به گزارش اکوایران، در سال 2025، رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ ناگزیر خواهد بود که با یک بحران چندلایه در روابط ایالات متحده و ایران روبرو شود. او اطراف خود تیمی از مقامات ارشد سیاست خارجی، اعضای کابینه، مقامات سطح دوم، سفرا و فرستادگان را گرد هم آورده که شامل تندروها، جناح‌های طرفدار سیاست «اول آمریکا» و افراد کم اطلاع است، اگرچه تقریباً هر کارشناس در حوزه ایران معتقد است که ترامپ در نهایت تصمیم‌گیرنده اصلی خواهد بود.

باب درایفوس، خبرنگار تحقیقی در یادداشتی برای مجله نیشن توضیح داده است که چرا یک مذاکره موفق بین دونالد ترامپ و ایران دور از ذهن به نظر می‌رسد و تشدید تنش و رویارویی نهایی یک احتمال پررنگ‌تر است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن را می‌خوانید: 

میل به توافق

رئیس‌جمهور در چندین مصاحبه و اظهارنظر اعلام کرده است که تمایل دارد با ایران توافقی به امضاء برساند. او در کنفرانسی خبری در سپتامبر گفت: «ما باید یک توافق برقرار کنیم، زیرا پیامدهای نبود آن غیرقابل تصور است. ما باید توافق کنیم.» اما تاکنون نه خود او و نه مشاورانش چیزی درباره چارچوب توافق احتمالی نگفته‌اند، و مقامات ایرانی نیز اعلام کرده‌اند که هیچ ارتباطی با دولت جدید ایالات متحده نداشته‌اند.

در مجموع، با توجه به سوابق او از سال 2017 تا 2021، می‌توان با اطمینان گفت که مسائل احتمالاً به‌راحتی پیش نخواهند رفت. ترامپ به طور مرموز در مقاله چهره سال 2024 به مجله تایم گفته بود: «هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. این وضعیت بسیار ناپایدار است.»

در دوره ریاست‌جمهوری قبلی، ترامپ که خود را یک «مذاکره‌کننده» می‌داند، از هیچ با ایران بحران ساخت. او یک سری اقدامات و فشارها را علیه ایران آغاز کرد: توافق شش‌جانبه مربوط به برنامه هسته‌ای ایران را لغو کرد، سیستم تحریم‌های «فشار حداکثری» را اعمال کرد که صادرات نفت ایران را شدیداً محدود کرد، فرمانده ارشد نظامی فقید ایران، سردار سلیمانی را ترور کرد و هشدار داد که اگر تهران تلافی کند، «ایالات متحده به‌ سرعت و به‌ شدت 52 سایت ایرانی را هدف قرار خواهد داد.» سپس در سپتامبر گذشته، پس از مطرح شدن ادعاهایی مبنی بر طرح‌های ترور علیه مقامات آمریکایی، ترامپ ایران را به حمله گسترده به شهرهای بزرگ تهدید کرد.

پس از خروج از برجام، ترامپ همچنین اعلام کرد که خواهان «توافق بهتری» است. اما به‌جای آن، در تلاشی ناموفق برای وادار کردن تهران به تسلیم شدن در برابر دوازده خواسته وزیر خارجه مایک پمپئو، فشارها علیه ایران را تشدید کرد -اولتیماتوم‌هایی که آن‌قدر افراطی بودند که هیچ دولت ایرانی نمی‌توانست آن‌ها را بپذیرد.

با توجه به وضعیت فعلی و سیاست‌های ترامپ، بسیار بعید به نظر می‌رسد که او حاضر باشد به ایران به‌اندازه کافی امتیاز بدهد - از جمله لغو برخی یا تمامی تحریم‌هایی که اقتصاد ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داده‌اند - تا ایران را به بازگشت به توافقاتی مانند برجام ترغیب کند، به‌ویژه با توجه به طوفان اعتراضی که از سوی جمهوری‌خواهان کنگره، لابی اسرائیل در واشنگتن و خود اسرائیل به راه خواهد افتاد.

کنگره آمریکا

علاوه بر این، مذاکراتی که منجر به ایجاد برجام شد، ماه‌ها طول کشید تا به نتیجه موفقی برسد. پیشرفت‌های ادامه‌دار ایران در برنامه غنی‌سازی هسته‌ای‌اش نیز برای او دردسرساز خواهد بود. برای برقراری یک توافق جدید نیاز به صبر استراتژیک، دقت فراوان به جزئیات و آمادگی برای در نظر گرفتن نیازها و منافع امنیت ملی ایران است - ویژگی‌هایی که ترامپ دم‌دمی مزاج و غیرقابل پیش‌بینی فاقد آن‌هاست.

یوست هیلترمن، مدیر خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بین‌المللی بحران گفت: «من خوش‌بین نیستم. وضعیت به طور فزاینده‌ای نشان می‌دهد که احتمالاً توافقی نخواهد شد.»

جیم والش از برنامه مطالعات امنیتی ام‌آی‌تی، تحلیلگر کهنه‌کار که یکی از معدود آمریکایی‌ها در این حوزه است که واقعاً به ایران سفر کرده، نظراتی شدیدتر داشت. او گفت کسانی که معتقدند ترامپ دیپلماسی را به رویارویی با ایران ترجیح خواهد داد، در حال «خوش خیالی» هستند.

با این حال، علیرغم تاریخچه ترامپ با ایران و علیرغم تیم تندرویی که او گرد آورده، غیرممکن نیست که ترامپ، که خود بزرگ‌بینی‌اش حدی ندارد و آرزوی دریافت جایزه صلح نوبل را دارد، ممکن است حتی اسرائیل و تندروهای داخلی را کنار بگذارد تا به توافقی دست یابد. حداقل یک نفر که این احتمال را رد نمی‌کند، جان لیمبرت است، کسی که یکی از 53 آمریکایی بود که در جریان تسخیر سفارت آمریکا در تهران، 15 ماه در ایران گروگان بود. لیمبرت گفت: «دونالد ترامپ خودشیفتگی و غرور زیادی دارد و فکر می‌کنم که او قطعاً دوست دارد که یک ژست بزرگ بگیرد و اعتبار حل مشکلات با ایران را به نام خود ثبت کند.»

پس، همان‌طور که ترامپ می‌گوید: هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. اما با توجه به تمایل ترامپ به اغراق و عدم درک کامل او از منطقه و به‌ویژه ایران - علاوه بر دشمنی دیرینه بین واشنگتن و تهران - و مخصوصاً زمان در حال سپری شدن برای برنامه هسته‌ای ایران، به نظر می‌رسد که احتمال درگیری میان دو کشور بیشتر است. و در حالی که ممکن است این درگیری با دور جدیدی از «فشار حداکثری» و اظهارات تند آغاز شود، به نظر می‌رسد که یک الگوی تشدید خطرناک از قبل به راه افتاده باشد.

مسعود پزشکیان دستاوردهای موشکی و فضایی

یک ایران متفاوت

اگر ترامپ فکر کند که ایرانِ 2018 همان ایرانی است که اکنون با آن مواجه خواهد شد، باید منتظر یک غافلگیری باشد. ایرانِ 2025 بسیار متفاوت از ایرانِ هفت سال پیش است. از آن زمان، ایران برنامه تحقیقات هسته‌ای و غنی‌سازی اورانیوم خود را گسترش داده و سرعت بخشیده است، به‌طوری‌که حجم قابل توجهی اورانیوم با غنای بالا انباشت کرده و این کشور را به مرحله‌ای نزدیک کرده است که کارشناسان آن را «کشور آستانه‌ای هسته‌ای» می‌نامند. ایران همچنین در هفت سال گذشته روابط خود را به‌طور سیستماتیک با چین گسترش داده است، کشوری که 90 درصد از صادرات نفت ایران را خریداری می‌کند. ایران به‌علاوه روابط خود را با روسیه نیز نزدیک‌تر کرده است و اخیراً یک توافق «شراکت استراتژیک» با این کشور امضاء کرده است؛ توافقی که هم بعد نظامی دارد و هم روابط اقتصادی و مالی دو کشور را تقویت می‌کند.

علاوه بر این، ایران توانسته از طریق کمک دیپلمات‌های چینی، با رقیب دیرینه‌اش در خلیج فارس، عربستان سعودی، آشتی کند. در گذشته، دولت سعودی به‌طور جدی مخالف ایران بود و تلاش می‌کرد که برجام را مسدود کند. اما اکنون سعودی‌ها - با وجود اینکه دوستان نزدیک ترامپ و شرکای تجاری سودآور شرکت‌های ترامپ و دامادش جارد کوشنر هستند - در مقابله با تهران در کنار ایالات متحده نخواهند ایستاد.

در طرف ایران، از زمان انتخاب دوباره ترامپ، مقامات ایران در هر جهتی سیگنال‌هایی ارسال کرده‌اند که با وجود برخوردهای قبلی با ترامپ، آماده‌ گفتگو هستند؛ در مقاله‌ای از وزیر خارجه سابق، محمدجواد ظریف در مجله فارن افرز، در مصاحبه رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان با ان‌بی‌سی، در سخنرانی ظریف در مجمع جهانی اقتصاد در داووس، در یک مقاله طولانی از پزشکیان در تهران تایمز و در جاهای دیگر، مقامات ارشد ایران بارها گفته‌اند که خواهان مذاکرات هستند.

اما، همان‌طور که انتظار می‌رود، آن‌ها محتاط هستند. ظریف، دیپلماتی که در تنظیم توافق 2015 نقش داشت، در نشست داووس گفت که امیدوار است ترامپ «منطق» را در پیش گیرد و افزود: «امیدوارم که این‌بار، "ترامپ 2" جدی‌تر، متمرکزتر و واقع‌بین‌تر باشد.» پزشکیان به ان‌بی‌سی هشدار داد: «ما این تردید را داریم که، هرچقدر هم که وارد گفتگو و دیالوگ شویم، آن‌ها در تلاشند که حکومت را سرنگون کنند، نه اینکه مشکلات را حل کنند.»

او در یک مقاله نوشت: «ترامپ در واقع هم به دنبال دیالوگ و توافق با ایران است و هم به اجرای سیاست فشار حداکثری خود علیه جمهوری اسلامی. اما توافقی که او می‌خواهد بسیار متفاوت از توافقی است که ما می‌خواهیم. ما خواهان توافقی در چارچوب برجام هستیم... اما تیم ترامپ خواهان توافقی جامع است که همه مسائل از جمله برنامه هسته‌ای، توان موشکی ما، موضع ما در قبال رژیم صهیونیستی و سیاست‌های منطقه‌ای، همچنین حقوق بشر در آن گنجانده شود. بنابراین، قابل تصور است که ترامپ دوباره به دنبال اعمال فشار حداکثری باشد.»

لیمبرت می‌گوید که حمایت پزشکیان از مذاکرات قطعاً مورد حمایت مقامات عالی است: «ما درباره جمهوری اسلامی صحبت می‌کنیم که رویکردی ایدئولوژیک دارد، اما در مقابل خطر، به شدت عملگرایانه عمل می‌کنند.»

 

ادامه دارد