با افزایش نشانه‌های ژئوپولیتیکی و امکان ورود کشور به شرایطی خاص  یا بحران ترکیبی، یکی از اصلی‌ترین پرسش‌ها پیش روی سیاست‌گذاران اقتصادی، چگونگی تأمین منابع مالی حیاتی در دوران اختلال بازارها است. اگر ساختار رسمی اقتصادی و تامین مالی و توزیع دچار اختلال گردد، راهکار چیست؟ پاسخ، اگرچه ساده به نظر می‌رسد، اما بسیار مؤثر است: مردم.

تجربه ایران، به‌ویژه در سال‌های اخیر (از سیل و زلزله گرفته تا کرونا)، نشان داده است که جامعه ایرانی دارای یک ذخیره پنهان و عمیق از سرمایه اجتماعی و اراده همبستگی مردمی است؛ سرمایه‌ای که در مواقع بحران، حتی از بودجه‌های دولتی هم مؤثرتر عمل می‌کند.

در کشورهایی با نظام‌های مالی ناکارا یا تهدیدزده، کمک‌های مردمی و نظام‌های تأمین مالی غیررسمی – شامل قرض‌الحسنه، وقف، صندوق‌های خانوادگی، و حرکت‌های جهادی در خط مقدم تأمین منابع مالی قرار می‌گیرند. آنچه در شرایط کنونی اهمیت مضاعف دارد، نهادینه‌سازی این ظرفیت مردمی در یک سازوکار ساختاریافته، فناورانه و قابل‌ردیابی است.

پیشنهاد ما، طراحی یک شبکه تأمین مالی مردمی بحران (شَتما) است که در آن، کمک‌های نقدی، کالایی و مهارتی مردم در بستر یک سامانه شفاف دیجیتال گردآوری شده و به‌صورت هوشمند و هدفمند، به پروژه‌های اولویت‌دار (مانند بهداشت، اشتغال اضطراری، تولید کالاهای اساسی و پشتیبانی از مناطق مرزی) تخصیص یابد.

چنین مدلی، به‌جای آنکه کمک‌های مردمی را به شکل سنتی و گاه پراکنده مصرف کند، آن‌ها را تبدیل به ابزارهای مؤثر اقتصادی، اجتماعی و مکمل می‌سازد.

فراموش نکنیم که در بسیاری از بحرانهای نوین، جبهه اقتصادی نه‌تنها مکمل، بلکه تعیین‌کننده پیروزی یا شکست است. همان‌گونه که در دفاع مقدس، همت و مشارکت مردم جبهه‌های نبرد را تغذیه کرد، امروز نیز کمک‌های مردمی می‌توانند بانک جایگزین مردم‌نهاد در دوران بحران باشند.

باور به توان مردم، اگر با ابزار شفافیت، عدالت توزیعی و فناوری همراه شود، می‌تواند حتی در بحران بازارها، چراغ اقتصاد کشور را روشن نگه دارد.

در این بین میتوان به نمونه های داخلی و خارجی متفاوت اشاره نمود

نمونه‌های داخلی

1. همیاری مردمی در بحران کرونا (1398–1400) که  با تعطیلی بسیاری از مشاغل و کندی حمایت‌های دولتی، موجی از کمک‌های مردمی در قالب «رزمایش کمک مؤمنانه» و «کارت‌های اعتباری نذر» راه افتاد و با استفاده از ابزارهای مدرن استفاده از سامانه‌های پرداخت شفاف ( اپلیکیشن‌های خیریه، USSD‌ها و سایت‌های رسمی کمک‌رسانی) منجر به اثرگذاری بیش از 10 میلیون بسته معیشتی توزیع شد و بسیاری از مشاغل کوچک با وام‌های مردمی خرد بدون بهره دوباره فعال شدند. در این شرایط با ترکیب شفافیت پلتفرم‌ها، توزیع هدفمند و فرهنگ همیاری توانستند خلأ مالی و توزیعی دولت را جبران نماید.

2. در کمک‌های مردمی در زلزله بم (1382) و کرمانشاه (1396)  اگرچه کمک‌ها در زلزله بم پراکنده و سنتی بود، با این حال در زلزله کرمانشاه، بسیاری از گروه‌ها به سمت شفاف‌سازی دیجیتال و توزیع هدفمند (از طریق حساب‌های رسمی سلبریتی‌ها یا سمن‌ها) حرکت کردند. برخی کمپین‌ها حتی با نقشه‌های GIS آسیب‌شناسی مناطق و اولویت‌بندی کمک‌ها همراه بودند.

نمونه‌های بین‌المللی

3. در بحران ارزی ونزوئلا و ظهور شبکه‌های مالی مردمی (2017–2022) و در شرایط فروپاشی کامل بانک‌ها، مردم با استفاده از رمزارزها و کیف‌پول‌های دیجیتال مثل Bitcoin و Dash توانستند کالاهای اساسی مبادله کرده و کمک‌های بین‌المللی دریافت کنند. پلتفرم‌هایی مانند GiveCrypto با توزیع رمزارز به خانواده‌های آسیب‌دیده، یک نظام مالی موازی مردمی ایجاد کردند.

4. جنبش Grameen Bank در بنگلادش که با ابداع مدل وام‌دهی خرد با مشارکت زنان روستایی؛ بدون وثیقه، ولی با نظام شفاف گزارش‌گیری و اعتبار اجتماعی و بیش از 95٪ بازپرداخت موفق، و کمک به خروج میلیون‌ها نفر از فقر، حتی در دوران بلایای طبیعی و بحران‌های کشاورزی نموده است.