با توجه به شرایط اقتصادی چین،‌ آیا این کشور می‌تواند جای غرب را برای ایران بگیرد؟

 

معنی توافق ۲۵ ساله ایران و چین چیست؟

اخیرا چین و ایران توافق‌نامه استراتژیکی را به امضا رسانده‌اند که قرار است به درازای ربع قرن تداوم داشته باشد. همچنان که حدس زده میشود ممکن است که این توافق‌نامه دست ایران را در مذاکراتش با دولت بایدن در مورد احیای برجام پرتر میکند .

توافق‌نامه مذکور از سال ۲۰۱۶ مورد بررسی قرار داشت، اما حدود ۵ سال طول کشید تا امضای طرفین بر روی اسناد همکاری قرار گیرد.

بنابر گزارش نیویورک تایمز که در سال گذشته منتشر شد چین طی بیست و پنج سال ۴۰۰ میلیارد دلار در زمینه‌هایی چون بانک‌داری، ارتباطات، بنادر، راه‌آهن، مراقبت‌های بهداشتی و فن‌آوری اطلاعات سرمایه‌گذاری خواهد کرد و در ازای آن از تخفیف برای خرید نفت ایران و مواردی دیگر برخوردار خواهد بود.

باید دید که تا چه میزان از این برنامه بلندپروازانه در طول بیست‌وپنج سال آینده محقق خواهد شد، به ویژه آن‌که سیاست‌های پکن و تهران از جوانب مختلف با محدودیت مواجه است، مخصوصا تحریم های آمریکا و FATF.

تجارت قواعد بازی خود را دارد

علیرغم تنش چین با ایالات متحده در مورد موضوعات استراتژیک‌، به ویژه در رابطه با منطقه هند و اقیانوس آرام، این کشور درگیر شبکه‌ای از مبادلات اقتصادی با ایالات متحده است و در صورتی که رفتار ایران را مغایر با اهداف اقتصادیش ببیند، حمایت از ایران را فراتر از مواردی محدود پی نخواهد گرفت، تجارت قواعد بازی خود را دارد و هیچ طرفی حاضر به دادن ضرر نیست، مخصوصا اگر رقیب دست برتر را داشته باشد.

باید این نکته را در نظر داشت که چین خود وارد کننده تکنولوژی و دانش از غرب است، این کشور به تنهایی نمیتواند جاماندگی دانش و تکنولوژی ایران را جبران کند، ایران برای دست یافتن به سطح توسعه پایدار به فناوری های روز نیاز دارد، اقتصاد باید از حالت منفعل خارج شود و این ها تنها از یک مجرا میسر نیست، از این رو شاید توافق در سطوح چند جانبه و با کشورهای بیشتر بتواند چاره کار باشد.