به گزارش اکوایران، در اجلاس اخیر سران گروه 20 در دهلی نو، ایالات متحده و اتحادیه اروپا گفتند که از طرح کریدور اقتصادی که هند را به خاورمیانه و اروپا متصل می‌کند، حمایت می‌کنند. مسئله‌ای که بسیاری آن را تغییردهنده بازی در منطقه خوانده‌اند. میدلیست‌ آی با انتشار یادداشتی بلند این طرح را مورد بررسی خود قرار داده است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن را ارائه می‌شود:

احیای راه‌آهن حجاز

وزیر حمل‌ونقل سابق اسرائیل وقتی از طرح بلندپروازانه خود برای پیوند اسرائیل با خاورمیانه گسترده رونمایی کرد، شور و امید زیادی داشت. اسرائیل کاتز در سال 2017 به خبرنگاران گفت: «من می‌خواهم راه‌آهن حجاز را احیا کنم». این راه‌آهن در زمان امپراتوری عثمانی و ساخته شده و بندرهای حیفا و دمشق را به مدینه متصل می‌کرد.

شش سال بعد، این ایده بار دیگر مطرح شد؛ البته در مقیاسی بزرگتر.

در اجلاس سران گروه 20 در دهلی نو، ایالات متحده و اتحادیه اروپا گفتند که از طرح کریدور اقتصادی که هند را به خاورمیانه و اروپا متصل می‌کند، حمایت می‌کنند. این پیوند حمل‌ونقلی که کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یا IMEC نامیده می‌شود، با هدف ایجاد خطوط کشتیرانی جدید بین هند و امارات متحده عربی و ایجاد یک سیستم ریلی باری در سراسر امارات، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل احداث می‌شود و می‌توان با آن، کالاها را به اروپا ارسال کرد.

اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا این پروژه را تاریخی خواند و افزود که این طرح زمان ترانزیت بین هند و اروپا را تا ۴۰ درصد کاهش می‌دهد. او گفت: «این مستقیم‌ترین ارتباط تا به امروز بین هند، خلیج فارس و اروپا خواهد بود». خالد الفالح، وزیر سرمایه‌گذاری عربستان سعودی، فراتر رفت و IMEC را که طبق گزارش‌ها شامل کابل‌های برق و خطوط لوله هیدروژن پاک نیز می‌شود، «معادل مسیر ابریشم و جاده ادویه» توصیف کرد.

یک پروژه‌ بی‌سرانجام دیگر؟

به نوشته میدل‌ایست‌آی، در حالی که خاورمیانه با اعلام پروژه‌های زیرساختی عظیم غریبه نیست، بسیاری از آن‌ها معمولاً وقتی با واقعیت‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی روبرو می‌شود، کنار گذاشته می‌شوند. بنابراین، اظهارات کاتز که اکنون به عنوان وزیر حمل‌ونقل کابینه بنیامین نتانیاهو بازگشته است، نشان می‌دهد که چگونه برخی از این طرح‌ها سال‌ها بدون تحقق در منطقه بر سر زبان‌ها هستند.

پروژه‌ای چندین دهه‌ای ساخت ۲۱۱۷ کیلومتر مسیر ریلی که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را به هم متصل می‌کند، هرگز به طور کامل محقق نشده است. اما برخی می‌گویند IMEC متفاوت خواهد بود. در حالی که ایده یک کریدور ترانزیتی در یک دهه پیش چیزی شبیه به یک رویا می‌بود، توافق ابراهیم به همراه تغییر پیکربندی سیاسی و اقتصادی خاورمیانه که در آن، بازیگران جدیدی مانند چین و هند به سرعت نفوذ زیادی به دست آورده‌اند، اهمیت بالایی به موفقیت چنین پروژه‌ای داده است.

جسی مارکس، کارشناس غیرمقیم روابط چین و خاورمیانه در اندیشکده استیمسون و مشاور سابق دفتر وزیر دفاع ایالات متحده گفت: «آمریکا قصد دارد با IMEC روابط عمیق چین با منطقه را کنترل کند. کاخ سفید در حال متوجه‌شدن این واقعیت است که چین با تمام ظرفیت وارد خاورمیانه شده و این طرح پاسخ دولت بایدن است».

در حالی که شرکای دیرینه عرب واشنگتن روابطشان با چین را گرم می‌کنند، آمریکا به دنبال این است که به آن‌ها اطمینان دهد که هنوز قدرت اول جهان است. سایر بازیگران نیز جاه‌طلبی‌ها و نگرانی‌های خود را مطرح کرده و جان تازه‌ای به این پروژه بخشیده‌اند. کشورهای غنی خلیج فارس در حال بازتنظیم اقتصادهای وابسته به سوخت فسیلی خود هستند. در همین حال، افزایش نفوذ چین در زمانی اتفاق می‌افتد که هند، یکی از نزدیک‌ترین متحدان اسرائیل تلاش می‌کند تا به عنوان یک قدرت اقتصادی و رهبر نیم‌کره جنوبی نقش‌آفرینی کند.

ابتکار کمربند و جاده، ورژن ۲

برخی از تحلیلگران IMEC را جایگزینی برای طرح کمربند و جاده چین (BRI) توصیف کرده‌اند. در مجموع ۱۷ کشور در خاورمیانه و ۵۲ کشور در آفریقا در طرح BRI، یک پروژه زیرساختی عظیم که به دنبال اتصال چین با سایر نقاط جهان از طریق یک سری شبکه‌های زمینی، دریایی و دیجیتال است، حضور دارند.

از زمانی که BRI برای اولین‌بار در سال 2013 رونمایی شد، به سرمایه‌گذاری در رونق زیرساخت‌های آفریقا کمک کرد و به کشورهای محروم از اعتبار اجازه ساخت پروژه‌های برق‌آبی، فرودگاه، جاده و راه‌آهن را داد. اما این ابتکار به دلیل اتکای شدید به نیروی کار چینی و به دام‌انداختن کشورهای در حال توسعه با سطح بدهی بسیار بالا نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی می‌گویند این مسئله به پکن اجازه داده تا دارایی‌های استراتژیک کشورهای فقیر را استثمار کند. ماه گذشته، جو بایدن پروژه زیرساختی پکن را به شدت مورد انتقاد قرار داد و آن را دام «طناب و بدهی» خواند.

BRI نیز با چالش‌هایی جدی مواجه است. سرمایه‌گذاری‌های خارجی چین در طول همه‌گیری ویروس کرونا به شدت کاهش یافت و مشکلات اقتصادی داخلی این کشور همچنان مانع از اجرای آن شده است. از نظر هزینه، فعالیت BRI در حدود سال 2017 به اوج خود رسید و از آن زمان تاکنون، کاهش یافته است. چندین کشور اروپایی از این طرح فاصله گرفته و طبق گزارش‌ها، ایتالیا به دنبال خروج از آن است. در همین حال، در خاورمیانه، این انتظار که BRI بتواند چشم‌انداز اقتصادی کشورهای حوزه شامل مانند لبنان، سوریه و اردن را احیا کند، محقق نشد.

اما کاهش ساخت‌وساز و سرمایه‌گذاری در همه‌جا به یک اندازه نبوده است.

بر اساس گزارش مؤسسه کمربند و جاده و حکومت جهانی دانشگاه فودان، BRI در جنوب صحرای آفریقا، به ویژه زمانی که چین به دنبال دستیابی به مواد معدنی استراتژیک است، در حال افزایش است. پکن همچنین سرمایه‌گذاری و ساخت‌وساز در کشورهای غنی از انرژی خاورمیانه را دو برابر کرده است.

مارکس می‌گوید که این نسخه دوی طرح کمربند و جاده است. او خاطرنشان می‌کند: «مدل دیپلماسی تله بدهی که همه دوست دارند درباره آن صحبت کنند، در مورد منطقه خلیج فارس صدق نمی‌کند. چین معاملات خود را با کشورهایی متمرکز کرده که واقعاً بتواند آورده‌ای از آن‌ها به دست آورد. کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق».

از نظر بیشترین حجم ساخت‌وساز پروژه‌های BRI در نیمه اول سال 2023، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ترتیب با افزایش ۳.۸ میلیارد دلاری و ۱.۲ میلیارد دلاری در رتبه‌های اول و سوم قرار گرفتند. تانزانیا نیز با 2.8 میلیارد دلار در جایگاه دوم قرار گرفت.

پاسخ استراتژیک

در دهه گذشته، چین به عنوان مشتری اصلی نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس ظاهر شد. تجارت پررونق انرژی به یک رابطه اقتصادی بالغ‌تر تبدیل شده است. عربستان سعودی، بزرگترین اقتصاد منطقه در خط مقدم این تغییر قرار داشته است. در ماه ژوئن، شرکت آهن و فولاد بائوشان چین توافقنامه‌ای به ارزش ۴ میلیارد دلار برای ساخت کارخانه فولاد در عربستان سعودی امضا کرد که بخش کوچکی از معاملات ۵۰ میلیارد دلاری است که دو کشور در جریان سفر ماه دسامبر شی جین‌پینگ به ریاض به آن متعهد شد.

میدل‌ایست آی قبلاً گزارش داده بود که تجار چینی به پادشاهی نفت‌خیز هجوم آورده و به نگرانی‌های مربوط به حقوق بشر و تردیدهای غرب در مورد امکان‌سنجی پروژه‌های بزرگی مانند «نئوم» بی‌اعتنایند. در برخی از زمینه‌های همکاری پیشنهادی، پروژه‌هایی در حال انجام هستند که بوی طرح اولیه IMEC را می‌دهند.

این هفته، ایستگاهی در امارات متحده عربی برای میزبانی کابل فیبر نوری اعلام شد که در نهایت قرار است با عبور از سراسر عربستان سعودی و اسرائیل، هند را به اروپا متصل کند. یکی از حامیان این پروژه یک صندوق سرمایه‌گذاری بزرگ اسرائیلیست. از سایر نهادهای درگیر این طرح نیز می‌توان به شرکت‌های مخابراتی در عربستان سعودی و امارات متحده عربی و شورای همکاری خلیج فارس (GCCIA) نام برد.

با رشد روابط اقتصادی، چین در حال نفوذ به حوزه‌های حساس‌تر بوده و زنگ خطر را در واشنگتن به صدا در آورده است. حاکمان خلیج فارس به فناوری‌های چینی مانند 5G هوآوی ابراز علاقه کرده‌اند. پکن می‌خواهد نفت و گاز خلیج فارس را به یوآن بخرد، اقدامی که می‌تواند سلطه دلار در تجارت جهانی را خدشه‌دار کند.

در همین حال، گفته می‌شود که ریاض در حال بررسی پیشنهاد چین برای ساخت نیروگاه هسته‌ای در عربستان است. ایالات متحده بر این باور است که چین در حال ساخت یک تأسیسات نظامی در مجاورت عربستان سعودی در بندری نزدیک ابوظبی امارات است. بزرگ‌ترین دستاورد دیپلماتیک خاورمیانه‌ای چین نیز با میانجی‌گری توافق عادی‌سازی ایران و عربستان سعودی در ماه مارس به دست آمد. گزارش شده که بیل برنز، رئیس سیا به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان گفته که ایالات متحده از این اتفاق غافلگیر شد.

بنابراین، در حالی که IMEC به طور مرتب به عنوان واکنش غرب به BRI تبلیغ می‌شود، دیوید ساترفیلد، یکی از مقامات سابق وزارت امور خارجه آمریکا که در خاورمیانه کار می‌کند، باور دارد که این کریدور به دنبال ارائه چیزی بیش از یک جایگزین اقتصادی برای چین است. ساترفیلد، مدیر مؤسسه سیاست عمومی بیکر دانشگاه رایس گفت: «یکی از اهداف استراتژیک چین برهم‌زدن نظم جهانی به رهبری آمریکاست. دولت بایدن تلاش می‌کند برای مقابله با آن یک واکنش استراتژیک ارائه دهد». او قائل است که هند همان پاسخ واشنگتن است.

روابط فرانفتی با هند

در حالی شرکای عرب سنتی آمریکا روابط خود با پکن را افزایش می‌دهند، واشنگتن می‌خواهد به آن‌ها اطمینان دهد که هنوز قدرت برتر است. سایر بازیگران، از جمله عربستان، اسرائیل، امارات و هند نیز هر کدام هدف و منافع خود را در پروژه IMEC دنبال می‌کنند. رهبران خلیج فارس مسیری مستقل از ایالات متحده را در زمینه سیاست خارجی و اقتصادی ترسیم کرده‌اند.

از عربستان سعودی و امارات دعوت شد تا به گروه بریکس بپیوندند. این گروه باشگاه اقتصادهای نوظهور است که دشمنان آمریکا، یعنی روسیه و چین و همچنین هند از مؤسسان آن هستند. در حالی که کشورهای خلیج فارس به آغوش پکن وارد می‌شوند، آن‌ها همچنین در حال تعمیق روابط خود با رقیب آسیایی آن هستند. هند به عنوان خریدار برتر نفت خاورمیانه، در رتبه دوم قرار داشته و به تازگی به پرجمعیت‌ترین کشور جهان تبدیل شده است. کارشناسان می‌گویند که امارات حامی بزرگ گنجاندن هند در IMEC بود. سال گذشته، امارات و هند با امضای قرارداد تجارت آزاد، توافق کردند تجارت دوجانبه را به روپیه تسویه کرده که در ماه مارس به رکورد ۸۴ میلیارد دلار رسید.

ساچین چاتورودی، مدیر کل سیستم تحقیقات و اطلاعات کشورهای در حال توسعه (RIS) گفت که این کریدور به تسهیل راه‌های جدید برای تجارت و سرمایه‌گذاری، به ویژه در مکان‌هایی مانند امارات، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل کمک می‌کند که منافع تجاری هند با در حال افزایش است. چاتورودی افزود: «در حال حاضر، تجارت هند با امارات ۸۴ میلیارد دلار و سرمایه‌گذاری آن ۱۵ میلیارد دلار است. هندوستان ۴۲ میلیارد دلار واردات و ۱۱ میلیارد دلار صادرات با هند دارد و مقدار تجارت آن با اردن ۳ میلیارد دلار است».

نهاد سرمایه‌گذاری ۸۵۰ میلیارد دلاری ابوظبی گجرات هند را دومین دفتر بزرگ خارج از کشور خود می‌داند. وزارت سرمایه‌گذاری عربستان سعودی نیز می‌گوید که خواهان تأسیس یک دفتر در هند است.

ساترفیلد اشاره می‌کند که IMEC نتیجه همگرایی منافع بین ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس بر سر هند است. او گفت: «به دلیل تنش‌های دهلی‌نو با پکن، هند توانسته توجه واشنگتن را به خود جلب کند. یکی از اولویت‌های سیاست آمریکا در خاورمیانه، گسترش روابط فرانفتی بین شرکای سنتی عرب خلیج فارس و هند است».

هندوستان‌افزایی

در حال حاضر، امارات متحده عربی و هند بخشی از I2U2 هستند؛ ابتکاری برای همکاری در زمینه انرژی پاک و امنیت غذایی که از ایالات متحده برخوردار بوده و اسرائیل نیز عضو آن است. از سال ۲۰۱۷، هند و اسرائیل به «شریک‌های استراتژیک» تبدیل شده‌اند که در برنامه‌های فناوری، نظامی و کشاورزی همکاری دارند. در اوایل سال جاری، شرکت هندی «گروه آدانی» ۷۰ درصد از بندر حیفا را در توافقی که برای کشاندن هند به خاورمیانه و اروپا و کمک به ادغام هرچه بیشتر اسرائیل در منطقه و خاور دور تنظیم شده بود، به دست آورد. پروژه IMEC می‌تواند جایگاه حیفا به عنوان یک مرکز تجاری در شرق مدیترانه، منطقه‌ای استراتژیک که دهلی‌نو در آن پیشرفت کرده است را تقویت کند. همچنین نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند پیش از نشست گروه ۲۰ از یونان بازدید کرد. پس از این سفر، هند برای پیوستن به یونان، قبرس و اسرائیل در شراکتی با هدف نزدیکی در حوزه انرژی دعوت شد.

در حالی که آمریکا در میان تنش‌ها با چین به دنبال افزایش پیوندهای غرب با هند می‌گردد، از تمام این اتفاقات استقبال می‌کند. ساترفیلد می‌گوید IMEC بخشی از چشم‌انداز بزرگ واشنگتن برای «ریسک‌زدایی» از تولید و تجارت دور از پکن است. او گفت: «IMEC برای هند طراحی شده تا در برابر چین، یک نقطه تأمین حیاتی برای غرب باشد. هند تمام عناصر لازم برای تحقق آن را دارد؛ بیشترین جمعیت جهان، نیروی کار ارزان و فناوری لازم».

چاتورودی این پروژه را برای هند مهم توصیف کرد؛ چرا که دسترسی مقرون به صرفه‌ای برای همه کشورهای حاضر در IMEC را فراهم می‌کند. چاتورودی با اشاره به اینکه هند هزینه‌کرد سرمایه‌ای خود را از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ به دو برابر افزایش داده است، گفت: «جزئیات مالی آن هنوز در اختیار عموم قرار نگرفته است، اما من فکر می‌کنم هند مهارت، مهندسی و دانش خود را به پای این پروژه آورده است».