فقهی تلاش داشت حداقل در حوزه بانکی تفسیر از فقه را متناسب با شرایط زمان و مکان در نظر قرار دهد. همین ویژگی نیز گره زیادی از مباحث کارشناسی گشود.

این تلاش کامل مقابل دیدگاهی است که این روزها در قالب طرح بانک مرکزی از سوی برخی هم لباس های او در حال پیگیری است.گروهی که تلاش دارد با اصلاح قانون و ورود نهادهای شرعی به بازار پول در قالب ساختار رسمی ایده بانکداری اسلامی را پیش ببرد.

این دیدگاه ها سالهاست در اقتصاد ایران اکثریت دارد و در جهت تطبیق بانکداری با فقه تلاش کرده اما به شهادت بسیاری از بانکداران قدیمی و اتفاقا معتقد به این اصول عامل وضعیت کنونی در نظام بانکی شده است. زیرا بسیاری از عقود توصیه شده به صورت صوری رعایت می شود در ثانی برای اجتناب از ربا، بانکها به سمت عقودی چون مشارکت مدنی سوق داده شده اند، که چون برای بانکداری طراحی نشده‌اند، به نکول استراتژیک منجر شده اند. در واقع نارسایی عقود و عدم تطبیق با اصول بانکداری موجب شده وام گیرندگان کلان انگیزه ای برای تسویه نداشته باشند و مدیران بانکی نیز حوصله برای پیگیری مطالبه.

این روزها که مجددا "طرح بانکداری جمهوری اسلامی ایران" سر و صدای زیادی کرده اهمیت دیدگاههای همانند موسوی بجنوری بیش از قبل نمایان می شود.

از ابتدای انقلاب دو گروه از روحانیون تلاش کرده اند بین شرع و بانکداری آشتی ایجاد کنند. گروه اول به دنبال آن بوده اند که در ظرف شرع بانکداری را بگنجانند و گروه دوم شرع را به گونه ای تفسیر کرده اند که متناسب با مختصات تجارب و فعالیت جاری این حوزه در دنیا باشد.

خروجی گروه اول تلاش هایی برای قانون و ساختار در دل بانکداری است و اهتمام گروه دوم تعریف رویه های و قواعدی است که بانکداری ایران با دنیا را مرتبط کند.موسوی بجنوردی جزء گروه دوم است؛ مرور مواضع او درباره مبحث بانکداری در بحبوحه کنونی به خوبی نشان می دهد که هم و غم موسوی بجنوردی روشن کردن نسبت شرع و مسائل به روز اقتصادی و بانکداری بوده است به نحوی که دغدغه‌‎های شرعی نیز برطرف شود.

ضرورت تطبیق نرخ‌های بانکی با تورم برای جبران قدرت خرید از دست رفته پول از جمله مواضع بجنوردی بوده است. او در این زمینه معتقد است که "برای اینکه قرض معادل با وجه اولیه باشد، لازم است کاهش قدرت خرید به‌دلیل تورم در آن محاسبه شود و مبلغ بازپرداختی، قدرت خرید معادل با مبلغ اولیه را داشته باشد". 

موسوی بجنوردی معتقد است به دلیل اینکه نرخ های سود کنونی بانک‌ها کمتر از تورم است، به هیچ عنوان ربوی محسوب نمی‌شود. او برخی از اصطلاحات فقهی از ربای معاملی را در دوره مدرن فاقد مفهوم می داند و نرخ سود بانک‌ها را نیز "ربای قرضی" قلمداد نمی‌کند. 

او سال 93 گفت:اقتصاد یک علمی است مانند شیمی. می‌آییم، می‌گوییم شیمی‌اسلامی، فیزیک‌اسلامی. اقتصاد هم یک علمی است مشخص، این علم، اسلامی یا غیراسلامی ندارد که ما ربطش دهیم به اسلام. بله یک سیستمی هست نظام اقتصادی است در اسلام که این را ما نمی‌توانیم تطبیق‌اش کنیم با علم اقتصادی که امروز هست بگوییم اقتصاد اسلامی. پسوند به آن دهیم به عنوان اقتصاد اسلامی. این را بنده قبول ندارم. اما عده‌ای ممکن است بیایند یک چیزهایی بگویند. اما بنده به عنوان اقتصاد اسلامی این را قبول ندارم."

این روزها که اکثریت درباره طرح بانکداری و تعریف شورای فقهی به عنوان یک رکن بانکی هشدار می دهند و اقداماتی همانند ناظر شرعی با پرسش ها و ابهام های زیادی روبرو است اهمیت دانستن نظرات کسانی چون موسوی بجنوری دو چندان می شود. روحانی که به دنبال آشتی دادن فقه با بانکداری است نه حل آن در دل فقه.