Thomas-Malthus-1806

توماس رابرت مالتوس در 13/14 فوریه 1766 در نزدیکی گیلدفورد در خانواده‌ای مرفه و غیرسنتی به دنیا آمد. پدرش اعتقادی به مدرسه نداشت و توماس را مجبور به تحصیل در خانه کرد. با این حال مالتوس جوان بعد از دوران مدرسه به دانشگاه کمبریج رفت و در سال 1791 مدرک کارشناسی ارشد گرفت. در سال 1793 به عضویت کالج مسیح در کمبریج درآمد. در سال 1805، مالتوس استاد تاریخ و اقتصاد سیاسی (اولین دارنده چنین دفتر آکادمیک) در کالج شرکت هند شرقی در هایلیبری، هرتفوردشایر شد و تا زمان مرگش در آنجا ماند.

در سال 1819، مالتوس به عضویت انجمن سلطنتی انتخاب شد و دو سال بعد به عضویت باشگاه اقتصاد سیاسی درآمد که اعضای آن دیوید ریکاردو و جیمز میل بودند. در سال 1824، او به عنوان یکی از 10 همکار سلطنتی انجمن سلطنتی ادبیات انتخاب شد. مالتوس همچنین یکی از بنیانگذاران انجمن آمار لندن در سال 1834 بود.

توماس مالتوس جایگاه ویژه‌ای تاریخ زیست‌شناسی دارد با وجود این واقعیت که در عصر خود نه به عنوان یک زیست‌شناس بلکه به عنوان یک اقتصاددان سیاسی مطرح بود. 

مالتوس در دوران انقلاب‌ها و فلسفه‌های جدید درباره طبیعت انسان رشد کرد. او مسیری محافظه کارانه را انتخاب کرد و  شروع به نوشتن مقالاتی انتقادی نسبت به ایده‌هایی کرد که انسان ها و جامعه را می توان بدون محدودیت بهبود بخشید.

اصول جمعیت و آینده جامعه

مشهورترین کار مالتوس که در سال 1798 منتشر شد مقاله‌ای بود با عنوان « اصول جمعیت و اثر آن روی بهبود آینده جامعه». در این مقاله، مالتوس در مورد اینکه آیا یک ملت می‌تواند به نقطه‌ای برسد که دیگر نیازی به قوانین نباشد و همه در رفاه و هماهنگی در آن زندگی کنند، تردید ایجاد کرد. او استدلال می‌کرد که وجود انسان با یک عذاب درونی همراه است که در آن رشد جمعیت همیشه از توانایی بشر برای تغذیه خود بیشتر است. اگر هر زوجی چهار فرزند را به دنیا آورده و پرورش دهد، جمعیت طی 25 سال دو برابر می‌شود و بعد از آن به چندبرابر شدن ادامه می‌دهد. اما این چند برابر شدن دیگر حسابی نیست بلکه به صورت هندسی و با ضریب چهار، هشت و شانزده ادامه خواهد داشت.

مالتوس مدعی بود اگر کشوری به این ترتیب رشد جمعیت داشته باشد دیگر امیدی برای تامین غذای جهان وجود نخواهد داشت این در حالی است که آماده‌سازی زمین‌های جدید برای کشاورزی یا بهبود عملکرد محصولات ممکن است محصول بیشتری تولید کند، اما این افزایش حسابی خواهد بود نه هندسی. از نظر او رشد بی رویه جمعیت ناگزیر باعث قحطی و فلاکت می‌شود و تنها دلیلی که بشریت قبلاً در قحطی همیشگی نبود این بود که رشد آن به طور مستمر توسط نیروهایی مانند طاعون، کودک‌کشی و به تعویق انداختن ازدواج تا میانسالی کنترل می شد. مالتوس استدلال می کرد که رشد جمعیت هر گونه تلاشی برای بهبود وضعیت فقرا را بی‌فایده می‌کند. پول اضافی به فقرا این امکان را می‌‎دهد که فرزندان بیشتری داشته باشند و آنها را در برآورده کردن نیازهای خود دچار مشکلات بیشتری می‌کند.

مالتوس استدلال‌های اقتصادی پیشگامانه خود را با رفتاری نوآورانه با انسان‌ها بیان کرد. او به‌جای تمرکز بر فرد، به انسان‌ها به‌عنوان گروه‌هایی از افراد نگاه می‌کرد که همگی تابع قوانین اولیه رفتاری یکسانی بودند. او از همان اصولی استفاده کرد که یک بوم شناس برای مطالعه جمعیتی از حیوانات یا گیاهان به کار می برد. و در واقع مالتوس تاکید داشت که همان نیروهای باروری و گرسنگی که نژاد بشر را شکل داده‌اند بر روی حیوانات و گیاهان نیز کار می‌کنند. اگر مگس‌ها با ساختن حشره‌کش‌ها کنترل نمی‌شدند، دنیا به زودی تا زانو در آن‌ها فرو می‌رفت. بیشتر مگس ها (و اکثر اعضای هر گونه‌ای که انتخاب می‌کنید) باید بدون داشتن فرزند بمیرند. و بنابراین وقتی داروین ایده‌های مالتوس را با نظریه تکامل خود تطبیق داد، برای او واضح بود که انسان‌ها باید مانند هر حیوان دیگری تکامل یابند. نظرات مالتوس اغلب به این دلیل که نظریات داروین را تحت تاثیر تحلیل او از رشد جمعیت می‌دانستند، اغلب به اشتباه تفسیر می شد.

بی‌اعتباری دیدگاه جمعیتی مالتوس

نظریه جمعیت  مالتوس در طول زمان تا حد زیادی بی اعتبار شده است. پیشرفت‌های تکنولوژیکی نتیجه اصلی او را باطل کرد. تئوری او به دلیل برخی از تصمیمات سیاسی که تحت تأثیر آن بود، نفرت انگیز شد اما دیدگاه‌های او در قرن بیستم با ظهور اقتصاد کینزی دوباره رایج شد.

تئوری او در مورد اثرات "غذا" یا تولید بیش از حد بر اقتصاددانانی از جمله جان مینارد کینز، که تجزیه و تحلیل چرخه رونق و رکود را در اقتصاد را توسعه داد،  تاثیرگذار بود.

او مؤلف بسیاری از مقالات و رساله‌های دیگر از جمله، «مشاهدات در مورد تاثیر قوانین ذرت« (1814)،  «تحقیقی در ماهیت و پیشرفت رانت» (1815) و «اصول اقتصاد سیاسی» (1820) بود.. 

مالتوس در 23 دسامبر 1834 در سنت کاترین، نزدیک باث، از دنیا رفت.