به گزارش اکوایران، فریب، نفوذ و جاسوسی دست‌کم از زمان یونانیان باستان که اسب چوبی را به شهروندان تروآ هدیه دادند، نقش مهمی در جنگ‌ها داشته‌اند.

در دوران معاصر، چنین عملیات‌هایی به ندرت اثر استراتژیک گسترده‌ای داشتند، اما عملیات‌ دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل علیه حزب‌الله لبنان در پاییز گذشته و همچنین عملیات اخیر اوکراین علیه ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک روسیه، این نوع عملیات‌ها را بار دیگر در جبهه مقدم منازعات قرن بیست و یکم قرار داده است.

به نوشته وال استریت ژورنال، هر دو عملیات نشان دادند که پیشرفت‌های فناورانه - مانند پهپادها، شبکه‌های ارتباطی و باتری‌ها و مواد منفجره‌ای کوچک‌تر اما قدرتمندتر - می‌توانند به همراه مهارت‌های فنی برتر، مسیر یک جنگ را به طور بالقوه تغییر دهند.

به گفته یک مدیر امنیتی ارشد سابق: «فناوری امروز امکانات جدید زیادی به شما می‌دهد. شما فضای وسیع‌تری برای شناسایی نقاط ضعف دشمن دارید، چرا که می‌توانید از بسیاری موانع فیزیکی که در گذشته قابل عبور نبودند، عبور کنید». با این حال، او افزود که بسیاری از همین فناوری‌ها می‌توانند به طرف مقابل نیز قدرت بدهند. همیشه قضیه دوطرفه است. بستگی دارد که کدام طرف در بهره‌برداری از آسیب‌پذیری‌های طرف مقابل مهارت بیشتری دارد. شما به نیروی انسانی خوب نیاز دارید تا با فناوری کار کند. فناوری بر شانه‌های عامل انسانی سوار است، نه بالعکس.

پیجر

ذات جنگ در حال تغییر است

در نهایت، موفقیت در این دنیای به سرعت در حال تغییر، بستگی به توانایی پیش‌بینی فرصت‌های جدید دارد، چیزی که قدرت‌های بزرگ مانند روسیه و شاید آمریکا ممکن است در درک آن آهسته عمل کنند، این که ذات جنگ در حال تحول است.

برایان کاتولیس، پژوهشگر ارشد مؤسسه خاورمیانه، گفت: «ضعف حزب‌الله درباره ناامنی‌های زنجیره تأمین و شکست حیرت‌انگیز روسیه، همه ناشی از کمبود تخیل بود». او افزود که این شیوه جدید جنگ توازن قدرت را به نفع بازیگران ضعیف‌تر تغییر می‌دهد: «اگر بتوانید فراتر از وزن خود ضربه بزنید و در عین حال هزینه‌ها و پیامدهای منفی برای خودتان محدود باشد، میدان بازی می‌تواند برابر شود.»

عملیات چندمرحله‌ای اسرائیل برای رهگیری و کاشت مواد منفجره در پیجرهای مورد استفاده حزب‌الله، سپس بی‌سیم‌های فرماندهان این گروه، و پس از آن حملات هدفمند که منجر به ترور حسن نصرالله، رهبر فقید حزب‌الله لبنان، در سپتامبر گذشته و بیشتر رهبران این سازمان شد، حداقل به طور موقت توازن قدرت را در سراسر خاورمیانه دگرگون کرد.

عملیات اوکراین در اول ژوئن برای هدف قرار دادن پنج پایگاه هوایی روسیه که ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک مسکو در آنها مستقر بود نیز نتیجه یک عملیات اطلاعاتی طولانی‌مدت در عمق خطوط دشمن بود. این حمله همزمان که با پهپادهای مخفی شده در کانتینرهای روی کامیون‌ها انجام شد، نشان داد که حتی دورافتاده‌ترین نقاط روسیه هم در دسترس اوکراین است و اطلاعات نظامی اوکراین توانایی عملیات در سراسر دولت پلیسی و شدیداً تحت نظارت روسیه را دارد. چهار پایگاه از پنج پایگاه - از جمله یکی در شمال مغولستان - هدف قرار گرفتند. پنجمین پرتاب‌کننده پهپاد دچار نقص فنی شد.

اوکراین بیش از ۲۰ هواپیما را هدف قرار داد و بر اساس فیلم‌های پهپادی منتشر شده توسط اطلاعات اوکراین از چهار پایگاه و عکس‌های ماهواره‌ای مستقل حداقل ۱۲ فروند را نابود کرد. این حمله توانایی روسیه در شلیک موشک‌های کروز به سراسر اوکراین، که یکی از مهم‌ترین مزیت‌های مسکو در این جنگ بود، را به شدت تضعیف کرد.

روسیه پیش از حمله یکشنبه حدود ۱۱۲ فروند بمب‌افکن استراتژیک Tu-22 و Tu-95 داشت. مسکو اکنون دیگر قادر به ساخت این بمب‌افکن‌ها نیست و تنها نیمی از این ناوگان عملیاتی بود. برخلاف عملیات بی‌سیم‌های اسرائیل در لبنان که منجر به تلفات غیرنظامیان شد، اوکراین در حمله خود که «عملیات تار عنکبوت» نام گرفت، به غیرنظامیان روسی آسیبی نرساند.

جنگ اوکراین

جنگ نامتقارن، تنها راه بقا

اندری زاگرودنیوک، وزیر دفاع سابق اوکراین که در حال حاضر مشاور دولت اوکراین است، گفت که اوکراین پیش‌تر با استفاده از تاکتیک‌های نوآورانه پهپادهای دریایی، توانایی ناوگان دریایی روسیه در دریای سیاه را به شدت تضعیف کرده و کشتی‌های جنگی گران‌قیمت را برای مسکو به جای دارایی به باری روی دوش تبدیل کرده است. اگر اوکراین بتواند به همین ترتیب هوانوردی استراتژیک روسیه را از کار بیندازد، «دستاوردی عظیم» خواهد بود. در واقع ایجاد پارانویا و هرج‌ومرج در صفوف دشمن اغلب به اندازه خسارت‌های فیزیکی واقعی به کار می‌آید. 

 

مسکو در جایگاه هدف حملات خرابکاری

پوتین قبلاً با افتخار گفته بود که پدر خودش زمانی در «گردان تخریب» ان‌کاوِد، که پیش‌درآمد کا‌گ‌ب بود، خدمت می‌کرد و حتی یک بار پشت خطوط دشمن در جنگ جهانی دوم به جنگل نفوذ کرده بود تا یک انبار مهمات نازی‌ها را منفجر کند. پیش از پیوستن به کا‌گ‌ب، پوتین با داستان‌ها و فیلم‌های جاسوسی تولید شده توسط سرویس جاسوسی شوروی که عملیات‌های خرابکاری مسکو علیه رایش سوم را به تصویر می‌کشید، بزرگ شده بود. او بعدها در زندگینامه‌اش گفت: «بیشترین چیزی که مرا شگفت‌زده کرد، این بود که تلاش یک نفر توانست آنچه ارتش‌های کامل نتوانستند انجام دهند، به ثمر برساند.»

اما حالا شرایط تغییر کرده است. دن هافمن، رئیس سابق مقر سی‌آی‌اِی در مسکو، گفت: «اوکراین پشت خطوط دشمن است و با استفاده از جنگ نامتقارن به دشمن مسلح به سلاح هسته‌ای ضربه می‌زند. نمادین بودن ماجرا به این دلیل است که پوتین خودش یک افسر اطلاعاتی است و با این حال شکست‌های متعددی در حوزه اطلاعات متحمل می‌شود.»

داستان عملیات «تار عنکبوت» هم‌اکنون در میان متحدان ناتو طنین‌انداز شده و آن‌ها در حال مطالعه نوآوری‌هایی هستند که اوکراین به کار گرفته است - از جمله استفاده از هوش مصنوعی برای هدایت پهپادها به سوی اهدافشان. این عملیات نشان داده که چگونه اوکراین با نیروی انسانی کمتر، می‌تواند با استفاده از برتری تکنولوژیکی قدرت عملیات‌های اطلاعاتی خود را افزایش دهد. اوکراین با هدف قرار دادن همزمان اهدافی در هزاران کیلومتر فاصله، برتری روسیه یعنی وسعت جغرافیایی‌اش را به نقطه ضعف تبدیل کرد.

توماش کوپچنی، فرستاده دولتی جمهوری چک در اوکراین، گفت: «در گذشته نیروهای ویژه ممکن بود با زیردریایی کوچکی به پلی نزدیک شوند و مواد منفجره کار بگذارند. اما حالا پهپادها این کار را انجام می‌دهند. این تکنولوژیزه کردن عملیات‌ها است». او درباره عملیات «تار عنکبوت» گفت: «هر ارتشی از این عملیات درس می‌گیرد. اگر پیش از این از من می‌پرسیدید، نمی‌توانستم چنین روشی را تصور کنم».