با مرگ برجام و فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی، قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران دوباره جان گرفته‌اند؛ اتفاقی که نه تنها یادآور سال‌های پرتنش تحریم‌های بین‌المللی است، بلکه پرسش‌های جدی درباره آینده اقتصاد، سیاست و امنیت کشور برانگیخته است.

این بار اما شرایط متفاوت است؛ نه ایران همان ایران ده سال پیش است و نه معادلات جهانی شباهتی به گذشته دارد. کارشناسان هشدار می‌دهند که تأثیر این تحریم‌ها بیش از آنکه در سطرهای خشک قطعنامه‌ها رقم بخورد، به رفتار عملی چین و روسیه، نحوه مواجهه ایران و توان دستگاه دیپلماسی در مدیریت بحران بستگی دارد.

تحریم‌ها؛ سیاسی یا حقوقی؟

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل، در گفت‌وگو با اکوایران تأکید می‌کند که بازگشت قطعنامه‌ها بیش از آنکه مبنای حقوقی داشته باشد، یک تصمیم سیاسی است. به باور او، اروپا و آمریکا در حالی به مکانیسم ماشه متوسل شده‌اند که از منظر حقوقی اختیار و صلاحیت لازم را برای فعال کردن آن ندارند. ایران، چین و روسیه همواره بر این نکته تأکید کرده‌اند که اروپایی‌ها پس از خروج آمریکا از برجام، موقعیت حقوقی خود را برای استناد به این مکانیسم از دست داده‌اند.

با این حال، احمدی بر یک نکته کلیدی انگشت می‌گذارد: سرنوشت واقعی تحریم‌ها نه در ژنو و نیویورک، بلکه در پکن و مسکو تعیین می‌شود. اگر چین و روسیه به طور عملی مانع از اجرای قطعنامه‌ها شوند و با ایران همراهی کنند، تحریم‌ها عملاً اثرگذاری محدودی خواهند داشت. در غیر این صورت، فشارهای اقتصادی می‌تواند دوباره بر شانه‌های ایران سنگینی کند.

مناقشه حقوقی پیچیده با شورای امنیت

محمود صادقی، حقوقدان و نماینده پیشین مجلس نیز در گفت‌وگو با اکوایران بازگشت تحریم‌ها را ورود ایران به یک مناقشه حقوقی پیچیده توصیف می‌کند.

او یادآور می‌شود که بر اساس بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام، اروپا بهانه‌ای برای فعال کردن مکانیسم ماشه پیدا کرده است؛ هرچند ایران این اقدام را فاقد مشروعیت می‌داند.

به گفته صادقی، خطر اصلی در این مرحله، احتمال قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد است؛ فصلی که کشورها را در صورت تهدید صلح و امنیت جهانی در موقعیت‌های سخت‌گیرانه‌تری قرار می‌دهد و حتی می‌تواند بهانه‌ای برای اقدامات نظامی فراهم کند. از نگاه او، پیامدهای این تحریم‌ها تنها به حوزه اقتصاد محدود نمی‌شود، بلکه امنیت و جایگاه بین‌المللی ایران را نیز در معرض تهدید قرار می‌دهد.

فشارهای اقتصادی و اجتماعی

محمد عطریانفر، فعال سیاسی و عضو حزب کارگزاران در گفت‌وگو با اکوایران، ابعاد اقتصادی بازگشت تحریم‌ها را پررنگ‌تر می‌بیند.

او معتقد است که زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی ایران امروز نسبت به دهه گذشته آسیب‌پذیرتر شده‌اند؛ کسری بودجه مزمن، تورم افسارگسیخته و کاهش اعتماد عمومی باعث شده تاب‌آوری جامعه کمتر شود. در چنین شرایطی، بازگشت تحریم‌ها اجتناب‌ناپذیر است که به نوسانات شدید ارزی و فشار بیشتر بر معیشت مردم منجر شود.

با این حال، عطریانفر به ظرفیت مدیریت دولت اشاره می‌کند و بر این باور است که در صورت وجود برنامه‌ریزی مناسب و انسجام ملی، می‌توان اثرات تحریم‌ها را تا حدی کنترل کرد. او اما هشدار می‌دهد که بُعد سیاسی این بحران بسیار حساس‌تر از اقتصاد است؛ چرا که فعال شدن مکانیسم ماشه، مدیریت استراتژیک روابط ایران با جهان را بیش از پیش دشوار خواهد کرد.

دیپلماسی فعال به‌جای انفعال

محسن پاک‌آئین، دیپلمات پیشین در گفت‌وگو با اکوایران، نگاه متفاوتی ارائه می‌دهد.

او معتقد است که شرایط امروز نسبت به ده سال پیش تغییر کرده است؛ چین و روسیه دیگر همراهی کامل با غرب ندارند و در بسیاری از پرونده‌های بین‌المللی در برابر آمریکا و اروپا ایستاده‌اند. به باور او، همین شکاف می‌تواند فرصتی برای ایران باشد تا با تکیه بر دیپلماسی فعال، فشار تحریم‌ها را به حداقل برساند.

پاک‌آئین بر این نکته تأکید می‌کند که «مسئله اصلی نه خود تحریم‌ها، بلکه شیوه مواجهه ایران با این شرایط است». او راهکار را در تقویت روابط با کشورهای دوست، همسایگان، اتحادیه کشورهای آسیای جنوب شرقی و دیگر شرکای منطقه‌ای می‌داند؛ شرکایی که می‌توانند بخشی از بار فشارهای غربی را کاهش دهند.

تکرار گذشته؟

بازگشت تحریم‌های شورای امنیت بسیاری را به یاد سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ می‌اندازد؛ سال‌هایی که اقتصاد ایران با تورم شدید، سقوط ارزش ریال و انزوای مالی مواجه شد. اما آیا این بار همان سناریو تکرار خواهد شد؟ کارشناسان می‌گویند پاسخ ساده نیست. از یک سو، ایران امروز توان دفاعی و علمی بالاتری دارد و تجربه عبور از تحریم‌ها را پشت سر گذاشته است. از سوی دیگر، شرایط اقتصادی داخلی شکننده‌تر شده و جامعه تاب‌آوری کمتری نسبت به فشارها دارد.

با بازگشت تحریم‌ها و فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران در نقطه‌ای حساس قرار دارد؛ نقطه‌ای که سیاست خارجی، اقتصاد، دیپلماسی و حقوق بین‌الملل با یکدیگر تلاقی می‌کنند. کارشناسان معتقدند: فشارهای مالی و نوسانات ارزی قابل پیش‌بینی است، اما تاب‌آوری اقتصادی ایران امروز نسبت به ده سال پیش بالاتر است.

ایران همچنین باید انسجام ملی، تقویت اعتماد عمومی و حفظ امنیت سرزمینی را اولویت دهد. همکاری فعال با چین، روسیه و دیگر شرکای راهبردی، کلید مقابله با تحریم‌ها و کاهش اثرگذاری آنهاست.

این پرونده، فراتر از یک مسئله اقتصادی یا سیاسی، آزمونی برای توانایی ایران در مدیریت فشارهای بین‌المللی و حفظ استقلال در تصمیم‌گیری‌های راهبردی است. حالا پرسش مهم این است: ایران چگونه می‌تواند میان مقاومت در برابر فشارهای خارجی و حفظ ثبات داخلی توازن برقرار کند؟