در اویل قرن نوزدهم، کارگران پارچه‌بافی در انگلستان از راه افتادن ماشین‌های بافت وحشت‌زده شدند، و شورشی شدید را رقم زندند، در حدی که ارتش برای کنترل آن وارد عمل شد. وقتی اولین خودروها اختراع شدند، مردم هراسان شدند که چه بلایی سر صنعت پرورش اسب خواهد آمد؟ و وقتی اولین کامپیوترها عرضه شدند، کارکنان دفتری را اضطرابی فراگرفت که حالا دفتر داری و مشاغلی که سابقا با خودکار و کاغذ انجام می‌گرفت چه خواهند شد؟ آیا جایی برای سرزنش هراس از تکنولوژی وجود دارد؟ به هر حال ماشین‌ها قصد اشغال موقعیت شغلی این افراد را داشتند. اگر عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم، بیشتر اختراعات بزرگ در ٢٠٠ سال گذشته، اساسا به منظور گرفتن مشاغل ما طراحی شدند و با این حال نسبت افراد شاغل به کل جامعه، تقریبا از همه ی دوران‌ها بالاتر است. پس بالاخره جریان چیست؟ اگر ماشین‌ها مرتبا شغل‌هایمان را از ما میگیرند، پس چرا هنوز این همه کار برای انجام دادن وجود دارد؟ چه چیزی از دید ما مغفول مانده است؟

 

ماشینی شدن؛ فرصت یا تهدید؟

ترس از ماشین حتی به قبل‌تر از انقلاب صنعتی برمیگردد، وقتی که مطبوعاتِ چاپی اولین بار در قرن پانزدهم اختراع شدند، مردم نگران کاتبان متون مقدس شدند که کارشان را از دست خواهند داد. در قرن شانزدهم ملکه الیزابت ثبت اختراع ماشین بافت را به خاطر ترس از نابودی شغل افراد زیر دستش رد کرد. هر زمان که تکنولوژی جدیدی از راه می‌رسد، به راحتی میتوانیم متوجه شویم جای چه شغل‌هایی را خواهد گرفت. مشکل اینجاست که ما نمی‌توانیم خوب مجسم کنیم که چه فرصت‌های شغلی‌ جدیدی با حضور فناوری‌های جدید ایجاد می شود. برای مثال، درست است که کامپیوترها نیاز به ماشین‌های حروف چینی را از بین بردند ولی در عین حال تقاضای فراوانی برای استخدام طراحان گرافیک ایجاد کردند که البته هنوز هم دستی تایپ میکنند ولی با ظرافت و دقت بیشتر.

موضوع این است که وقتی ما انسان ها بخشی از فشار کاری را روی دوش ماشین‌ها انداختیم، ظرفیت تولیدمان افزایش پیدا کرد. در نتیجه فرصت بیشتری برای ایده پردازی پیدا کردیم، نوآوری‌هایمان بیشتر شد، و نتیجتا شغل‌های بیشتری هم ایجاد کردیم. در واقع بسیاری از صنایعی که امروزه در پیرامونمان می‌بینیم، مثل صنایع الکترونیک، سلامت و دارو، امور مالی و بیمه به ندرت در گذشته وجود داشتند و یا اصلا یک قرن پیش وجود نداشتند. مثل این که بخواهید کاری که یه توسعه دهنده اپلیکیشن می‌کند را به یک نفر در دهه شصت میلادی توضیح دهید. در کنار تمرکز بر ماشین‌ها که جایگزین آدم‌ها میشوند، باید قدردان فرصت‌هایی که در اختیارمان می‌گذارند هم باشیم. یک نمونه ی دیگر، وقتی دستگاه های ای تی ام در دهه هفتاد میلادی فراگیر شدند، نیروهای انسانی‌ای که کار ای تی ام ها را می‌کردند، دیگر کارایی نداشتند. ولی بانکها به سرعت فهمیدند که ای تی ام ها، هزینه ی ساخت شعب جدید را کمتر کردند، در نتیجه، شعب بیشتری تاسیس شد و کارکنان بیشتری استخدام شدند. از زمان روی کار آمدن ای تی ام ها تعداد کارکنان بانک‌ها دو برابر شد. چرا؟ چون حالا کارکنان بانک‌ها وقتشان با شمردن پول نقد تلف نمی‌شد، بنابراین فرصت پیدا کردند بیشتر برای مشتریان وقت بگذارند، خدمات بیشتری ارائه دادند و با جلب رضایت مشتری‌ها، وام‌ها و سرمایه گذاری‌های جدیدی را ممکن کردند. اثر آنی این اتفاق این بود که کارکنان بانک ها برای صنعت بانکداری ارزشمندتر شدند. ولی این مربوط به گذشته ست.

 

تکلیف ماشینی شدن از حالا به بعد چیست؟

ماشینی شدن در حال سرعت گرفتن و سرایت به صنایع بیشتری با رشدی بی سابقه است. ماشین‌ها به طور فزاینده ای در حال یادگیری مهارت‌هایی هستند که قبلاً فقط محدود به انسان‌ها میشد. الگوریتم‌های هوش مصنوعی در معاملات بازارهای سرمایه، هدایت هواپیماها در آسمان، روبات هایی که به تنهایی روزی برایتان غذا خواهند پخت، انبار داری خواهند کرد، و عمل جراحی انجام خواهند داد. خب آیا زمان فعلی متفاوت با گذشته است؟ مفاخری مثل ایلان ماسک، این طور فکر میکنند. او پیش بینی کرده که به زودی روبات‌ها همه چیز را بهتر از ما انجام خواهند داد. و استیون هاوکینگ هم پیش‌بینی کرده بود که هوش مصنوعی به کلی جایگزین انسان‌ها خواهد شد. خیلی‌ها معتقدند که این ماشین‌های روز به روز باهوش تر، بسیاری از شاغلین امروز را بی‌کار خواهند کرد. آیا باید نگران باشیم؟ آیا این بار وضعیت، متفاوت است؟ بله این بار قطعا متفاوت است. دقیقا همان طور که در زمان اختراع مطبوعات چاپی، وضعیت، متفاوت بود. یا زمانی که خط تولید تراکتورها و کامپیوترها آغاز به کار کردند و یا در هر مقطعی که اختراعی دنیا را تغییر داد. همه ی این تکنولوژی های جدید نحوه ی کار کردن ما را تغییر دادند، و سازگار شدن با آن‌ها آسان، بی‌هزینه و آنی نبود.

ولی گذشته شاهدیست بر این واقعیت که جهش رادیکال به جلو در تکنولوژی، حداقل به اندازه ای که شغل ها را نابود میکند، شغل‌های جدیدی هم ایجاد میکند. حتی اگر تصور این مشاغل جدید برایمان سخت و عجیب باشد، همان طور که تصور کار یک توسعه دهنده اپلیکیشن، برای فردی در دهه شصت میلادی، سخت و عجیب بود. خلاصه ی مطلب، ما نمی‌توانیم الان بفهمیم که این مشاغل جدید در آینده چه خواهند بود و برای خیلی‌ها این جهش به جلو، ترسناک و مبهم است. شما چه طور فکر میکنید؟ باید نگران باشیم؟ یا دوباره ترس از ماشینی‌شدن این بار در قرن بیست و یکم،   در حال گول زدن ماست؟

نظرات خود را کامنت کنید و برای دیدن ویدیوهای بیشتر به وبسایت اکوایران مراجعه کنید