آمریکا تاریخی طولانی از مرزهای باز دارد؛ چه در حوزه مهاجرت نیروی انسانی و چه در تجارت آزاد. اگر این منطق کنار گذاشته شود، دیگر آمریکا همان آمریکا نخواهد بود.
اما اگر فرض کنیم این تعرفهها ادامهدار شوند، باید دانست که با یک شوک طرف عرضه مواجه هستیم؛ شوکی که هم سطح تولید را کاهش میدهد و هم به افزایش قیمتها دامن میزند.
این نوع فشار، ذاتاً با ابزارهای سیاست پولی قابل کنترل نیست و راهحل آن نه افزایش یا کاهش نرخ بهره، بلکه برداشتن خودِ تعرفههاست.
در این میان، صاحبان کسبوکار معمولاً ابزارهای پوشش ریسک دارند و میتوانند تا حدی خود را تطبیق دهند، اما هزینه نهایی این سیاستها مستقیماً به مصرفکننده منتقل میشود؛ جایی که بیشترین زیان از تعرفهها متوجه مردم عادی خواهد بود.