انقلاب ایران در سال 1357 یکی از پربسامدترین تحولات سیاسی جهان در دهه های پایانی قرن بیستم به شمار می‌رود. تحولی که به سبب یکتا بودنش در آن ایام مورد توجه بسیاری از مورخان، جامعه شناسان و سیاستمداران در نقاط مختلف جهان قرار گرفت و تحلیل های متنوعی درباره تبیین و تفسیر چرایی وقوع آن به رشته تحریر در آمد.

این تحلیل ها نیز به نوبه خود بسیار متفاوت بود؛ از تحلیل فوکو که انقلاب ایران را روح جهان بی روح نامید تا برخی تفسیرهای کاملا ساختارگرایانه از این انقلاب. تدا اسکاچپول یکی از متخصصان شهیر تبیین انقلاب‌ها برای تفسیر انقلاب ایران، از نظریه کلی خود تا حدودی عدول کرد و مطلبی با عنوان دولت رانتیر و اسلام شیعی در ایران را ارائه کرد.

او در این نوشتار تاکید کرد: اگر تنها یک انقلاب در طول تاریخ وجود داشته که به گونه‌ای آگاهانه به وسیله یک جنبش اجتماعی توده ای با هدف سرنگونی نظام کهن «ایجاد» شـده باشد، بی شک آن انقلاب, انقلاب ایرانیان علیه شاه بوده است. در مقابل برخی از حامیان رژیم پیشین از جمله شخص محمدرضاشاه نیز این انقلاب را حاصل یک توطئه جهانی برای مقابله با ورود ایران به دروازه های تمدن بزرگ ارزیابی می کردند.

 پس از 46 سال هنوز چرایی و علل انقلاب 57 یکی از پرسش‌های زنده جامعه ایرانی به‌شمار می‌رود، پرسشی که در دهه‌های اخیر بنا به روح زمانه آن تغییراتی داشته ولاجرم پاسخ‌ها و استدلا‌های جدیدی را نیز طلب می‌کند.

برای بررسی این پرسش‌ها سیدحمید متقی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در مجله تاریخی اکوایران میزبان حمیدرضا جلایی‌پور جامعه‌شناس، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و نویسنده آثاری چون جامعه‌شناسی سیاسی ایران است.

جلایی‌پور در این برنامه تاکید می‌کند که انقلاب ایران در سال 1357 محصول پارامترهای متعددی است و نمی‌توان آن را به چند علت محدودکرد. او همچنین از تحلیل‌های زمان پریشانه درباره انقلاب در سال‌های اخیر انتقاد کرد.