اکوایران: پروژه وفاق ملی که دولت چهاردهم آن را شعار اصلی خود معرفی می‌کرد، امروز بیش از هر زمان دیگری زیر سایه فشارهای تندروها قرار گرفته است. در این گزارش نگاهی انداخته‌ایم به مسیر پرپیچ‌وخمی که دولت در این مسیر پیموده است.

به گزارش اکوایران، وفاق کلیدواژه و شعار محوری دولت چهاردهم بود. شاید بتوان کلیدی‌ترین نکته دولت چهاردهم را پروژه وفاق ملی دانست؛ پروژه‌ای که دولت بارها توسط آن تمجید و گاهی نیز مورد انتقاد قرار گرفته است.

از جمله موضوعاتی که پروژه وفاق در آن مورد تمجید قرار گرفت، می‌توان به موضوع انتصاب و به‌کارگیری زنان و اقلیت‌های مذهبی و قومیتی اشاره کرد. حضور اهل تسنن و قومیت‌‎ها در میان مدیران ارشد و میانی اجرایی کشور از جمله مواردی است که طی دهه‎‌‌های اخیر از جمله موضوع‌های مورد بحث در فضای سیاسی کشور بوده و همواره بر ضرورت حضور آنها تاکید می‌شود؛ این‌بار دولت چهاردهم از ابتدای روی کار آمدنش وعده به‌کارگیری نخبگان اهل سنت و قومیت‌ها را داد.

زهرا بهروزآذر، معاون امور زنان و خانواده اعلام کرد که از آغاز به‌کار دولت تاکنون بیش از ۲۷۰۰ انتصاب زن در سطوح مختلف از معاون وزیر تا استاندار و بخشدار انجام شده است.  به گفته او، برای نخستین‌بار در دولت حضور مدیران اهل سنت و کرد فراهم شده است: استاندار زن سنی‌مذهب، معاون توسعه روستایی کرد اهل سنت و حتی چهره‌هایی از اهل سنت در هیئت دولت منصوب شده‌اند.

دولت چهاردهم همچنین در روز رأی اعتماد نیز شاهد یکی از نادرترین حمایت‌های پارلمان در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. تمام وزرای پیشنهادی رأی اعتماد گرفتند.

دو قربانی در یک روز

اما به مرور زمان نشانه‌هایی از شکاف در وفاق به چشم خورد و موجی از انتقادات به پزشکیان به راه افتاد که دولت را متهم به سوءاستفاده از واژه وفاق کردند. موجی که  با  استیضاح همتی در 12 اسفند سال گذشته -هفت ماه پس از تشکیل دولت چهاردهم-  قدرت گرفت و یک روز بعد نیز با استعفای محمدجواد ظریف  از معاونت راهبردی ریاست جمهوری ادامه پیدا کرد. بدین ترتیب تندروها در یک روز دو مقام کلیدی دولت را هدف قرار دادند.

بسیاری معتقدند که دولت در این راستا ضعیف عمل کرد و نتوانست به خوبی پشت وزیر اقتصاد خود و همچنین محمدجواد ظریف بایستد. فشارهای تندروها با کارت زرد‌های متعدد و تذکرهای مختلف به افراد کابینه ادامه پیدا کرد.

ادامه فشارها: برکناری سه نفر در یک روز

درپی ادامه فشارها بر اعضای دولت، موج تازه‌ای از انتقادات روانه انتصابات فرهنگی و اجتماعی دولت چهاردهم شد. مهم‌ترین قربانی این دوره نادره رضایی بود؛ اولین زن تاریخ جمهوری اسلامی که به‌سمت معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد منصوب شده بود.

نادره رضایی تنها پس از حدود ۹ ماه فعالیت، در ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ توسط وزیر فرهنگ برکنار شد. آنطور که در رسانه‌ها عنوان شد، حضور رضایی در سمت معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد، از همان ابتدا با انتقادات و حملات سنگین همراه بود. مخالفان او از نمایندگان مجلس گرفته تا رسانه‌های اصول‌گرا، هر حرکت و تصمیمش را به جنجال بدل کردند؛ از ماجرای لغو کنسرت‌های بزرگ و فستیوال «کوچه» گرفته، تا لایک‌های او بر پست‌های مختلف. در مقابل، حامیانش او را نمادی از گشایش فرهنگی و صدای نسل جوان می‌دانستند.

آنطور که «فرارو» نوشت، دلیل اصلی این برکناری، حواشی مربوط به لغو چند رویداد هنری بزرگ عنوان شد. از جمله اعتراض گسترده به لغو کنسرت خیابانی همایون شجریان در میدان آزادی بود. روزنامه «هم‌میهن» نیز در این خصوص نوشت که وزیر ارشاد «بالاخره در برابر فشار تندروها تسلیم شد و نادره رضایی را برکنار کرد.»

همزمان با این تحولات در حوزه فرهنگ، تغییرات مدیریتی چشمگیری در بخش‌های اقتصادی-اجتماعی صورت گرفت. «شرق» با تیتر «سه برکناری در یک روز» به ماجرای استعفای همزمان نادره رضایی، حجت‌الله میرزایی و حسین علایی پرداخت.

در همان 17 شهریور دو مدیرعامل مهم صندوق‌های بازنشستگی دولت نیز کنار گذاشته شدند:  حسین علایی از مدیریت عامل صندوق بازنشستگی فولاد و حجت‌الله میرزایی از مدیریت عامل صندوق بازنشستگی کشوری. علت رسمی این تصمیم، ادغام صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد در صندوق کشوری اعلام شد.

پس از تصویب این ادغام، علایی و میرزایی «کناره‌گیری» کردند تا علاالدین ازوجی با حکم احمد میدری وزیر کار به عنوان سرپرست صندوق بازنشستگی کشوری و فولاد منصوب شد.

آینده پروژه وفاق

در مجموع، این حوادث نشان می‌دهد که پروژه وفاق ملی که دولت بر آن پافشاری می‌کرد، در برابر فشارهای رسانه‌ای و سیاسی طیف تندرو رنگ باخته است و دیگر خبری از آن شور شعار انتخاباتی پزشکیان نیست و عده‌ای از تحلیلگران بر این باورند که رئیس‌جمهوری وفاق یک‌طرفه‌ای را در دستور کار قرار داده است.

همناطور که محمدعلی  ابطحی، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری دولت اصلاحات به اکوایران گفت: پزشکیان وفاق ملی را صادقانه  مطرح کرد؛ اما بسیاری از رقبای او وفاق ملی را عملیاتی و مورد قبول قرار ندادند. به همین دلیل وفاق ملی یک‌طرفه شکل گرفت که طبیعتاً وفاق یک‌طرفه معنا ندارد.