با نگاه به هر تجربه رکود در ایالات متحده از مقطع زمانی جنگ جهانی دوم تا حالا، دو چیز همیشه اتفاق افتاده: تولید ناخالص داخلی که سنجه اصلی عملکرد اقتصادی است کاهش پیدا کرده و نرخ بیکاری افزایش پیدا کرده. برای اکثر آمریکایی ها ورود به رکود یعنی از دست دادن موقعیت شغلی. در مقطع فعلی تولید ناخالص داخلی در حال کاهشه اما برخلاف رکودهای قبلی، نرخ بیکاری افزایشی نیست و اتفاقا در حال کاهشه. علت همبستگی تولید ناخالص داخلی و نرخ بی کاری اینه که این دو شاخص از همدیگه تغذیه میکنن. مکانیزمش هم این طوریه که وقتی کسب و کارها نیروی کارشونو اخراج میکنن، خرجکرد مردم در نتیجه از دست دادن شغلشون کاهش پیدا میکنه، کاهش خرجکرد مردم یعنی کاهش سود کسب و کارها و کاهش سود کسب و کارها دوباره منجر به اخراج نیروی کار میشه و این چرخه مدام خودشو تکرار میکنه. به نظر میاد مردم در سال ٢٠٢٢، خرجکردشونو کاهش دادن. با نگاه به شاخص تمایلات مصرف کننده، شاخصی که به طور کلی نشون میده مردم چه حسی نسبت به وضعیت اقتصادی دارن و این که آیا حاضرن پول خرج کنن یا نه، میبینیم که عموما وقتی مردم نسبت به خرج کردن بدبین میشن، پشت بندش یه رکود اتفاق میفته. در حال حاضر تمایل مردم به مصرف با توجه به نرخ تورم، مشابه تمایلشون به مصرف در دوران رکود سال ٢٠٠٨ عه که اصلا نشونه ی خوبی برای تولید ناخالص داخلی نیست. این یعنی مردم نگران تورمن و اگر حس کنن تورم حالا حالاها دست بردار نیست، اعتمادشون به مصرف کردن رو از دست میدن و در نتیجه ی این ضعف اعتماد، اقتصاد پویایی و تحرکش رو از دست میده و تولید ناخالص داخلی کاهش پیدا میکنه. اما کسب و کارها تو چه وضعیتی هستن؟ تا سال ٢٠٠٠، حاشیه سود کسب و کارها زیر ده درصد بود که این کم بودن حاشیه سود منجر به رکود سال ٢٠٠١ شد. عامل اصلی رکود ٢٠٠١ کاهش خرجکرد مصرف کننده نبود، بلکه سرمایه گذاری های بیش از حدِ توان شرکت ها بود که باعث رکود شد و نهایتا منجر به این شد که شرکت ها مخارجشونو کاهش بدن تا بتونن حاشیه سودشونو احیا کنن. وضعیت فعلی کاملا متفاوته. الان نه تنها نرخ سود شرکت ها دو رقمیه، بلکه مجموع دارایی نقدیشون نزدیک به ٤ تریلیون دلاره. به باور تحلیلگرا، این حد از دارایی نقدی در برابر رکود، مثل ضربه گیر عمل میکنه. ضمنا مقطع فعلی یکی از منحصر به فردترین مقاطع بازار کاره. نرخ مشارکت نیروی کار در پایین ترین حد طی چهل سال گذشته س. همه ش هم به خاطر همه گیری کرونا نیست، نرخ مشارکت نیروی کار برای مدت طولانی ای کاهشی بوده. در حال حاضر یازده میلیون موقعیت شغلی خالی در آمریکا وجود داره که کسی حاضر به اشغالشون نیست. چرا این اتفاق داره میفته؟ جواب اول اینه که شاهد تغییرات نسلی در اقتصاد هستیم. افرادی که در دوره انفجار جمعیتی دهه ١٩٤٠ به دنیا اومدن، حالا دارن بازنشسته میشن و کسی نیست که جاشونو پر کنه. دلیل دیگه اینه که به واسطه بسته های محرک اقتصادی که در دوران همه گیری به اقتصاد تزریق شد، سمت تقاضا افزایشی شد. کمبود نیروی کار از یک سو و افزایش تقاضا از سوی دیگه در دوران همه گیری، منجر به شکل گیری چنین بازار کاری شد و چنین بازار کاری باعث شده رکود سال ٢٠٢٢ کاملا با رکودهای قبلی متفاوت باشه.