نقشه راه ابوظبی به سوی کانون اقتصادی و سیاسی جهان-۱
ظهور مدیچیهای خاورمیانه؛ خیز اسپارتای کوچک برای فتح قلههای جهانی
اکوایران: امارات متحده عربی توانسته با کمی بیش از ۵۰ سال تاریخ، به یکی از بازیگران کلیدی منطقهای تبدیل شده و حالا قصد دارد مسیر کانون اقتصادی و سیاسی جهان را در پیش گیرد.
به گزارش اکوایران، خیزش امارات متحده عربی در سالهای اخیر، امری است که توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرده است. در واقع در میانه تحول در نظم جهانی و عبور از نظم تکقطبی پس از جنگ سرد، این کشور توانسته خود را به عنوان یک کشور پیشرو در عرصه جهانی به نمایش بگذارد.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای موسسه چتمهاوس و نِیل کوییلیام، همکار موسسه مذکور در مقالهای با هن.ان «مدیچیهای خاورمیانه؟» در نشریه فارنافرز، به خاستگاه و ظهور امارات متحده عربی به عنوان یکی از بازیگران سنگینوزن نه تنها خاورمیانه، بلکه دنیا پرداختهاند و جاهطلبیهای محمد بن زاید، حاکم آن را بررسی کردهاند. اکوایران این یادداشت بلند را در دو قسمت ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن ارائه میشود:
شهرت دستخوش تغییر؛ اسپارتای کوچک
برای مدت طولانی، امارات متحده عربی بیشتر به خاطر رونق و رکود بازار املاک، زرقوبرق مصرفگرای دبی و منابع عظیم نفتی شهرت داشت. اما طی دو دهه اخیر، شهرت امارات دستخوش تغییر چشمگیری شده است. در دوران حکومت محمد بن زاید، امارات متحده عربی میلیاردها دلار برای تقویت و نوسازی ارتش خود هزینه کرده و به چیزی تبدیل شده که جیمز متیس، وزیر دفاع سابق ایالات متحده آن را «اسپارتای کوچک» نامیده است. امارات همچنین خود را به مرکز مالی خاورمیانه تبدیل کرده است. این کشور تقریباً با تمام بازیگران منطقه، از جمله اسرائیل و همچنین با هر قدرت جهانی، به ویژه ایالات متحده، روابط کاری دارد.
جاهطلبیهای امارات روشن هستند. این کشور به جای اینکه در درجه اول به عنوان بازیگری منطقهای شناخته شود، بیشتر میخواهد شبیه سنگاپور بوده تا قدرت جهانی و اقتصادی را خود بکار گرفته و آسیبپذیری جغرافیایی خود را جبران کند. برای این منظور، این کشور قراردادهای تجاری جدیدی منعقد کرده، در پروژههای خارجی سرمایهگذاری کرده و خود را به مقصد گردشگری و هاب حملونقل و لجستیک تبدیل کرده است.
مدیچی خاورمیانه
اگر امارات متحده عربی به اهداف خود برسد به چیزی مانند خانواده مدیچی تبدیل میشوند؛ سلسلهای قدرتمند که از قرن پانزدهم تا هجدهم بر فلورانس ایتالیا حکومت میکردند. مدیچیها قلمروی کوچکی داشته و هرگز در مرکز درگیریهای اروپا قرار نداشتند. اما این خانواده با استفاده از تجارت و بانکداری بر امپراطوریهای بزرگ همسایه تأثیر گذاشته و به بازیگری اصلی تبدیل شد. آنها اتحادی پایدار با فرانسه برقرار کردند، روابط دیپلماتیک قوی با انگلیس داشتند و ارتباط خود با امپراتوری مقدس روم را تقویت کردند. فلورانس به کانون فعالیت اقتصادی، اکتشافات علمی و دستاوردهای فرهنگی تبدیل شد.
در صورت موفقیت، امارات به مزیتهای زیادی خواهد رسید؛ جمعیت تحصیلکرده، موقعیت مکانی بین بزرگترین اقتصادهای جهان، ذخایر قابل توجه نفت و گاز و ثروت سرشار. این کشور مدل حکومتداری سکولار داشته و بر خلاف همسایگانش مدارایی نسبی با ادیان مختلف دارد. امارات بخشی از چشمانداز جو بایدن در کریدور اقتصادی خاورمیانه است که هند و اروپا را به هم متصل میسازد. این کشور به لطف سرمایهگذاریها در بازارهایشان، با دیگر قدرتهای نوظهور نوظهور مانند برزیل، هند و اندونزی پیوندهای محکمی دارد. حتی روابط خود با اسرائیل را نیز عادی کرده است. علیرغم حمله ۷ اکتبر حماس و اعتراضات مردمی اما محدود علیه جنگ غزه، اسرائیل و امارات روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود را حفظ کردهاند.
محدودیتهای یک منطقه پرچالش
با این حال، امارات در تلاش برای کسب نفوذ و قدرت با محدودیت مواجه است. این کشور وابستگی زیادی به نفت داشته و برای کربنزدایی سریع اقتصادش با فشار مواجه است. امارات همچنین میخواهد از اسلامگرایی و بیثباتی منطقهای جلوگیری کند. این کشور با ایران مناقشه ارضی طولانیمدتی دارد. امارات در رقابت سخت با قطر قرار است که ویژگیهای مشترک بسیاری دارد و با چالش مهمتری از سوی عربستان سعودی مواجه است. ریاض به رهبری محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور نیز تلاش میکند تا به وزنه سنگین سیاسی، اقتصادی و انرژی خاورمیانه تبدیل شود. این کشور با هدف تنوعبخشیدن به اقتصاد و جذابیت بیشتر بازار عربستان سعودی برای کشورها و شرکتهای خارجی، سرمایهگزاریهای زیادی را تدارک دیده است. بسیاری از این سیاستهای اقتصادی میتوانند بر وضعیت و جاهطلبی امارات تأثیر منفی بگذارند.
البته مدیچیها فارغ از رقابت از سوی کشورهای بزرگتر قدرتمند شده و اینچنین ماندند. ثروت، تخصص اقتصادی و نفوذ سیاسی به آنها اجازه داد تا در سیاست بینالمللی راه خود را بیابند و با شخصیتها و حاکمان با نفوذ سراسر اروپا ارتباط برقرار کنند. اما نفوذ سیاسی مدیچیها با دعوای داخلی خانواده کاهش یافت و باعث شد تا نیروهای خارجی بتوانند بر آن غالب شوند. سرانجام در سال ۱۷۳۷، آخرین فرمانروای مدیچی بدون وارث درگذشت و این سلسله پایان یافت.
خود ویرانگر؟
ممکن است امارات با مشکلات مشابهی روبرو شود. از آنجایی که این کشور نیز توسط یک خانواده اداره میشود، ممکن است رهبران آینده با رقابتهای داخلی خود مواجه شوند. اگر رئیس حکومت بدون جانشین مشخصی بمیرد، چنین درگیریهایی میتواند برای امارات مشکلساز شود. دولتهای منطقهای میتوانند از این ناکارآمدی استفاده کرده و از آن برای خلع امارات از جایگاه خود به عنوان رهبر خاورمیانه استفاده کنند.
امارات میتواند منشأ نابودی خود باشد. سیاست خارجی مستقلش که برای محافظت از خود در برابر آشوب جهانی طراحی شده، اغلب این کشور را در تضاد با همسایگان و ایالات متحده قرار داده است. دولت این کشور از نیروهای نیابتی ستیزهجو در درگیریهای خارجی حمایت کرده و بیثباتی را گسترش داده است. ممکن است تلاشهای این کشور برای تنوعبخشیدن به اقتصاد با شکست مواجه شود و رکودی بیافریند که رهبران را در معرض انتقادات داخلی قرار دهد.
در حال حاضر، به نظر نمیرسد امارات متحده عربی در معرض تجربه تلاطم عظیمی باشد که مدیچیها را از بین برد. محمد بن زاید اطمینان حاصل کرده که خانوادهاش متحد بمانند. او با پنج برادر تنی خود در سیستمی که بر اساس اجماع است، حکومت میکند. شش برادر قبلاً توافق کردهاند که خالد بن محمد، پسر بن زاید جانشینش شوده و احتمالاً انتقال قدرت به آرامی صورت گیرد. تا زمانی که خانواده یکپارچه مانده و به نحو احسن اداره شود، کشور توانایی تحمل ضربهها و فشارها را خواهد داشت.
در کوتاه مدت، امارات قدرتمند میتواند به غرب کمک کند. اکنون این کشور و ایالات متحده شرکای دیرینهای هستند و اگر واشنگتن به ارتقای امنیت امارات ادامه دهد، امارات بیشتر به ارتقای منافع ایالات متحده در خاورمیانه کمک خواهد کرد. اما در دراز مدت، ممکن است یک امارات قوی به جز خودش به نفع کسی نباشد. این کشور رویکردی بدهبستانی دارد و بنابراین، به محض اینکه توازن قدرت جهانی به نفع آسیا عوض شود، وفاداری خود را تغییر خواهد داد. چرا که امارات طرفدار دموکراسی نبوده و طبیعتاً در این مسئله با غرب همسو نیست. این کشور با چین روابط برقرار کرده و روابطش را با استقبال از رهبر روسیه در اجلاس کاپ۲۸ را حفظ کرده است. امارات میخواهد آنطور که صلاح میداند از قدرتهای بیرونی استفاده کند و بنابراین، هیچ قدرت خارجی نباید روی این کشور به عنوان بازیگر نیابتی خود در خاورمیانه حساب باز کند.
سرآمد کشورهای عربی
امارات متحده عربی به طور رسمی در سال ۱۹۷۱ و پس از اعلام بریتانیا مبنی بر خروج از شرق شهر سوئز مصر در سال ۱۹۶۸ ایجاد شد. شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، پدر محمد بن زاید و حاکم ابوظبی این امیرنشین را با دبی و و پنج قلمرو دیگر ادغام کرد و در نتیجه، اولین حاکم کشور شد. امارات متحده عربی که بین ایران و عربستان سعودی قرار دارد بلافاصله در معرض رقابت بین همسایگان بزرگتر خود قرار گرفت. اما زاید که تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۴ حکومت کرد،از طریق همکاری با همسایگان و بیطرفماندن در درگیریهایی مانند جنگ ایران و عراق، برای ایجاد تعادل بین این دو کشور سنگین وزن، تلاش کرد.
حملات ۱۱ سپتامبر امارات را مجبور به اتخاذ موضعی تهاجمیتر کرد. این واقعیت که دو نفر از هواپیماربایان شهروند اماراتی بودند، نشان داد که انفعال حاکمان به بازیگران دیگر، از جمله افراطگرایان اجازه داده تا در مرزهای امارات متحده عربی فعالیت کنند. در نتیجه، دولت این کشور شروع به پاکسازی جامعه اماراتی از نفوذ اسلامگرایان رادیکال کرد. قوانینی صادر کرد که رهبران مذهبی را از بحث سیاسی منع میکرد و انتشار مطالب اسلامگرایان محافظهکار یا تندرو را ممنوع ساخت. اصلاحات آموزشی برای بازنگری برنامههای درسی دولت به دور از تأثیرات اسلامگرایان شتاب گرفت. همچنین تحت فشار واشنگتن، شوراهای شهری منتخب نیز تأسیس شدند.
رابطه این کشور با ایالات متحده که روابط قویتر با آمریکا را پادزهری برای مدیریت چالشهای امنیتی منطقه میدانست، اهمیت جدیدی پیدا کرد. در زمانی که بن زاید وزیر دفاع بود، امارات متحده عربی سرمایهگذاری در روابط با واشنگتن را سرعت بخشید؛ از جمله با کمک به جنگ نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان. این اقدام مزیت دیگری برای امارات داشت و به سربازان آن تجربه عملیاتی داد و امارات را به قدرتی نظامی تبدیل کرد.
یک دهه بعد و با آغاز اعتراضات بهار عربی، بن زاید و برادرانش بر این باور بودند که اخوانالمسلمین پشت این ناآرامیها بوده و میترسیدند که اسلامگرایان مدل سکولار حکومتداری آنها را به چالش بکشند و به نارضایتی در کشورشان دامن بزنند. هنگامی که بحرین در فوریه ۲۰۱۱ تحت تأثیر اعتراضات قرار گرفت، امارات متحده عربی به سرعت ۵۰۰ سرباز را به منامه اعزام کرد. سربازان آنها به همراه نیروهای سعودی به بحرین کمک کردند تا تظاهرات را سرکوب کند. سلطنت بحرین پابرجا ماند. در داخل کشور نیز دولت امارات اعضا و فعالان مرتبط با «اصلاح»، یک گروه اسلامگرای مستقر در امارات که به سازماندهی کودتا متهم شده بود را دستگیر کرد. ابوظبی جنبش اخوانالمسلمین را در سال ۲۰۱۴ سازمانی تروریستی معرفی کرد و تمام بقایای داخلی این سازمان را نابود کرد. پس از اینکه محمد مرسی، سیاستمدار اخوانالمسلمینی ریاستجمهوری مصر را به دست آورد، امارات متحده عربی از کودتای نظامی علیه او، کمک کرد.
مصر نقش بیشتری در شکلگیری تفکر حاکمان امارات داشت. زمانی که دولت باراک اوباما از حسنی مبارک، رئیسجمهور اسبق مصر و سلف مرسی دفاع نکرد، امارات به این نتیجه رسید که ایالات متحده به امنیت خاورمیانه تعهد ندارد. همچنین با انفعال اوباما نسبت به جنگ سوریه، ابوظبی دلسردتر شد. امارات تنوعبخشیدن به مشارکتهای سیاسی خود، از جمله با ایجاد پیوندهای اقتصادی با چین را آغاز کرد. این کشور همچنین ارتش خود را برای اعمال قدرت سخت در منطقه و تضعیف اسلامگرایان به کار گرفت.
برای اعمال چنین قدرتی امارات پرورش گروههای مسلحی را آغاز کرد که علیه اسلامگرایان در مصر، لیبی، سودان، سوریه، تونس و یمن میجنگیدند. ابوظبی همچنین به این گروهها کمکهای نظامی، مالی، لجستیکی و دیپلماتیک ارائه کرد. این مداخلات باعث طولانیشدن درگیریها در این کشورها شد؛ زیرا کار گروههای اسلامگرای پیشرو مانند شاخه اخوانالمسلمین مصر را تسلطیافتن مجدد یا به چالشکشیدن دولتهای منطقه دشوار ساخت.
مداخله این کشور در یمن تصویری واضح از نحوه انجام مداخلات امارات متحده عربی نشان داد. در سال ۲۰۱۵، امارات متحده عربی برای مبارزه با انصارالله یمن به ائتلاف عربی پیوست و در عین حال، از ایالات متحده در مبارزه با القاعده در شبهجزیره عربستان و داعش حمایت کرد. امارات همچنین از جنگ داخلی یمن برای مقابله با اخوانالمسلمین محلی و حمایت از شورای انتقالی یمن که به دنبال خودمختاری است، بهره برد. در طول جنگ، تنشها بین شورای انتقالی و دولت مورد حمایت عربستان منجر به جنگ قدرت شد که منابع و تمرکز را از نبرد اصلی علیه حوثیها که به تسلط خود در شمال ادامه دادند، دور کرد.
با این حال، به نظر نمیرسد بن زاید که پس از سکته مغزی برادر بزرگترش در سال ۲۰۱۴ رهبر رسمی امارات شد، بیش از حد نگران لطمهای باشد که جنگ یمن به اعتبار کشورش زده است. او میداند که سیاستگذاران غربی و افکار عمومی آنها تمایل دارند اسلام سیاسی را با جهادگرایی مخلوط کرده و یکی بدانند. با طولانیکردن درگیریها و قراردادن کانون توجهها به سازمانهای اسلامگرا، امارات توانسته روایت خود را به رهبران غربی بفروشد: ابوظبی در نبرد علیه افراطگرایی مذهبی قرار دارد. امارات با قراردادن خود به عنوان دشمن افراطگرایی توانسته حمایت مستمر غرب برای گسترش قدرتش به دست آورد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
رانا و شاهین بازار خودرو را آتش زدند
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
شوهران قاتل قصاص نمیشوند؟/ واکاوی حقوقی مجازات همسرکشی در ایران
-
جزئیات تازه از ماجرای واریز یارانه آبان/ سازمان هدفمندی یارانهها: یارانه هیچکس حذف نشده است
-
جنگ اوکراین به نقطه جوش رسید/ کییف پیام هشدار گرفت؛ حملات هوایی گسترده روسیه در راه است
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم