به گزارش اکوایران، جان وینتروپ در سال ۱۶۳۰، خطاب به مسافران کشتی خود که همگی مهاجران مسیحی اروپاییِ عازم دنیای جدید بودند، گفت: «ما همچون شهری بر فراز تپه خواهیم بود و چشمان همه‌ی مردم به ما دوخته شده است»، جمله‌ای که به نمادی از استثناگرایی آمریکایی تبدیل شد.

امروز، بدون شک چشمان جهان بر آمریکا دوخته شده است، اما بسیاری از ناظران خارجی شهری را می‌بینند که روزگاری درخشان بود اما اکنون رو به تاریکی گذاشته است. آن‌ها می‌بینند که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، سیاست خارجی و چهره‌ی این کشور را در جهان دگرگون کرده است. به‌جای اینترناسیونالیسم ناقص اما تحسین‌شده، ترامپ ارزش‌های محدود و معاملاتی یک دلال املاک را ترویج می‌کند. او طوری رفتار می‌کند که گویی سخاوت نشانه‌ی ساده‌لوحی است. در جهان‌بینی او، کشورهای قدرتمند، کشورهای ضعیف را تحت سلطه‌ی خود درمی‌آورند و قدرت، حقانیت ایجاد می‌کند.

به نوشته دیوید ایگناتیوس، ستون‌نویس واشنگتن پست، سؤال اساسی اینجاست: در حالی که ترامپ سیاست خارجی سنتی آمریکا را نابود می‌کند، دقیقاً قصد دارد چه چیزی را جایگزین آن کند؟

کارنامه‌ی او شواهد چندانی از تفکر راهبردی او نشان نمی‌دهد. او بیشتر یک اخلالگر و معامله‌گر بوده تا یک سازنده. دوره‌ی اول ریاست‌جمهوری او مجموعه‌ای از تغییرات مداوم در تیم و سیاست‌ها بود، که دستاوردهای پایدار زیادی به همراه نداشت.

نظمی بر اساس روابط رهبران

یکی از بهترین تحلیل‌ها درباره‌ی «چشم‌انداز راهبردی» ترامپ را الکس یانگر، رئیس سابق سازمان اطلاعات بریتانیا (MI6)، ارائه داده است. او در مصاحبه‌ای در ۲۱ فوریه گفت: «ما وارد دوره‌ای جدید شده‌ایم که در آن، دیگر قواعد و نهادهای چندجانبه تعیین‌کننده‌ی روابط بین‌المللی نخواهند بود. بلکه این روابط توسط رهبران قدرتمند و معاملات شکل خواهند گرفت». 

یانگر دیپلماسی سخت‌گیرانه‌ی ترامپ را با کنفرانس یالتا در سال ۱۹۴۵ مقایسه می‌کند، جایی که رهبران پیروز جنگ جهانی دوم - فرانکلین روزولت، ژوزف استالین و وینستون چرچیل - بدون در نظر گرفتن منافع کشورهای کوچک، اروپا را میان خود تقسیم کردند.

او استدلال می‌کند: «ما به‌دلایل متعددی وارد چنین جهانی شده‌ایم و دیگر به دوران گذشته بازنخواهیم گشت.»

نمونه‌ی واضح این رویکرد جدید، برخورد ترامپ با مذاکرات اولیه صلح اوکراین است.

او در مرحله‌ی اولیه‌ی این مذاکرات، رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، را تحت‌فشار قرار داده است تا کیف را مجبور کند با منافع بازیگران قدرتمند، یعنی آمریکا و روسیه، سازگار شود.

علاوه بر این، او در روند دستیابی به توافق صلح، چین را هم به‌عنوان یک بازیگر مهم معرفی می‌کند و گفته که «چین هم می‌تواند کمک کند».

آمریکا اوکراین

به نظر می‌رسد ترامپ یک توازن جدید قدرت با سه قطب اصلی را در ذهن دارد: ایالات متحده، روسیه و چین، با رهبرانی که او آن‌ها را همفکر و هم‌مسیر خود می‌داند. در این میان، بقیه‌ی جهان، از جمله قدیمی‌ترین متحدان آمریکا، باید خودشان به فکر دفاع از منافعشان باشند.

واکنش خشمگین کلود مالورِت، سناتور فرانسوی، در سخنرانی هفته‌ی گذشته‌اش به‌سرعت در سراسر جهان منعکس شد. او گفت: «پیام ترامپ این است که اتحاد با او هیچ فایده‌ای ندارد، زیرا نه از شما دفاع خواهد کرد، نه به شما امتیاز خواهد داد. او حتی تعرفه‌های بیشتری بر شما اعمال خواهد کرد تا بر دشمنانش و در عین حال، از دیکتاتورهایی که به شما حمله می‌کنند، حمایت خواهد کرد.»

نظر جهان درباره‌ی ترامپ

اگرچه جهان نقشی در انتخابات آمریکا ندارد، اما نظرات محکمی درباره‌ی سیاست‌های این کشور دارد.

طبق یک نظرسنجی اروپایی که همین ماه منتشر شد، محبوبیت ایالات متحده در کشورهای بریتانیا، دانمارک، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و سوئد به‌شدت کاهش یافته است – در برخی از این کشورها حتی بیش از ۲۰ درصد افت داشته است.

در کانادا، تنها ۱ نفر از هر ۳ نفر دیدگاه مثبتی نسبت به آمریکا تحت رهبری ترامپ دارد. همچنین، در نظرسنجی ماه دسامبر، ۶۳ درصد از ژاپنی‌ها نسبت به دوره‌ی دوم ریاست‌جمهوری ترامپ ابراز نگرانی کرده‌اند.

آنچه جهان را متحیر کرده، سرعت بالای تغییرات در تعهدات سنتی ایالات متحده است.

وزیر خارجه، مارکو روبیو، روز دوشنبه اعلام کرد که دولت ترامپ ۸۳ درصد از برنامه‌های کمک‌رسانی بین‌المللی (USAID) را قطع کرده است. ترامپ همچنین حمایت نظامی و اطلاعاتی از اوکراین را کاهش داده تا کیف را به دادن امتیازات بیشتری وادار کند. او چنان سریع موضع آمریکا در برابر روسیه را تضعیف کرد که یک سخنگوی کرملین اعلام کرد: «دولت جدید آمریکا با سرعتی چشمگیر، تمام تنظیمات سیاست‌های خارجی خود را تغییر می‌دهد. این تغییرات تا حد زیادی با دیدگاه‌های ما همسو است.»

اروپا اوکراین ناتو

ترامپ ممکن است در بی‌اعتنایی به اروپا دچار اشتباه بزرگی شده باشد. این قاره پس از سال‌ها تبعیت از سیاست‌های واشنگتن، در حال یافتن صدای مستقل خود است.

رهبران اروپایی می‌گویند چنان نگران توسعه‌طلبی روسیه هستند که آماده‌اند با اعزام نیرو به اوکراین پس از آتش‌بس، در برابر تجاوز مجدد مسکو ایستادگی کنند. این تصمیم، روس‌ها را خشمگین کرده است، اما اگر اروپا بر موضع خود باقی بماند، آیا ترامپ واقعاً در برابر نزدیک‌ترین متحدان آمریکا، طرف پوتین را خواهد گرفت؟

استراتژی اقتصادی ترامپ؛ بازگشت به قرن نوزدهم؟

در حالی که اهداف سیاست خارجی ترامپ مبهم و بی‌ثبات‌کننده است، استراتژی اقتصادی جهانی او تعریف‌شده‌تر به نظر می‌رسد - اما به همان اندازه تنش‌زا است.

او پیشنهاد داده است که موانع تعرفه‌ای مشابه اواخر قرن نوزدهم را احیا کند؛ دوره‌ای که ایالات متحده تلاش می‌کرد صنایع تولیدی خود را در برابر رقابت اروپا تقویت کند.

در تئوری، ایجاد چنین دیوارهای تعرفه‌ای می‌تواند قیمت کالاهای وارداتی را آن‌قدر افزایش دهد که سرمایه‌گذاران مجبور شوند کارخانه‌های تولیدی جدیدی راه‌اندازی کنند، و بدین ترتیب «عصر طلایی آمریکا» به وقوع بپیوندد.

اما این فرآیند، که ترامپ این هفته آن را «دوره‌ی گذار» نامید، احتمالاً سال‌ها طول خواهد کشید.