سال انتخاباتها سال خوبی برای دموکراسی بوده است
اکنون مشخص شده ترسهای لیبرالها مبنی بر اینکه امسال، سال پیروزی پوپولیسم نالیبرال باشد اشتباه بودهاند.
در این «سال انتخاباتها»، لیبرالها درگیر تفکرات فاجعهباری بودهاند. بسیاری میترسیدند که سیاستمداران اقتدارگرا و پوپولیست، از ویکتور اوربان مجارستان تا نارندا مودی هند، با افزایش سهم آراءشان دستاوردهایشان را تثبیت کنند. بر اساس تحلیل فوریۀ 2024 خانۀ آزادی، آزادی در جهان، جهان در نزدیک به دو دهۀ گذشته مشغول شاهد عقب رفتن دموکراسی بوده است، امری که با ظهور قدرتهای بزرگی مثل چین و روسیه، جنگهای داغ در اوکراین و خاورمیانه و به قدرت رسیدن یا پیشرفت ناسیونالیستهای پوپولیست در کشورهایی که کاملاً دموکراتیک به نظر میرسیدند -آلمان، مجارستان، هند و ایتالیا- تشدید شده است.
برای لیبرالهایی که خواهان حفظ جهان به عنوان جایی امن برای دموکراسی هستند، شاید هشداردهندهترین لحظه در نیمۀ ژوئیه از راه رسید، هنگامی که جمهوریخواهان رئیسجمهور دونالد ترامپ را به عنوان نامزد ریاست جمهوری و جیدی ونس تندرو را به عنوان معاونش تأیید کردند. اگرچه ترامپ کوشید نتیجۀ انتخابات سال 2020 ایالات متحده را تغییر دهد، گزینۀ مورد علاقۀ حزبش بود. او تازه از یک تلاش برای ترور جان به در برده بود؛ مشت برافراشتهاش و دعوتش به «مبارزه، مبارزه، مبارزه» تضاد آشکاری با رئیسجمهور کنونی، جو بایدن، داشت که عملکردش در مناظرۀ ماه قبل او را گزینۀ از پیش بازنده کرده بود.
اما معلوم شده است ترسهای لیبرالها مبنی بر اینکه امسال، سال پیروزی پوپولیسم نالیبرال باشد اشتباه بودهاند. اگرچه در چندین کشور ایدئولوژیهای اقتدارگرا به روشنی دستاوردهایی داشتهاند، دموکراسی در بسیاری از بخشهای جهان انعطافپذیری غافلگیر کنندهای نشان داده است و ممکن است در ایالات متحده هم پیروز شود. لیبرالهای پرشماری با باور افول جریان دموکراتیک، دستهایشان را محکم به هم فشار میدهند و مستأصلانه میپرسند آیا میتوانند کاری دربارۀ این روند بکنند یا خیر. پاسخهای این پرسش سادهاند: با دیگر شهروندان بیرون بروید و رأی بدهید یا اگر گرایش بیشتری به فعالیت دارید، سخت تلاش کنید تا افراد همفکر بسیج شوند تا به سیاستمداران دموکرات کمک کنند برندۀ انتخابات شوند. مسئلۀ اصلی دموکراسی لیبرال عاملیت شخصی است و شواهد اندکی وجود دارد که نشان بدهند فعالیتهای سیاسی سنتی دیگر جواب نمیدهند.
سال انتخاباتها
سال انتخاباتها چنین نامیده شده است چون بیش از هر سال دیگری شهروندان کشورهای گوناگون جهان پای صندوق انتخابات میروند؛ نزدیک به 30 کشور انتخاباتهایی دارند که هم تعیین کنندهاند و هم رقابتی. این سال مهم در واقع در اواخر سال 2023 آغاز شد، مهمترین مورد هم انتخابات 15 اکتبر لهستان بود که حزب قانون و عدالت را پایین کشید و ائتلافی از احزاب لیبرال را به قدرت رساند. حزب قانون و عدالت مسیر حزب دست راستی فیدس مجارستان را دنبال میکرد اما همکاری شدید پلتفرم مدنی لهستان و دیگر احزاب چپ یا میانه -که اعضایش سخت کار کردند تا بر اختلافات گذشتهشان غلبه کنند و تجمعهای بزرگی برگزار کردند تا رأی بیاورند- باعث شد 41 کرسی را از چنگ حزب قانون و عدالت بیرون بیاورند، امری که باعث شد این حزب دیگر اکثریت پارلمان لهستان را در اختیار نداشته باشد. این مسئله عقبنشینی بزرگی برای پوپولیسم در اروپا بود و مجارستان را از متحدی مهم در اتحادیۀ اروپا محروم کرد. تنها کشور دیگری که در شرق اروپا به سوی پوپولیسم رفت اسلواکی بود که در آن رابرت فیسکو در ماه اکتبر دوباره نخست وزیر شد و متعهد شد که حمایت شدید کشورش از اوکراین را پایان میدهد. رئیسجمهور طرفدار غرب اسلواکی، زوزانا کاپوتووا نتوانست برای دومین بار رئیسجمهور شود و در ماه ژوئن سال جاری جای خود را به متحد فیکو، پیتر پلگرینی، داد که مانند فیکو بیشتر با روسیه همدل است. اگرچه پوپولیستها دستاوردهایی داشتند، اسلواکی کشوری شدیداً دو قطبی است؛ در ماه مه، بابت مخالفت نخست وزیر فیکو با کمک نظامی به اوکراین به او شلیک کرد.
در نوامبر 2023، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آرژانتین، خاویر میلی توانست سرخیو ماسا را شکست بدهد. بسیاری در ایالات متحده به اشتباه فکر میکردند میلی، با توجه به مدل شخصی ضددولت و حمایت رئیسجمهور سابق ایالات متحده، ترامپ آرژانتین باشد. اما میلی سوار موج مردمی نارضایتی از پرونیستهای حاکم بود که کشور را درگیر رکود اقتصادی شدیدی کردند. اگرچه بسیاری از پوپولیستها حامی دولتی قدرتمند هستند که آماده است ارزشهای فرهنگی محافظهکارانه را اعمال کند، میلی یک لیبرتارین واقعی است. موفقیت زودهنگام برنامۀ ایجاد ثبات اقتصادیاش به او اجازه داد علیرغم پایگاهی ضعیف در کنگرۀ ملی آرژانتین، محبوبیتش را حفظ کند. خطر اصلی میلی حرکت به سوی اقتدارگرایی نیست بلکه تضعیف بیش از اندازۀ دولت آرژانتین است.
اوایل سال 2024، شاهد نتایج متفاوتی برای دموکراسی بود. در ماه ژانویه، حزب مترقی دموکراتیک تایوان توانست کومینتانگ طرفدار چین را شکست داد و فنلاند در اردوگاه دموکراتیک باقی ماند. در هر دو مورد، احزاب برنده بیسر و صدا اما شدیداً تلاش کرده بودند تا اکثریت قوۀ مقننۀ کشورهایشان را به دست بیاورند. در طرف دیگر، ماه بعد، نجیب بقیلۀ ال سالوادور با عدد خیره کنندۀ 85 درصد از آراء دوباره انتخاب شد -پاداشی برای کاهش چشمگیر جرم و جنایت از طریق استفاده از ابزارهای فراقانونی برای حبس بخش بزرگتری از رهبری باندهای خلافکار کشور. بقیله در کارزارش برای انتخابات مجددش، منع قانون اساسی سالوادور علیه انتخاب مجدد پیاپی را معلق کرد؛ کاملاً ممکن است که تا سالها در قدرت بماند. جریان پاداش دادن به حاکم مستبد در انتخابات ریاستجمهوری اندونزی و انتخاب پرابوو سوبیانتو ادامه یافت. گروههای حقوق بشری پرابوو، فرماندۀ سابق نیروهای ویژه، را به انجام جنایت جنگی طی اشغال تیمور شرقی به دست اندونزی در دهههای 1980 و 1990 متهم کردهاند؛ بین سالهای 2000 تا 2020 او اجازۀ سفر به ایالات متحده را نداشت تا اینکه وزارت امور خارجۀ ترامپ به او ویزا داد. اما پیروزیاش ممکن است نشان دهندۀ چیزی نباشد مگر محبوبیت چشمگیر سلفش، یوکو ویدودو که پرابوو ادعا کرده است میراث او را تثبیت خواهد کرد.
در بنگلادش، حزب فاسد عوامی لیگ به رهبری شیخ حسینه در ژانویه قدرت را در دست داشت، در حالی که در سرتاسر کشور اعتراضاتی نسبت به حکومتش وجود داشت. موفقیتش اما موقتی بود چرا که دور تازهای از اعتراضات پس از انتخابش باعث شد در اوایل اوت، حسینه از کشور فرار کند. معلوم نیست که بنگلادش کشوری دموکراتیک شود یا خیر اما روشن است که تعداد قابل توجهی از شهروندان این کشور دیگر علاقهای به حاکمی نداشتند که 20 سال از 28 سال گذشته در قدرت بوده است.
ردّ درمانهای پوپولیستی
در میانۀ سال دو انتخابات مهم از راه رسیدند، در آفریقای جنوبی و مکزیک، که نمیتوان به سادگی آنها را در چارچوب پوپولیست در برابر لیبرال جای داد. در آفریقای جنوبی، کنگرۀ ملی آفریقا که از زمان گذار این کشور به دموکراسی در سال 1994 فضای سیاسی کشور را در دست داشته است، 71 کرسیها و اکثریتش را در کنگرۀ ملی از دست داد. ظهور حزبی جدید، اومخونتو وسیزوه، که با رئیسجمهور فاسد سابق این کشور جیکوب زوما ارتباط داشت ایجاد مشکل میکرد اما در میانۀ انتخابات، کنگرۀ ملی آفریقا نه با اومخونتو وسیزوه بلکه با اتحاد دموکراتیک ائتلاف کرد؛ حزبی که نمایندۀ رأی دهندگان سفید و به اصطلاح رنگین پوستهاست یا دو رگههاست. اتحاد دموکراتیک سه کرسی در پارلمان به دست آورد و حزب چپگرای افراطی مبارزان آزادی اقتصادی، پنج کرسی را از دست داد. با توجه به تمام جنجالهای فساد و افول اقتصادی که آفریقای جنوبی در دهۀ گذشته تجربه کرده است، انتخابات سال 2024 بهنوعی آرامشبخش بود. رأی دهندگان کنگرۀ ملی آفریقا را بابت حکمرانی فاسدش بر کشور پاسخگو کردند اما به سوی درمانهای پوپولیستی هم نرفتند.
مکزیک هم به شکل مشابهی قدرت فرهنگ دموکراتیکش را به نمایش گذاشت. تحلیلگران لیبرال رئیسجمهور کنونی این کشور، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، را یک پوپولیست اهل آمریکای لاتین دانستهاند اما او در برابر دولت فاسد و ناکارآمد محبوب بود. او در سخنرانیهای روزانهاش، علیه الیگارشی فاسدی صحبت میکرد که دههها بود بر مکزیک حکومت میکرد. او جنگ با قاچاقچیان مواد مخدر را کاهش داد که به صورت موقت باعث کاهش خشونت شد اما نتوانست مشکل اصلی مکزیک در سالهای پیش رو را حل کند. و چند سیاست طرفدار فقرا را آغاز کرد و تا حد زیادی به حفظ نظم مالی پایبند بود. در مقام نخستین رئیسجمهور چپگرای مکزیک پس از انقلاب سال 1920 این کشور، شدیداً محبوب شد و جانشنیش، کلودیا شینباوم، در ژوئن با بیش از 30 درصد اختلاف رقیب محافظهکارش را برد. حزب شینباوم، مورنا، در کنگرۀ مکزیک هم اکثریت قاطع را به دست آورد و به این ترتیب میتواند پس از به قدرت رسیدن، قانون اساسی را هم تغییر دهد. لوپز اوبرادور در دوران ریاست جمهوریاش تمایلات نالیبرال بسیاری را به نمایش گذاشت و هدیۀ خداحافظیاش به این کشور، به اصطلاح اصلاح نظام قضایی مکزیک خواهد بود که در واقع، استقلال قوای این کشور را شدیداً تضعیف خواهد کرد. اما معلوم نیست شینباوم پس از رسیدن به قدرت چگونه از قدرت قابل توجهاش استفاده کند. ظاهراً تعصبات لوپز اوبرادور را ندارد. اگر مسئلۀ غافلگیرانهای پیش نیاید، او را بیشتر یک سیاستمدار چپ میانۀ آمریکای لاتینی میدانند تا یک پوپولیست چپ.
دیگر انتخابات مهم در هند برگزار شد، جایی که رأیگیری در چند مرحله و بین اواسط آوریل تا اوایل ژوئن برگزار شد. انتظار میرفت نخست وزیر مودی -از اعضای اصلی باشگاه ناسیونالیست پوپولیست این کشور که رسانهها، دادگاهها و آزادیهای مدنی کشورش را تضعیف کرده بود- اکثریت حزب ناسیونالیست بهاراتیا جاناتا را در مجلس سفلی هند، لوک سابا، تقویت کند. در عوض، حزب بهاراتیا جاناتا اکثریت را از داست داد و مجبور شد وارد ائتلافی با دیگر احزاب شود. این حزب به ویژه در شمال منطقۀ مرکزی هند متحمل شکست شد و در آنجا 49 کرسیاش را از دست داد، از جمله در ایالت فقیر اوتار پرادش.
انتخاباتی که تأثیر جهانی کمتری داشت اما باز هم مهم بود در پایان ماه ژوئن در مغولستان برگزار شد. این کشور که بین روسیه و چین قرار دارد، تنها کشور اوراسیای مرکزی بود که پس از سقوط شوروی در سال 1991 و خروج از مدار مسکو، به دموکراسی رسید و آن را حفظ کرد. اما حزب حاکم خلق مغولستان، جانشین حزب کمونیست عصر شوروی، بین سالهای 2022 و 2024 روز به روز اقتدارگراتر شد و بیشتر به سوی روسیه حرکت کرد. در انتخابات اما حزب دموکراتیک کرسیهایش را بیش از دو برابر کرد و نظام فاسد را کنار زد. این نتیجه به سرخط خبرهای غرب راه پیدا نکرد اما نشان داد که قدرت رأی دهندگان عادی میتواند از دموکراسی دفاع کند.
تغییرات آشفته کننده
انتخابات پارلمان اروپا در اوایل ژوئن برگزار شد. احزاب پوپولیستی مانند حزب آزادی در اتریش، جبهۀ ملی مارین لو پن در فرانسه، جایگزینی برای آلمان، حزب آزادی در هلند و برادران ایتالیای جورجیو ملونی همگی پیشرفت کردند. در این بلوک متشکل از 27 عضو، بزرگترین بازندهها سوسیالیستها و سبزها بودند. تغییری برآشفته کننده بود اما زمین لرزهای را که برخی پیشبینی کرده بودند به وجود نیاورد. احزاب میانه و راست میانه مانند اتحاد دموکرات مسیحی آلمان و پلتفرم مدنی لهستان سهم آراء خود را حفظ کردند یا بر آن افزودند. حزب قانون و عدالت لهستان شش کرسی را از دست داد، مثل فیدس در مجارستان، جایی که عضو حزب دگراندیش، پیتر ماگیار، با ایجاد حزب خودش پس از رسواییهای مربوط به فساد در حزب فیدس، آراء را شکست.
دو نتیجۀ ناخوشایند انتخابات پارلمان اروپا در فرانسه و ایتالیا اتفاق افتادند. حزب جبهۀ ملی لو پن از ائتلاف میانۀ رئیسجمهور امانوئل مکرون جلو افتاد و تعداد رأیهایی که به دست آورد، بیش از دو برابر آنها بود. این مسئله باعث شد در پایان ماه ژوئن، مکرون اعلام انتخابات ملی کند. حزب جبهۀ ملی 37 کرسی به دست آورد و ائتلاف چپگرایان، جبهۀ مردمی جدید، 32 کرسی دیگر افزود؛ یک لحظه چینن به نظر رسید که جوردن باردلای جوان از حزب جبهۀ ملی در راه دفتر نخست وزیری است. اما در دور دوم رأیگیری در اوایل ژوئیه، احزاب میانه و چپ نامزدهای ضعیفترشان را از انتخابات خارج کردند و یک بار دیگر جبهۀ ملی از قدرت دور ماند. این مسئله فقط به این دلیل اتفاق افتاد که احزاب چپگرا همکاری و نامزدهایشان را محدود کردند -کار کسل کننده اما ضروری سیاست که ائتلافهای قبلی از انجام آن ناتوان بودند.
در ایتالیا، وضعیت بدتر است. در انتخابات پارلمان اروپا، حزب پوپولیست برادران ایتالیای ملونی به میزان قابل توجهی آرایش را افزایش داد و ائتلاف راستگرایان اکثریت قابل توجهی از پارلمان ایتالیا را در دست دارد. ملونی، که در اواخر سال 2022 نخست وزیر شد، در ابتدا خودش را فردی میانهرو نشان میداد. در اوایل دورۀ نخستوزیریاش با اعلام حمایت شدید از اوکراین راه خودش را از پوپولیستهای طرفدار روسیهای مثل اوربان و فیکو جدا کرد و بسیاری از مفسران احتمال دادند از دورۀ دوم ریاست اورزولا فون در لاین بر کمیسیون اروپا حمایت کند. اما پس از انتخابات پارلمان اتحادیۀ اروپا، به طرف راست چرخید و حزبش به حمایت مشروط از اوکراین رأی داد و با انتخاب مجدد فون در لاین مخالفت کرد.
تنها کشور مهم اروپایی که بدون تهدید به قدرت رسیدن یک حزب پوپولیست انتخابات برگزار کرد، بریتانیا بود که در اوایل ژوئیه، حزب کارگر به پیروزی قاطعی بر محافظهکاران رسید. محافظهکاران 14 سال در قدرت بودند و در این مدت پنج نخست وزیر داشتند و کشور را به رکود ادامهداری کشاندند و یکی از کارهایشان حمایت از خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا بود. وقتی حزب کارگر رهبر چپ افراطیاش، جرمی کوربین، را با کییر استارمر میانهروتر جایگزین کرد، رأی دهندگان واکنش خوبی نشان دادند. پوپولیست تندرویی مانند نایجل فاراژ هنوز در میدان است؛ حزب دست راستیاش، اصلاح بریتانیا، 14 درصد از آراء را به دست آورد، بیش از لیبرال دموکراتها، که 12 درصد از آراء را به دست آوردند. اما نظام انتخاباتی بریتانیا او را از قدرت دور نگه داشت.
مقاومت دموکراتیک
هنوز تعدادی از انتخاباتهای مهم در راهند: در مولداوی، جایی که رئیسجمهور لیبرال، مایا ساندو، احتمالاً از نو انتخاب شود و در گرجستان، جایی که حزب طرفدار روسیۀ رؤیای گرجستان شانس خوبی برای حفظ قدرت دارد. اما مهمترین انتخابات در 5 نوامبر در ایالات متحده اتفاق میافتد، بین ترامپ و نامزد دموکراتها، معاون رئیسجمهور کامالا هریس. در زمان مجمع ملی جمهوریخواهان در میانۀ ژوئیه، پیروزی ترامپ در برابر بایدن پا به سن گذاشته محتمل به نظر میرسید اما با تصمیم بایدن برای کنار کشیدن، ناگهان دموکراتها جان تازهای گرفتند. حالا بسیاری از نظرسنجیها، در سطح ملی و بسیاری از ایالتهای مهم چرخشی، نشان میدهند که هریس از رقیبش جلوتر است.
نتیجۀ انتخابات آمریکا تأثیر عظیمی بر نهادهای آمریکا و جهان خواهد داشت. ترامپ رهبران اقتدارگرایی مانند ولادیمیر پوتین روسیه و شی جینپینگ چین را ستوده و در آمریکا هم وعده داده است تا موانع پیش روی قدرتهای اجرایی را تضعیف کند. او قریب به یقین حمایت ایالات متحده از اوکراین را تمام خواهد کرد و دربارۀ ارزش اتحادهایی مانند ناتو هم ابراز تردید کرده است. او وعدۀ پایان دادن به روابط تجاری با چین را داده و گفته بر تمامی محصولات خارجی تعرفۀ ده درصدی اعمال خواهد کرد. حزب جمهوریخواه آگاهانه سیاستهای لیبرتارینی سالهای رونالد ریگان را کنار گذاشته و میخواهد قدرت دولت را به خدمت اهداف محافظهکار دربیاید.
اما تا به حال، سال انتخاباتها برای دموکراسیهای سرتاسر جهان بد نبوده است. احزاب و رهبران پوپولیست و اقتدارگرا در بعضی کشورها دستاوردهایی داشتهاند اما در دیگر کشورها باختهاند. شهروندان مخالفتشان را به شیوههای دیگری هم با حکمرانی افتدارگرایانه نشان دادهاند. در ژوئیه، اکثریت قابل توجهی از ونزوئلاییها به نامزد اپوزیسیون، ادموندو گونزالز، رأی دادند و رژیم مادورو مجبور شد با تقلبی قابل توجه مادورو را برنده اعلام کند. فقط با اقتدارگرایی عیان و کنار گذاشتن هر گونه مشروعیت دموکراتیک است که رژیم مادورو میتواند دوام بیاورد. و در میانمار، جایی که خونتای نظامی به دنبال کودتایی در سال 2021، برگزاری انتخابات را کنار گذاشت، قیام مسلحانهای که مخالفان دموکراتیک خونتا را با تعدادی از گروههای قومی شبهنظامی متحد کرده است، بخشهای قابل توجهی از کشور را در دست گرفته است.
انتخاباتها به خودی خود سیاستها یا نتایج خوب را تضمین نمیکنند. آنچه فراهم میکنند فرصتی برای پاسخگویی رهبران بابت شکست سیاستها و پاداش دادن به آنها بابت چیزهایی است که از نظر مردم موفقیت به حساب میروند. انتخاباتها زمانی خطرناک میشوند که رهبرانی را به قدرت میرسانند که نه تنها میخواهند سیاستهای مشکوکی را تحمیل کند، بلکه امید دارند نهادهای لیبرال و دموکراتیک را هم تضعیف یا منحل کنند. از این جنبه، ایالات متحده به یک نمونۀ قابل توجه تبدیل شده است. در سالهای اخیر، در هیچ یک از دموکراسی اروپایی یا آسیایی رهبری نبوده است که به صراحت حاضر نباشد نتیجۀ انتخابات را بپذیرد و خشونت عمومی به راه انداخته باشد تا از قدرت کنارهگیری نکند. تمایل بسیاری از رأی دهندگان جمهوریخواه به عادیسازی وقایع 6 ژانویۀ 2021 نشانۀ تضعیف هنجارهای دموکراتیک در دموکراسی اول جهان است -چیزی که در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید در ماه نوامبر، پوپولیستهای دیگر هم آن را تکرار خواهند کرد (مانند حامیان رئیسجمهور سابق برزیل، ژائیر بولسونارو، که در سال 2023، با تقلید از شورشیان 6 ژانویه به کنگرۀ کشورشان حملهور شدند).
درسی که تا به اینجای کار باید از سال انتخاباتها آموخت این است که ظهور سیاستمداران پوپولیست و اقتدارگرا گریز ناپذیر نیست. میتوان در برابر عقبنشینی دموکراتیک مقاومت کرد و در بسیاری از کشورهایی که در آنها انتخابات برگزار میشود هم چنین اتفاقی افتاده است. اما هنجارهای دموکراتیک را نمیتوان با خشونت، روشهای قضایی (مثلاً استفاده از متمم چهاردهم برای رد صلاحیت ترامپ)، ظهور رهبر کاریزماتیک جدید یا اصلاحی سریع نجات داد. آنچه مؤثر خواهد بود، کار پیوسته و معمولاً کسل کنندۀ سیاستهای دموکراتیک است: بحث کردن، قانع کردن و بسیج کردن رأی دهندگان، تعدیل سیاستها، ایجاد ائتلافها و در صورت ضرورت، سازش. حتی در زمان سرخوردگی نسبت به دموکراسی جهانی، شهروندان هنوز هم عاملیت دارند تا به سوی آیندههای بهتر حرکت کنند.
منبع: فارن افرز
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
عقبنشینی اسراییل و سفر عراقچی به عربستان
-
همتی بودجهخوار جدید را لو داد/ کسری بودجه 1403 علنی شد
-
یک رسانه منطقهای: سیگنال مهم پهلو گرفتن دو ابر نفتکش در ساحل خارک/ فشار بر تلآویو از طریق خلیج فارس؟
-
توقف احیای توافق لبنان از سوی واشنگتن/ پای تهران در میان است؟/ تنها اهرم آمریکا چیست؟
-
قاچاق 90 درصدی گردو و مغز بادام درختی به ایران
-
3 استاندار جدید در دولت چهاردهم معرفی شدند
-
آمادهسازی طلا و سکه برای رشد بیشتر؟/ حراجهای طلایی مرکز مبادله درحال برگزاری
-
بازار مسکن در محله پرخریدار تهران؛ همه فروشنده شدند
-
فروپاشی آرام اوکراین در جبهه شرقی؛ آغاز پایان یا تغییر تاکتیک؟