به گزارش اکوایران، سه هفته پیش، بشار اسد در یک اجلاس عربی در ریاض حضور داشت و از توجه دیپلماتیک برخوردار بود. او در مقابل میکروفون ایستاد و درباره همبستگی سیاسی سخن گفت، با رهبران قدرتمند عربی از جمله محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی دیدار کرد و در واقع با فرش قرمز از او استقبال شد.

به نوشته فایننشال تایمز، در آن زمان بشار اسد رهبر نامحبوب یک کشور تجزیه‌شده بود، اما آن‌قدر جای پای محکمی داشت که حتی اروپایی‌ها نیز از طریق اردن به دنبال راه‌حلی برای حل بحران پناهندگان سوری بودند. این اقدام اگرچه نه تطهیر چهره، اما دست‌کم پذیرش از روی ناچاری بود. بیش از یک دهه جنگ داخلی برای سرنگونی اسد ناکام ماند و او توانست کم‌کم از موقعیت تحقیرشده خود بازگردد.

انقلاب دو هفته‌ای

اکنون اسد ۵۹ساله پناهنده‌ای در مسکو است، مجسمه پدرش در طرطوس سرنگون شده و شورشیان در حال جستجوی سفارتخانه‌های دمشق برای یافتن هر نشانه‌ای از کسانی هستند که در حکومت او مسئولیت داشتند.

شورش سوریه

مسیر یک هفته‌ای که شورشیان اسلام‌گرا طی کردند تا به پایتخت برسند، مملو از اجساد جنگجویان و سربازان، تانک‌های رهاشده و انبوهی از یونیفرم‌های نظامی سربازان فراری است. این مسیر بخشی از بقایای جنگی بوده که قدرت‌های جهانی را به یک آتش‌بس ناآرام کشاند: نیروهای آمریکایی و روس در دو گوشه کشور و پایگاه‌های ترکیه‌ای در شمال، در حالی که ایران و اسرائیل هم در سوریه در میانه جنگ در سایه‌ خود، در زد و خورد بودند.

زوال تدریجی حکومت اسد فضایی برای رشد داعش فراهم آورد، بحران پناهندگان که اروپا را دگرگون ساخت، آفرید و به مرگ نیم میلیون نفر انجامید. سقوط اسد کشوری استراتژیک را از هم پاشاند و در برابر آینده‌ای نامعلوم قرار داد.

در تاریخ ۲ دسامبر مشخص شد حکومتی که ۱۳ سال جنگ داخلی را تاب آورده، با جدی‌ترین تهدید خود روبه‌روست. شورشیان وارد حلب شدند که بزرگ‌ترین شهر سوریه و محل نبرد چهارساله‌ای است که در سال ۲۰۱۶، گروه‌های شورشی تحت حمایت ترکیه پس از مداخله روسیه به نفع اسد، از آن عقب‌نشینی کردند.

در حین سقوط حلب، ایران حمایت خود را نشان داد. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، به سوریه رفت و با اسد دیدار کرد، در منطقه مجلل مزه دمشق قدم زد و در رستوران معروف دجاجاتی کباب خورد. او در پستی در اکس نوشت: «کاش اینجا بودید». طبق گزارش وزارت امور خارجه ایران، او اطمینان داد که سوریه دوباره بر گروه‌های تروریستی غلبه خواهد کرد. اما یکی از منابع نزدیک به تهران به فایننشال تایمز گفت که به طور خصوصی، عراقچی به اسد گفت که ایران دیگر قادر به ارسال نیرو برای حمایت از او نیست.

ایران سوریه

بعد از آن، گروه هیئت تحریرالشام که پیشتاز حمله شورشیان بود، مناطق اطراف حما را تصرف کرد؛ شهری یک‌میلیون‌نفری که زندان‌هایش بسیاری از مخالفان سیاسی از زمان شورش ۱۹۸۲ تاکنون را در خود جای داده بود. در آن زمان، پدر بشار اسد شورشیان را سرکوب کرد و ده‌ها هزار نفر را کشت،

طبق گزارش‌های رسانه‌های محلی، اسد حقوق سربازان را دو برابر کرد و روسیه حملات هوایی انجام داد. اما برخلاف گذشته که برتری هوایی روسیه در بمباران شهرهای تحت تصرف گروه‌های شورشی نقش مهمی ایفا می‌کرد، این حملات نتوانستند از سرعت پیشروی تحریرالشام بکاهند.

اینکه شورشیان توانستند این‌طور سریع پیشروی کنند تا حدی نتیجه دو جنگ بود: جنگ روسیه در اوکراین و جنگ اسرائیل علیه متحدان ایران.

مانند ایران، روسیه هم وعده‌های علنی برای حمایت از اسد داده بود، اما یک مقام سابق کرملین به فایننشال تایمز گفت که آن‌ها هم به مانند ایران در کمک به اسد دچار محدودیت بودند؛ زیرا حمله پوتین به اوکراین توان مسکو را گرفته است. هانا نوتِ، مدیر برنامه عدم اشاعه اوراسیا در مرکز مطالعات عدم اشاعه جیمز مارتین می‌گوید: «اگر جنگ اوکراین نبود، اسد سقوط نمی‌کرد یا دست‌کم روس‌ها بیشتر حاضر به کمک بودند».

ضعف اسد همزمان با پیشرفت اسرائیل در نبردی در نزدیکی مرزهای سوریه یادآور تولد سلسله حکومتی خود او بود. حافظ اسد، پدر بشار پس از شکست سوریه در جنگ ۱۹۶۷ علیه اسرائیل و از دست رفتن بلندی‌های جولان، به طور ناگهانی رئیس‌جمهور شد.

پس‌لرزه‌های بمباران اسرائیل

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در واکنش به سقوط اسد مدعی شد که این ماجرا نتیجه مستقیم اقدامات قاطع این رژیم علیه دو حامی اصلی اسد، حزب‌الله و ایران، است. به ادعای این روزنامه، چند هفته پیش، نتانیاهو، یکی از نزدیک‌ترین مشاوران خود در امور سیاست خارجی، ران دِرمر، را به مسکو فرستاد تا پیامی برای اسد ارسال کند: اگر ایران را مهار نکند، اگر اجازه دهد حزب‌الله در سوریه دوباره تقویت شود، اگر مرز خود با لبنان را برای انتقال سلاح و پول باز نگه دارد، «ما به سراغ او خواهیم رفت».

اسرائیل سوریه

در حالی که شورشیان پیشروی خود را ادامه می‌دادند، سقوط دمشق هنوز بعید به نظر می‌رسید. این شهر کهن در طول جنگ داخلی تقریباً پابرجا مانده بود. اما یک دیپلمات به فایننشال تایمز گفت که پشت پرده، ایرانی‌ها شروع به ترک اسد کردند. 

طی دو روز، شورشیان حما و سپس حمص، آخرین شهر بزرگ در مسیر دمشق را تصرف کردند. طبق شیوه‌های قبلی گروه‌های شورشی اسلام‌گرا، تحریرالشام با رهبران قبایل محلی به توافق رسیدند و به جنگ‌سالاران محلی هشدار دادند که بی‌طرف بمانند.

یک دیپلمات به فایننشال تایمز گفت حتی خود تحریرالشام نیز از سرعت فروپاشی ارتش سوریه شگفت‌زده شد. در آغاز حمله، آن‌ها ۳۰۰ جنگجو برای شکستن مواضع ارتش سوریه در خط کاهش تنش سال ۲۰۱۹ فرستادند و ارتش سوریه به راحتی ناپدید شد. آمریکا و متحدانش تلاش داشتند که خود را با شرایط هماهنگ کنند. نیروهای آمریکا در سوریه در امتداد مرز با ترکیه و بسیار دور از پیشروی شورشیان مستقر بودند. یک مقام آمریکایی گفت: «اتفاقات سریع‌تر از آنچه ما می‌توانستیم تحلیل کنیم در حال تغییر بودند».

ترک‌ها انتقام گرفتند

دستگاه اطلاعاتی ترکیه که از جناح‌های جداگانه شورشیان حمایت کرده و از سال ۲۰۱۶، به آن‌ها در حفظ بخش وسیعی از زمین‌های جنوب مرز ترکیه-سوریه یاری رسانده، در این حمله دخیل بود. پهپادهای شناسایی ترکیه پیش‌تر به دلایل عملیاتی خود، از تأسیسات نظامی مسیر دمشق نقشه‌برداری کرده بودند، بنابراین توانستند فهرست‌های دقیقی از تجهیزات جنگی ارتش اسد ارائه دهند.

ترکیه به برخی جناح‌های شورشی که تحت عنوان ارتش ملی سوریه فعالیت می‌کنند، تسلیحات می‌دهد و این جناح‌ها با تحریرالشام هماهنگ شدند. در ازای این کمک، ترکیه تضمین‌هایی دریافت کرد که شورشیان اسلام‌گرا از همکاری با شورشیان کُردی که از حمایت آمریکا برخوردارند و کنترل بخش‌های بزرگی از قلمرو سوریه را دارند، خودداری کنند.

ترکیه سوریه

ترکیه این شورشیان را بخشی از حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) می‌داند که توسط اتحادیه اروپا و ایالات متحده گروهی تروریستی شناخته می‌شوند، هرچند آمریکا آن‌ها را برای نبرد با داعش ضروری می‌داند. یک مقام غربی خاطرنشان کرد: «ما به کُردها توصیه کردیم که اکنون زمان خوبی است که از دیوارهایشان مراقبت کنند و حصارهایشان را بپایند». به کردها گفته شد که این نبرد آن‌ها نیست.

دمشق پیش روی شورشیان بود. با حرکت تحریرالشام به سمت جنوب، گروه‌های شورشی دیگر از استان درعا، محل آغاز جنگ داخلی سال ۲۰۱۱ نیز به سمت شمال راه افتادند. ظاهراً نیروهای اسد یک‌شبه ناپدید شده بودند. ناظران محلی جنگ‌ها احتمال می‌دهند که آن‌ها با شورشیان توافق کرده بودند تا بدون درگیری، بزرگراه را ترک کرده و اجازه فرار داشته باشند.

پیشروی شورشیان به دمشق تداعی‌گر مسابقه مشابهی در سال ۱۹۱۸ است؛ زمانی که نیروهای غربی و عربی برای گرفتن دمشق از ارتش عثمانی در رقابت بودند. جایزه در آن زمان، همچون اکنون، سوریه بود. نتیجه فوری آن زمان، همچون اکنون، آشفتگی بود. شنبه‌شب، مردم دمشق شب وحشتناکی از حملات هوایی اسرائیل که به دنبال نابود کردن زیرساخت‌های نظامی برای جلوگیری از افتادن آن‌ها به دست شورشیان بود، تجربه کردند.

اما صبح روز بعد، دمشق در دست آن‌ها بود. تحریرالشام فعلاً مقررات منع آمدوشد شبانه وضع کرده، نگهبانانی را خارج از ساختمان‌های اداری قرار داده، بانک مرکزی را تحت کنترل درآورده و محمد غازی الجلالی، نخست‌وزیر سوریه را از دفترش به هتل فور سیزنز منتقل کرده است.

خروج اسد نه توسط دفترش، بلکه توسط وزارت خارجه روسیه اعلام شد.

پایان پوتین در سوریه

جان فورمن، وابسته دفاعی سابق بریتانیا در مسکو گفت فقط مسئله زمان بود که پایگاه هوایی روسیه در حمیمیم و پایگاه دریایی در طرطوس سقوط کنند. او خاطرنشان کرد: «اگر روس‌ها نتوانند امنیت پایگاه‌ها را تأمین کنند، مجبور به ترک خواهند شد». همزمان، خبرگزاری تاس روسیه به نقل از یک منبع کرملین گزارش داد که شورشیان امنیت پایگاه‌ها و تأسیسات دیپلماتیک روسیه در سوریه را تضمین کرده‌اند.

فورمن افزود بدون این دو پایگاه، برای روسیه دشوار خواهد بود که چالش‌های نیروی دریایی ناتو را پاسخ دهد یا قدرت هوایی خود را در دریای مدیترانه و دریای سرخ به نمایش بگذارد و از حضور خود در شمال و جنوب صحرای آفریقا حمایت کند.

روسیه سوریه سوخو 35

پست‌های رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهند که تجهیزات روسی به سمت هر دو پایگاه اصلی خود عقب‌نشینی کرده‌اند، در حالی که هواپیماهای باربری سنگین میان روسیه و سوریه در رفت‌وآمد هستند. هواپیمای عظیم‌الجثه اِی‌اِن-۱۲۴ با طول بال ۷۴ متری و توانایی حمل اقلام بزرگ در تصاویر ماهواره‌ای بر روی باند فرودگاه دیده شده است. اما مقیاس دقیق خروج روسیه نامشخص بوده و ممکن است به اندازه خروج ایرانی‌ها دراماتیک نباشد.

یک هواپیمای احتمالاً روسی اخیراً از جایی در سوریه بلند شد که به احتمال زیاد، مرد شماره یک تحت تعقیب این کشور، یعنی بشار اسد را حمل می‌کرد. در پایتختی که او پشت سر گذاشت، غارتگران به خانه‌اش هجوم بردند.

مانند دیگر متحدان سقوط‌کرده روسیه، او اکنون با آینده‌ای نامشخص روبروست، چرا که دیگر برای روسیه و ایران سودمند نیست. در سوریه، جوانان با استفاده بر مجسمه او سورتمه‌سواری می‌کنند.