به گزارش اکو ایران ،شهرها و روستاها در هر کشوری می توانند در معرض آسیب ها و بلایایی مثل سیل، زلزله، آتش سوزی، انفجار و فرونشست زمین باشند. آنچه تفاوت مناطق مختلف را در میزان آسیب پذیری رقم می زند میزان ایمنی ساختمان هاست. اینکه مسئولین و قانون های موجود، تا چه حد به ایمن سازی، بهسازی، مقاوم سازی و نوسازی ساختمان ها اهمیت می دهند.

آنچه روشن است در کشور ما این درجه از اهمیت در سطح بسیار پایینی قرار دارد چراکه هر بلای طبیعی یا غیرطبیعی در هر نقطه از کشور ضرر و زیان جانی و مالی چشمگیری از خود بر جای می گذارد. سیل ها، زلزله ها، آتش سوزی ها و آثار زخم های کهنه ی آن ها بر در و دیوار شهرها و روستاهای ما موید این مطلب هستند.اما چرا چنین امر واجبی در کشور ما مورد غفلت واقع شده است؟ چرا قوانین مشخص و معینی در این حوزه وجود ندارد؟ و اینکه چه ساز و کاری باید به وجود بیاید تا از آسیب های بیشتر جلوگیری کرد.

 امیر ساعدی دریانی، عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی، کارشناس سازه و عمران و از افرادی ست که بارها به اشکال متفاوت نگرانی خود را از وضعیت ایمنی ساختمان ها اعلام کرده. او معتقد است جلوی آسیب از هرکجا گرفته شود، منفعت است و با توضیحاتی که راجع به ناایمنی ساختمان ها ارائه می دهد، فروریزش ساختمان هایی مثل پلاسکو که نمونه های مشابه آن در شهر تهران و دیگر کلانشهرهای کشور کم هم نیستند، یک فاجعه است که شهر را هفته ها و در همه ی جوانب تحت تاثیر قرار می دهد. حال شما فکر کنید که در اثر بلایای طبیعی چند ده و چند صد پلاسکوی فروریخته داشته باشیم. ساختمان هایی که هیچ تمهیداتی در حوزه های زمین لرزه، آتش سوزی، انفجار  و فرونشست برای آن ها در نظر گرفته نشده است.

با این استاد دانشگاه که پژوهش ها و کارهای تحقیقاتی بسیاری در خصوص آتش، زلزله، انفجار و فرونشست زمین انجام داده به گفتگو نشستیم. او معتقد است که  شکل گیری کمپینی برای ایمن سازی ساختمان ها و بناهای ناایمن در کلانشهرهای ایران از نان شب هم واجب تر است و نهادی مانند مجلس شورای اسلامی با محوریت کمیسیون عمران، باید به حوزه وضع این قوانین ضروری ورود کند.

در گفتگوهای خود  از نمونه های زیاد ساختمان های ناایمن یاد کرده اید. آن چه از بحث های شما برمی آید این است که در حال حاضر بسیاری از ساختمان های ما دچار مشکل ایمنی هستند چه در تهران و چه در شهرستان ها. سد راه ایمن سازی این ساختمان ها چیست؟ گام نخست در برداشتن این سد چیست؟

من نکات زیادی را در این باره طرح کرده ام و سوال اساسی که همیشه در ذهن دارم این است که چطور می شود یک کشور، قانونی برای ایمن سازی انبوه غیرقابل باوری از ساختمانهای ناایمن نداشته باشد. پس باید تاکید کنم که اکنون اصلی ترین موضوع این است که ما در خصوص رفع ناایمنی ساختمان ها مشکل قانونی داریم. به این معنا که الان اصلا ابزارهای قانونی ایمن سازی مشخص نیست. بدیهی است که اگر فرض بگیریم شهرداری به عنوان یک نهاد متولی بخواهد به حوزه ایمن سازی ورود کند در حال حاضر که نمی تواند ساختمان های ناایمن را تعطیل کند. اگر بخواهد چنین کند همان ابتدا جلویش می ایستند که تو به چه مجوزی آمده ای جلوی کسب و کار ما را گرفته ای.

پس در وهله ی اول باید قوانین پایه ی بحث ایمن سازی ساختمان ها در مجلس شورای اسلامی تصویب شود. ما از کمیسیون مرتبط یعنی کمیسیون عمران توقع داریم که روی این حوزه به صورت تخصصی و با گرفتن مشورت های لازم، کار کند، قوانین لازم را مصوب کرده و دست شهرداری و وزارت راه و شهرسازی را باز کند که به استناد آن ها بتوانند کار درست را انجام دهند.پس می بینید که  در هر صورت و در حال حاضر ما ضعف قانونی داریم و کاری نمی شود کرد.

untitled

برای رفع این ضعف قانونی چه باید کرد؟ نقش شورای شهر در این میان چیست؟ سایر ارگان ها، نهادها و سازمان های مرتبط در چه جایگاهی نسبت به ایمن سازی ساختمان ها قرار دارند؟

باید بگویم که این مساله ای فراتر از شورای شهر است و شورای شهر در این حوزه نمی تواند مصوبه ی اجرایی داشته باشد. این کار مصوبه ای بالادستی می خواهد به این دلیل که در قدم اول باید اجازه ی استفاده ی مالک از ملکش را تا زمان رفع خطر، سلب کنید. در اینجا چند مساله مطرح می شود؛ اول این که چه کسی باید بگوید که ساختمان، ناایمن است؟ ما هنوز چنین مرجعی در این زمینه نداریم. آیا شهرداری ارگان مورد نظر در صدور دستور سلب مالکیت است؟ وزارت شهرسازی باید این موضوع را مطرح کند؟ سازمان نظام مهندسی باید بگوید یا کارشناس رسمی دادگستری یا سازمان مدیریت بحران؟ پس مشخص شدن اینکه کدام نهاد، ارگان، سازمان و... مسئول و متولی تعیین ناایمن بودن ساختمان است بسیار مهم است به دلیل این که این قوانین بسیار حساس هستند و می توانند بسیار مفسده آمیز هم باشند.

قدم دوم که پیش از قدم اول باید اجرا شود این است که کارشناسی که می خواهد بگوید ساختمان ناایمن است بر چه اساسی باید ناایمن بودن ساختمان را تشخیص دهد. پس ما به یک چک لیست نیاز داریم که بر اساس آن بگوییم ساختمان ها بر اساس نداشتن کدام آیتم ها در برابر آتش سوزی، زلزله و... ناایمن هستند.

در حال حاظر، آیین نامه های مربوط به تعیین ناایمن بودن ساختمان موجود هستند اما می بایست قانونی، مصوب کند که بر اساس کدام آیین نامه باید عمل کرد. برای نمونه در حوزه ی زلزله، آیین نامه ی طراحی، آیین نامه ی ۲۸۰۰ است. آیین نامه ی مقاوم سازی، آیین نامه ی بهسازی لرزه ای است. این آیین نامه تا حدودی دست پایین تر می گیرد پس اول باید مشخص شود که کارشناس بر اساس کدام آیین نامه و چک لیست، ناایمنی را تشخیص دهد؛ برای آتش، برای زلزله، برای سیل.

باید گفت که این ها کارهای پیجیده ای نیستند و تنها برای این که همدلی و هم نوایی ایجاد شود به تدقیق و تعیین تکلیف نیاز دارند.قدم سوم، این است که بعد از تشخیص ناایمنی، باید یک قدرت اجرایی برای ممانعت جدی از استفاده ی مالک از مورد تملکش تا زمان رفع خطر، وجود داشته باشد. مثال می زنم؛ در حوزه ی گودبرداری های خطرناک- که همین چند روز قبل در نسیم شهر منجر به فروریزش یک ساختمان تقریبا نوساز پنج طبقه شد - این قانون وجود دارد و اگر شهرداری و سازمان نظام مهندسی تشخیص دهند که گود در حال ریزش است، شهرداری می تواند وارد شده، مالک را از انجام اقدام ساختمانی خلع ید کند، خودش مقاوم سازی را انجام دهد و بعد هزینه ی آن را دریافت کند.

بنابراین ساز و کارها موجودند اما باید مشخص شوند کدام نهاد باید مانع استفاده ی مالک از ملک ناایمن شود؟ چه کسی می خواهد این کار را انجام بدهد و اگر مالک ممانعت کرد چه کار باید کرد؟ نیوجرسی جلوی ملک بگذارند؟ درب ملک را جوش بدهند یا چه اتفاقات دیگری رخ دهد.

یک دوره ای بود که شهرداری توافقی با سازمان آب و برق و... امضا کرده بود که اگر شما عوارض نوسازی و پسماند و غیره را پرداخت نمی کردید، انشعابات شما را قطع می کردند که به دنبال شکایت مالکان به دیوان عدالت اداری، نقض شد و شهرداری نتوانست این کار را ادامه دهد بنابراین باید زیرساخت های قانونی امر، مهیا شود تا اولین مالک نتواند به دیوان عدالت اداری برود و بازی را به هم بزند.به عقیده ی من این سه قدم اگر انجام شوند، مشکل قابل حل ست.

بحث هزینه ی ایمن سازی هم مطرح می شود؟ آیا بالا بودن این هزینه ها عاملی برای ایمن سازیست؟

نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که ساختمان های ناایمن مشکلی برای تامین بودجه ی ایمن سازی ندارند. به نظر شما ساختمان های تجاری که در بهترین نقطه ی شهر هستند و مراجعین و ذینفعان زیادی دارند، واقعن اگر بخواهند نمی توانند ظرف یکی دو ماه مشکل ناایمنی خود را حل کند؟ آن ها می توانند بودجه ی ایمن سازی را به راحتی از طریق درآمدی که دارند، تامین کنند. به شرطی که مجبور به این کار شوند. ببینید، قانون خوب، مردم را وادار به اخلاق مداری می کند.

با توضیحات شما، ایمن سازی ساختمان ها کار دشواری نیست. چگونه می شود این مسیر را هموار کرد، آیا می شود این پیشنهادات شما را در قالب یک طرح به کمیسیون مربوطه در مجلس برد؟

بله اما نکته این است که برای انجام چنین کارهایی ابتدا باید در عامه ی مردم حس نیاز ایجاد کرد. چگونه این حس نیاز را ایجاد کنیم؟ با حرف های خیلی ساده. مثل این که «هزینه ی بازسازی یک ساختمان فروریخته صدها برابر بیشتر از مقاوم سازی یک ساختمان ناایمن است.» یا «بازسازی و بهسازی یک ساختمان ناایمن سبب می شود کُشته های بعد از حادثه را نداشته باشیم.» بنابراین ایمن سازی ساختمان هم به لحاظ اقتصادی منفعت دارد و هم به لحاظ معنوی. مثل همان بحث پیشگیری بهتر از درمان است.

وقتی یک حادثه اتفاق می افتد مثل حادثه ی پلاسکو که ابعاد ملی پیدا کرد، نهادهای مسئول مثل بنیاد مستضعفان و غیره، مجبور شدند با هزینه کرد، شرایط را بهسازی کنند در حالی که اگر قبل از حادثه یک صدم این هزینه را می کردند اصلا حادثه ای رخ نمی داد.