کار سخت دولت موقت برای بازسازی دموکراسی در بنگلادش
اکوایران: از منظر نشریه اکونومیست، بنگلادش پس از بیرون راندن دیکتاتور خود اکنون به بخش سخت مساله رسیده است و باید دموکراسی را احیا کند.
به گزارش اکوایران، نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که محمد یونس، رئیس دولت انتقالی بنگلادش اکنون کار دشواری را در پیش دارد؛ چراکه چند خطر بزرگ گذار کشور به دموکراسی را تهدید میکند.
شیخ حسینه، نخست وزیر بنگلادش در تاریخ 5 آگوست (15 مرداد ماه) از کشوری گریخت که از سال 2009 بر آن حکومت میکرد. او با حضور گسترده مردم در خیابان های داکا از کشور بیرون رانده شد، و یک دولت موقت مورد حمایت ارتش و به رهبری محمد یونس، برنده جایزه صلح نوبل جایگزین او شد. نیم قرن پس از استقلال، بسیاری از مردم بنگلادش و آقای یونس آن را «آزادی دوم» مینامند.
اما به اعتقاد اکونومیست، بنگلادش برای تحقق وعدههای کنونی باید کارهایی بیشتری از بیرون راندن یک دیکتاتور پیر انجام دهد: سیستم سیاسی پوسیده باید پاکسازی شود. خبر خوب این است که اقتصاد این کشور پایدار است و جامعه مدنی نیز قوی است. مشکلات مربوط به سلسههای سیاسی فاسد و نهادهایی ضعیفی است که نتوانستند جلوی آنها بایستند. آقای یونس برای قرار دادن کشور در مسیر دموکراتیک زمان کمی دارد. موفقیت یا شکست او زندگی 173 میلیون نفر از مردم بنگلادش را شکل میدهد و بر رقابت میان چین، هند، روسیه و غرب تاثیر میگذارد.
بنگلادش مدتی است که دچار آشفتگی شده است. انتخابات فریبکارانه ماه ژانویه نشان داد که کشور به حکومت تکحزبی فرو رفته است. در ماه جولای تظاهرات گسترده دانشجویی بر ضد تحمیل ذخیره 30 درصد از شغلهای دولتی برای فرزندان جانبازان جنگ آزادی در دهه 1970 به راه افتاد که تظاهرکنندگان آن را امتیازی برای طرفداران حزب شیخ حسینه، «عوامی لیگ» میدیدند. این ناآرامی به قیامی گستردهتر تبدیل شد و دولت نیز آن را با تیراندازی به مردم پاسخ داد. به طوریکه 450 نفر کشته شدند.
پس از اینکه ارتش به جای خونریزی بیشتر دست از حمایت شیخ حسینه برداشت، اوباش کاخ او را غارت کردند. آنها مجسمههای پدر او را که بنگلادش را به استقلال رساند خراب کردند و آقای یونس در این شرایط خود را مسوول دید.
ریشههای سقوط
از زمان جدا شدن بنگلادش از پاکستان در سال 1971، بیشتر اوقات یا نظامیان در قدرت بودهاند، یا شکل درهم ریختهای از دموکراسی حاکم بود که در آن قدرت میان دو حزب «عوامی لیگ» و رقیبش «حزب ملی بنگلادش» تغییر کرده است. پس از پیروزی شیخ حسینه در انتخابات سال 2008 بنظر میرسید شرایط خوب پیش میرود. تولید پوشاک رشد اقتصادی را به 7 درصد رساند. افزایش درآمدها و سازمانهای غیردولتی سرسخت به کاهش فقر و افزایش سواد کمک کرد و زنان بیشتری مشغول کار شدند. به این صورت بنگلادش به ستارهای در بازارهای نوظهور تبدیل شد. از نظر دیپلماتیک، شیخ حسینه روابط نزدیکی با هند داشت، اما روابط نظامی و تجاری با چین برقرار کرد و به دنبال روابط صمیمانه با غرب بود.
با این حال، او در داخل موضع سرکوبگرانهتری در پیش گرفت. بسیاری از سیاستمداران احزاب مخالف قبل از انتخابات ژانویه زندانی شدند و حزب ملی بنگلادش نیز انتخابات را تحریم کرد. مدل اقتصادی کشور نیز آسیبهای خود را نشان داد. دوپنجم جوانان فاقد شغل ثابت هستند و «عوامی لیگ» از تخصیص شغل معلمان گرفته تا فرصتهای کاری فارغ التحصیلان در همه چیز دخالت میکرد. از سال 2020، تورم و خروج سرمایه، ثبات را تضعیف کرد. ذخایر خارجی کشور از 2021 به کمتر از نصف رسیده است. در سال 2023، بنگلادش وام 4.7 میلیارد دلاری برای پایدار کردن تراز پرداختها از صندوق بینالمللی پول دریافت کرد.
کار دشوار محمد یونس
از منظر اکونومیست، آقای یونس کاری دشوار پیشرو دارد. اولویت او باید بازگردان نظم و جلوگیری از خشونت تلافیجویانه باشد که در گذشته سیاست این کشور را تخریب کرده است؛ به آن معنی که دولت موقت درحالی که توسط تکنوکراتها اداره میشود باید نمایندگانی از دانشجویان معترض و تمامی احزاب سیاسی از جمله «عوامی لیگ» داشته باشد.
اما از آن دشوارتر دوری از برخی خطرات دیگر است. بنگلادش ممکن است مانند پاکستان گرفتار اسلامگرایان افراطی شود. از سوی دیگر، اگر فشار مالی بیشتر شود، این کشور ممکن است برای وام ارزان و اسلحه به چین وابستگی پیدا کند که میتواند منجر به بیثبات شدن روابط آن با هند شده و دموکراسی را بیشتر تضعیف کند. از سوی دیگر، برگزاری یک انتخابات جدید میتواند حزب ملی بنگلادش را دوباره به قدرت برگرداند که سوابق باندبازی و خشونت دارد.
برگزاری انتخابات در زمانی مناسب
به اعتقاد اکونومیست، آقای یونس باید سریع کار کند. دولت موقت غیرمنتخب نباید مدت طولانی در قدرت باشد؛ چراکه مشروعیت آن از بین میرود یا از آن بدتر، حامیان نظامیان آن ممکن است وسوسه شوند برای همیشه به قدرت بچسبند.
بنابراین، هدف آقای یونس باید برگزاری انتخاباتی مناسب در زمان بندی معقول باشد. با اینحال او باید نهادهایی را که شیخ حسینه تسخیر کرده بود را پاکسازی کند. درباره اقتصاد نیز دولت باید تامین مالی خارجی بیشتری انجام دهد تا ریسک بحران تراز تجاری را کاهش دهد و برای یک قرارداد تجاری جدید با اتحادیه اروپا تلاش کند. در سال های آینده، موقعیت کلی بنگلادش به عنوان یکی از کمتر توسعهیافته@ترین کشورها از بین میرود که امتیازات مالی و تجاری بسیاری به آن میدهد.
بازکردن سیستم سیاسی روی احزاب جدید
مهمتر از همه اینکه آقای یونس باید سیستم سیاسی را ترغیب کند تا به روی ایدهها و رهبران جدید گشوده باشد که نشاندهنده خواستههای جمعیت جوان، درحال رشد و افزایش جمعیت شهرنشین کشور هستند. این مساله مستلزم آن است که اطمینان حاصل شود احزاب جدید میتوانند بدون آزار تشکیل شوند و به رقابت انتخاباتی بپردازند. همچنین به این معناست که حزب «عوامی لیگ» و «حزب ملی بنگلادش» رهبران جدیدی داشته باشند که جزئی از سلسه بنیانگذار نیستند.
بنگلادش باوجود مشکلات بزرگ، مزایایی دارد. برخلاف بیشتر کشورهای مشکلدار، اقتصاد این کشور میتواند رشد سریع داشته باشد و اکنون از یک رهبر با اخلاق بهره مند است. قدرتهای غربی باید به او کمک کنند، به خصوص درصورتی که حامیان نظامیان او بخواهند دخالت کنند. آمریکا، اروپا و ژاپن بزرگترین بازارهای بنگلادش و منابع بزرگ تامین مالی آن هستند و از اینرو تاثیرگذارند. هند نیز، که اغلب از حکومت دیکتاتورها حمایت میکند باید سهم خود را انجام دهد: اگر خواهان یک همسایه باثبات است باید به نوسازی دموکراتیک کمک کند و کمکهای مالی برساند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
پیام جدید تهران برای نحوه پاسخ به تلآویو؟
-
عراق هدف جدید حملات تلآویو؟
-
رئیسجمهور بعدی آمریکا برای توافق با تهران آماده میشود؟
-
صندوق بینالمللی پول گزارش داد: کاهش رشد اقتصادی و تورم ایران تا 1409
-
معنای حضور بمبافکن بی-52 در منطقه خاورمیانه
-
دنگ شیائوپینگ، لیکوآن یو و اکنون محمد بنسلمان: ولیعهد عربستان رهبر توسعه این کشور میشود؟
-
افزایش تقاضای شدید در دقیقه 90 در خودروییها/ سرعت خروج پول کمتر شد
-
پیش بینی بورس فردا 15 آبان 1403 / بورس اوراق بهادار تهران و جنگ تمام عیار اقتصادی از نظر رئیس جمهور
-
بازگشت روسیه به تجارت دوران شوروی؛ تجار روس با وجود تحریم ها به مبادلات کالایی روی آوردند