به گزارش اکوایران، کشورمان در کمربند خشک جهان قرار دارد و بخش زیادی از این سرزمین تحت تأثیر اقلیمهای خشک و نیمهخشک است. طبق گزارش مؤسسه منابع جهانی، این کشور در میان کشورهایی قرار دارد که با کمبود شدید آب مواجهاند.
در دهههای گذشته، واکنش به این بحران عمدتاً ساخت سدهای بزرگ بوده است، اما این اقدامات جریان طبیعی آب را مختل کرد، بهویژه در بخش کشاورزی که دسترسی به آب در پاییندست کاهش یافت. به همین دلیل، بسیاری از کشاورزان به منابع آب زیرزمینی روی آوردند و چاههای عمیق حفر کردند تا نیازهای خود را تأمین کنند، که این امر باعث تخلیه بیش از حد منابع زیرزمینی شد.
همچنین استفاده ناکارآمد از آب در کشاورزی – که هنوز بیش از ۸۰ درصد از آب موجود را مصرف میکند – بحران را تشدید کرده است. با وجود تلاشهای دولت برای تنظیم مصرف، کمبود آب در ایران به سطح بحرانی رسیده است.
با این حال، علیرضا (شهاب) امامی، مدیرعامل گروه زرین، راهی متفاوت و پایدار را پیشبینی میکند. او میگوید: «تجربه جهانی نشان میدهد که اصلاحات، نوآوریهای فناورانه و تغییر ذهنیت میتوانند راهی به جلو باشند. برای ایران، گذار به کشاورزی پایدار دیگر انتخاب نیست، بلکه ضروری است.»
امامی پیشرفتهایی در پذیرش فناوریهای کشاورزی را تأیید میکند، اما معتقد است کافی نیست. «با وجود پیشرفتها، سرعت تغییر بسیار کند است. شرکتهای خصوصی و بنگاههای دانشبنیان تکنیکهای مدرن را معرفی میکنند، اما روشهای سنتی کشاورزی هنوز غالب هستند.»
او موانع را هزینههای بالا و دانش فنی محدود در بین کشاورزان میداند. امامی معتقد است حمایت مالی کلیدی است. «وامها و یارانههای دولتی همراه با سرمایهگذاری خصوصی میتواند به ورود تجهیزات مدرن به بازار سرعت بخشد.» او میگوید «مدرنسازی و ورود به بازارهای رقابتی نه تنها کیفیت را بهبود میبخشد بلکه بهرهوری آب را نیز افزایش میدهد.»
او همچنین بر اهمیت آموزش تأکید دارد. «یکی از دلایل عمده مقاومت کشاورزان در پذیرش روشهای جدید، نبود دانش فنی است.» امامی میگوید: «با آموزش مناسب، کشاورزان به کشاورزی دقیق و مکانیزه تمایل بیشتری نشان خواهند داد که میتواند عملکرد را افزایش، تأثیرات زیستمحیطی را کاهش و تصمیمگیری مبتنی بر دادهها را پشتیبانی کند. این ابزارها تخصیص منابع را بهبود میبخشند و تابآوری در برابر چالشهای اقلیمی را تقویت میکنند.»
او همچنین به نیاز به انتخاب هوشمندانهتر محصولات اشاره میکند. «اقلیم ایران امکان کشت متنوع را فراهم میکند، اما برخی محصولات مزیت نسبی ندارند.» امامی میگوید «در چنین مواردی، واردات ممکن است از نظر آب و هزینه بهصرفهتر باشد. کشاورزی فراسرزمینی یا کشت در خارج میتواند به تأمین کالاهایی که در داخل به سختی رشد میکنند کمک کند و در عین حال از طریق زیرساختهای کشور میزبان، صادرات را نیز حمایت کند.»
او به همکاری ضعیف بین دانشگاهها و بخش کشاورزی به عنوان فرصتی از دست رفته اشاره میکند. به گفته او «روابط قویتر میتواند راهحلهای محلی و سازگار با اقلیم – مانند استفاده مجدد از آب خاکستری یا شیرینسازی – را متناسب با قابلیتهای منطقهای تقویت کند.»