دانیال دلاوری: به نظر می‌رسد با مشخص شدن نتایج انتخابات اسرائیل در پایان هفته گذشته دمینوهای انتخاباتی این رژیم متوقف شده باشد و پس از چهار سال و برگزاری پنج انتخابات، بحران تشکیل کابینه تا اندازه زیادی به پایان رسیده باشد. با این حال این مسئله به بهای بازگشت دوباره بنیامین نتانیاهو به قدرت و تشکیل کابینه ائتلافی با نیروهای اولتراافراطی میسر شده و موجب برآمدن راست‌ترین کابینه در تاریخ این رژیم شده است. امری که موجبات نگرانی حامیان این رژیم را نیز فراهم کرده است. توماس فریدمن، ستون‌نویس برجسته روزنامه نیویورک‌تایمز با انتشار یادداشتی با عنوان «اسرائیلی که می‌شناختیم، رفته است» پیامدهای شکل گرفتن چنین وضعیتی را بررسی کرده است.

قاصد روندهای آتی در غرب

تصور کنید فردای روز انتخابات 2024 آمریکا از خواب بیدار شده‌اید و متوجه می‌شوید که دونالد ترامپ دوباره به ریاست ریاست جمهوری انتخاب شده است. رودی جولیانی، وکیل ترامپ، را به عنوان دادستان کل، مایکل فلین را برای وزیر دفاع، استیو بنن را برای وزیر بازرگانی، جیمز دابسون، رهبر مسیحیان انجیلی، را برای وزیر آموزش و انریکه تاریو، رهبر سابق گروه نئوفاشیستی راست افراطی پسران مغرور، را به عنوان رئیس سازمان امنیت ملی انتخاب کرده است.

شاید بگویید غیرممکن است؛ خب دوباره فکر کنید.

همانطور که قبلاً هم اشاره کرده‌ام، روندهای سیاسی اسرائیل اغلب قاصد روندهای گسترده‌تر در کشورهای غربی‌اند.  اکنون کابینه ائتلافی تل‌آویو فروپاشیده و تندروترین ائتلاف راست افراطی در تاریخ اسرائیل جایگزین آن شده است. اگر این پیشگویی آن چیزی است که برای آمریکا در راه است خداوند ما را نجات دهد.

چالشی برای حامیان اسرائیل

ائتلافی که بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود با آن به قدرت بازمی گردد، معادل اسرائیلی کابینه کابوس‌گونه‌ی ایالات متحده است که در بالا تصویر کردم. فقط این واقعی است. اتحادی جنجالی از رهبران فوق ارتدوکس و سیاستمداران ناسیونالیست افراطی، از جمله برخی از افراط‌گرایان یهودی نژادپرست و ضدعرب که زمانی کاملاً خارج از هنجارها و مرزهای سیاست اسرائیل محسوب می‌شدند. از آنجایی که ایجاد ائتلاف اکثریت بدون حمایت این افراط گرایان برای نتانیاهو عملا غیرممکن است، برخی از آنها تقریباً به طور قطع وزرای کابینه بعدی اسرائیل خواهند بود.

هم‌زمان که این واقعیت غیرقابل تصور را هضم می‌کنند، یهودیان سراسر دنیا از خود خواهند پرسید: «آیا من از چنین اسرائیلی حمایت می‌کنم»؟ این سوال به سراغ دیگر حامیان اسرائیل هم خواهد آمد و متحدان عرب منطقه را نیز به چالش خواهد کشید. کسانی که فقط می‌خواستند با اسرائیل روابط تجاری داشته باشند، نه این که از کابینه‌ای حمایت کنند که صراحتا ضداعراب است. هم‌چنین از دوستان اسرائیل در کنگره سوال خواهد شد که آیا آمریکا باید به فرستادن میلیون‌ها دلار کمک برای چنین یهودیان تندرویی ادامه دهد؟

همه متحدان عجیب‌وغریب نتانیاهو

نتانیاهو به کمک متحدینی به قدرت رسید که فلسطینی‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی را ستون پنجمی می‌دانند که نمی‌توان به آن‌ها اعتماد کرد و متعهد شده اند که کنترل سیستم قضایی را در دست بگیرند و بر این باورند که شهرک‌های یهودیان باید تا جایی گسترش یابند که حتی یک وجب در کرانه باختری برای تشکیل یک کشور فلسطینی باقی نماند و از حمایت قدیمی و قدرتمند اسرائیل از اقلیت‌های جنسیتی نفرت دارند.

ما در مورد افرادی مانند ایتامار بن گویر صحبت می کنیم که در سال 2007 توسط دادگاه اسرائیل به اتهام تحریک به نژادپرستی و حمایت از یک سازمان تروریستی یهودی محکوم شد. نتانیاهو شخصاً بین حزب «قدرت یهود» بن‌گویر و رهبر حزب «صهیونیسم مذهبی»، بزالل اسموتریچ، ائتلاف ایجاد کرد و به این صورت آن‌ها را به سومین حزب بزرگ اسرائیل تبدیل کرد و به نتانیاهو متحدانی را داد که برای کسب اکثریت پارلمان در انتخابات این هفته به آن نیاز داشت.

اسموتریچ در میان چیزهای دیگر به این دلیل معروف است که پیشنهاد می کند مادران یهودی اسرائیلی باید از مادران عرب در بخش زایمان بیمارستان های اسرائیل جدا شوند. او مدت‌هاست که صریحاً از الحاق کرانه باختری توسط اسرائیل حمایت می‌کند.

دیگر بس است!

نتانیاهو سال‌هاست به طور فزاینده‌ای به دنبال استفاده از نیروی این گروه‌های غیرلیبرال اسرائیل برای به دست آوردن قدرت بوده است -شبیه استفاده‌ای که ترامپ از ناسیونالیسم سفیدپوستان می‌کند. اما نتانیاهو پیش از این از عناصر نژادپرست- مانند بن‌گویر- استفاده نکرده بود، کسی که ادعا می‌کند میانه‌رو است چراکه به حامیانش گفته که به جای شعار «مرگ بر اعراب» از شعار «مرگ بر تروریست ها» استفاده کنند. با این حال، از آنجایی که بسیاری از متحدان نتانیاهو در حزب لیکود با او بر سر اتهامات قضائی و دروغگویی اختلاف پیدا کردند او مجبور شده بیشتر و بیشتر از جریان اصلی سیاست اسرائیل خارج شود تا بتواند آرای کافی برای تصاحب قدرت و تصویب قانونی برای لغو محاکمه‌اش به دست آورد.

ناهوم بارنیا، ستون نویس اسرائیلی برای من توضیح داد که نتانیاهو خاک سیاسی حاصلخیزی برای کار کردن روی آن داشت. افزایش چشمگیر خشونت‌ها در کرانه باختری و سرزمین‌های اشغالی چنین زمینه‌ای را فراهم کرد. به گفته‌ بارنیا: «نتیجه این است که همانند آمریکا، «پلیسی‌گری» در سال‌های اخیر در اسرائیل به یک موضوع مهم تبدیل شده است - و اگرچه این افزایش خشونت زمانی که نتانیاهو نخست‌وزیر بود آغاز شد، او و متحدان ضدعرب‌اش همه‌ی آن را گردن فلسطینی‌ها و کابینه‌ی وحدت ملی اسرائیل می‌اندازند.

یک بیلبورد تبلیغاتی کل کمپین انتخاباتی نتانیاهو را خلاصه می‌کند: یک تصویر بی‌رمغ از یائیر لاپید و منصور عباس- از لیست اتحاد عرب- که زیر آن نوشته شده است «دیگر بس است، به اندازه کافی کشیده‌ایم.»

آن‌طور که بارنیا به من گفت: «اسرائیل از وسط به دو قسمت تقسیم نشده به طوری که 50 درصد طرفدار نتانیاهو و 50 درصد دیگر با پیام و استراتژی متحد مخالف او باشند. نه، اسرائیل بین 50 درصد طرفدار نتانیاهو و 50 درصد طرفدار متوقف کردن نتانیاهو تقسیم شده است. اما این تنها چیزی است که آنها می توانند روی آن توافق کنند؛ چیزی که در این انتخابات خود را نشان داد و کافی نبود.

با اسرائیل دیگری طرف هستیم؟

اما چرا همه این چیزها اینقدر خطرناک است؟ 

این موضوع تاثیر عمیقی نیز بر روابط آمریکا و اسرائیل خواهد داشت. اما فقط حرف من را قبول نکنید. در 1 اکتبر وبسایت اکسیوس خبری را به نقل از منابع معتبر منتشر کرد که سناتور باب منندز، نماینده‌ی دموکرات نیوجرسی که رهبری کمیته روابط خارجی را بر عهده دارد، در جریان سفر به اسرائیل در ماه سپتامبر به نتانیاهو هشدار داده که اگر دولتی که پس از انتخابات تشکیل می‌دهد شامل افراط گرایان راست باشد، می تواند «به طور جدی حمایت میان‌حزبی از اسرائیل را در واشنگتن را از بین ببرد.»

این موضوع حالا در شرف اتفاق افتادن است. من نزدیک به 40 سال است که مسائل اسرائیل را مدنظر دارم. این که او  پشت تلفن به من گفت که «ما از این به بعد با اسرائیل دیگری طرف هستیم» به این معنی است که ما واقعاً داریم وارد یک تونل تاریک می‌شویم.