به گزارش اکوایران، در ماه اکتبر، جنبش انصارالله یمن که بیشتر با نام حوثیها شناخته میشود از کشته شدن محمد الغماری، رئیس ستاد مشترک برجسته خود خبر داد. مشخص نبود که آیا الغماری بهدست اسرائیل کشته شده است یا نه؛ همانگونه که در ماه اوت، حملات هوایی جان چند مقام ارشد حوثی را گرفت. اما این ترور پرسشهای مهمی درباره آینده گروه ایجاد کرده است، بهویژه با توجه به تهدیدهای امنیتی موجود و توانایی حوثیها برای بازدارندگی مؤثر در برابر آنها.
برآمده از شش جنگ
به نوشته امواج مدیا، جنبش حوثیها در جریان شش درگیری بزرگ خود با دولت مرکزی بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰—که به «جنگهای صعده» معروف شدند—به شکل کنونیاش درآمد. پیش از آن، بنیانگذار انصارالله، حسین الحوثی (۲۰۰۴–۱۹۵۹)، بدون ساختار سازمانی مشخص یا حضور علنی گسترده، هواداران خود را بسیج میکرد.
تحول این جنبش در دل جنگ داخلی یمن، ذهنیت و سازمان داخلی آن را عمیقاً شکل داد. فعالیت در محیطی پرخطر باعث شد حوثیها محتاط، مخفیکار و بهشدت منظم شوند. افزون بر این، ایدئولوژی گروه و ترس دائمی از شکاف داخلی، ماهیت متمرکز آن را تقویت کرد. در نتیجه، رهبر کنونی، عبدالملک الحوثی، همواره تصمیمگیرنده نهایی و مرجع حل هرگونه اختلاف داخلی بوده است. اما پس از آنکه اسرائیل توانایی تازهای برای هدفگیری چهرههای ارشد حوثی بهدست آورده، تغییر در پروتکلها در حال ایجاد تحولاتی است که در بلندمدت میتواند سبک رهبری متمرکز را که باعث انسجام و کارآمدی شده بود تضعیف کند.
نسل اول وفاداران
نسل نخست جنگجویان حوثی در دوران «جنگهای صعده» پدید آمد. آنها عمدتاً از استان شمالی صعده میآمدند، همراه با برخی از اعضا از حجه در جنوب آن، و اغلب از پیشزمینههای اجتماعی مشابه بودند. بیشتر آنها یا هاشمی بودند که نسب خود را به پیامبر اسلام میرسانند یا از قبیله خولان بن عامر، بهویژه شاخه حیدان. این قبیله پیوندهای زناشویی نزدیکی با خانواده الحوثی داشت و تحت تأثیر عالم زیدی، بدرالدین الحوثی، پدر بنیانگذار انصارالله و رهبر کنونی گروه، قرار داشت. بهعبارت دیگر، خانواده الحوثی در مرکز یک حلقه کوچک و ایدئولوژیک منسجم قرار داشت.
اهمیت این نسل نخست در وفاداری پایدار و نقش محوری آنها در رهبری جنبش نهفته است. عبدالملک الحوثی همچنان برای اداره امور دولتی و فرماندهی عملیات نظامی بر این دایره مورد اعتماد تکیه میکند. این نسل در زمانهای دشوار بالیده که توسط جاهطلبی و ایدئولوژی هدایت میشد و در یک بستر کاملاً محلی یمنی شکل گرفت، زمانی که حمایت ایران یا وجود نداشت یا بسیار محدود بود. حوثیها در طول جنگ ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ با ائتلاف سعودی، بسیاری از نیروهای رده دوم و سوم این نسل را از دست دادند و اخیراً نیز در مقابله با اسرائیل، شاهد از دست دادن چهرههای رده اول بودهاند.
جنبشی نسبتاً جوان، رهبر آن در میانه دهه چهل زندگی قرار دارد و بیشتر مقامات ارشد همسنوسال او هستند. آنها درگیریهای متعدد را از سر گذراندهاند و تجربه زیادی اندوختهاند، اما حالت دائمی جنگ نیز باعث فرسودگی رهبری شده و هنوز انتقال نسلی صورت نگرفته است. ظهور علی حسین الحوثی، فرزند بنیانگذار جنبش و برادرزاده رهبر کنونی بهعنوان رئیس یک سازمان اطلاعاتی تازهتأسیس، بیشتر یک استثناست تا نشانه تغییر نسلی. با این حال، بهنظر میرسد مقدمات ظهور نسل بعدی آغاز شده است.
تفاوت بارز میان حوثیهای جوان و قدیمیتر در شکلگیری تجربیات آنهاست؛ نسل جدید تحت آموزش گسترده ایران رشد یافته، در حالیکه نسل قدیم محصول جنگهای صعده در دوران کمترین دخالت تهران بوده است. این امر نشان میدهد که هر تلاش اسرائیل برای ترور رهبری کنونی حوثیها میتواند نسل جدیدی را—که بیش از پیش تحت تأثیر جمهوری اسلامی است—سریعتر به قدرت برساند. اما از دست رفتن نسل قدیم پیش از تکمیل نهادسازی جنبش و بدون گذار رهبری منظم، میتواند به از دست رفتن تجربیات انباشته و تضعیف پیوند حوثیها با ریشههای خود منجر شود.
نفوذ اطلاعاتی اسرائیل
اندکی پس از آغاز جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳، حوثیها عملیات دریایی علیه کشتیهای مرتبط با اسرائیل را آغاز کردند و خواستار آتشبس شدند. حملات موشکی و پهپادی نیز علیه اسرائیل انجام شد و عمدتاً بندر ایلات را هدف قرار داد. نیروهای اسرائیلی و غربی این حملات را دفع کردند، اما در ژوئیه ۲۰۲۴، یک پهپاد از یمن به تلآویو رسید و یک نفر را کشت. این حادثه اسرائیل را شوکه کرد و نخستین بار بود که حوثیها در بزرگترین شهر اسرائیل تلفات ایجاد میکردند.
فردای آن روز—۲۰ ژوئیه ۲۰۲۴—اسرائیل حملات خود به یمن را آغاز کرد و زیرساختهای انرژی را هدف قرار داد. انتخاب این اهداف نشاندهنده کمبود اطلاعات دقیق درباره محل مقامات ارشد حوثی بود، وضعیتی متفاوت از آنچه علیه حزبالله لبنان دیده شد. نخستین حمله موفق اسرائیل به یک رهبر حوثی در ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵ انجام شد، یعنی ترور رئیس ستاد مشترک، الغماری. گزارشهای ضدونقیضی درباره وضعیت او منتشر شد، اما آنچه قطعی بود این بود که اسرائیل برای نخستین بار یک مقام ارشد حوثی را مستقیماً هدف قرار داده است.
دو ماه بعد، در ۲۸ اوت، اسرائیل کابینه حوثی در صنعا را هدف قرار داد و نخستوزیر و چند وزیر را کشت. برخی ناظران یمنی این اقدام را کماهمیت دانستند و گفتند ساختار مدنی حوثیها برای قدرت آنها حیاتی نیست. با این حال، اسرائیل اعلام کرد الغماری و وزیر دفاع محمد العاطفی در میان کشتهشدگان هستند. حدود شش هفته بعد، در ۱۶ اکتبر، رسانههای حوثی اعلام کردند الغماری هنگام انجام مأموریت کشته شده است، بدون ارائه جزئیات. این خبر گمانهزنیها درباره سرنوشت مقامات دیگر از جمله وزیر دفاع العاطفی و وزیر کشور عبدالکریم الحوثی را تشدید کرد؛ کسانی که بیش از دو ماه است در انظار عمومی دیده نشدهاند. شایعاتی مبنی بر مرگ یا جراحت شدید آنها منتشر شده، اما تأیید نشده است. صرفنظر از تأیید یا عدم تأیید ترورهای بیشتر، قتل الغماری نشاندهنده یک تحول مهم بود: اسرائیل توانسته به دفاعهای یک شبکه بسته نفوذ کند و موانع اطلاعاتی دیرینه را پشت سر بگذارد.
تکنیکهای بقای حوثیها
زمانیکه اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۴ چهرههای سیاسی و نظامی ارشد حزبالله و بخشی از فرماندهان رده دوم و سوم آن را ترور کرد، حوثیها درسهای مهمی گرفتند. آنها بر این باور بودند که فناوری باعث دقت حملات اسرائیل شده و به همین دلیل از ارتباطات الکترونیکی پرهیز کردند.
به گفته منابع داخلی انصارالله، دستور داده شد استفاده از تلفن همراه و سایر دستگاهها—بهویژه در میان نیروهای امنیتی و نظامی—محدود شود. گفته میشود حوثیها به ارتباطات چهرهبهچهره بازگشته و نشستهای میان رهبران را بهشدت کاهش دادهاند. مهمتر اینکه، آنها به واحدهای مختلف نظامی دستور دادهاند که در صورت قطع ارتباطات، بهصورت مستقل عمل کنند؛ اقدامی که میتواند یکی از نقاط قوت گروه یعنی «وحدت فرماندهی» را تضعیف کند، وحدتی که پیشتر توسط ساختار فرماندهی بسیار متمرکز تضمین میشد.
موفقیت اسرائیل در هدفگیری رهبران حوثی، پارانویا امنیتی آنها را افزایش داده و موج گستردهای از بازداشتها را برانگیخته است. صدها نفر بازداشت شدهاند، از جمله بیش از ۵۰ کارمند سازمان ملل، به اتهام جاسوسی برای اسرائیل. بازداشتها حتی اعضای خود حوثیها را نیز دربر میگیرد، هرچند آمار دقیق اعلام نشده است. رهبر انصارالله شخصاً کارکنان بازداشتی سازمان ملل را متهم به عضویت در شبکه جاسوسی اسرائیل کرده و گروه اعلام کرده که دادگاه برگزار خواهد شد. ماه گذشته، دادگاهی در صنعا ۱۷ نفر را به اعدام محکوم کرد بهدلیل جاسوسی برای «کشورهای خارجی در حالت دشمنی با یمن در دوره ۲۰۲۴–۲۰۲۵»، با اشاره به همکاری با اطلاعات بریتانیا، اسرائیل، عربستان و آمریکا.
این سرکوب، بیانگر افزایش ناامنی گروه و بیاعتمادی عمیق آن نسبت به هرگونه تماس خارجی است و پیام روشنی به جامعه یمن میدهد: اینکه «رخنه اسرائیلی» از داخل جنبش نبوده و هرگونه نافرمانی یا نقض ارتباطات بهشدت مجازات خواهد شد. اما این اقدامات ممکن است برای مقابله با تواناییهای اسرائیل کافی نباشد. حوثیها در مدت کوتاهی دشمنان زیادی در داخل جامعه یمن ساختهاند و کنار گذاشتن کامل فناوریهای ارتباطی مدرن نه عملی است و نه پایدار. پروتکلهای جدید آنها نیز ناکارآمدی عملیاتی و چالشهای لجستیکی بهدنبال دارد.
نکته مهم اینجاست که اگرچه حوثیها حملات دریایی و هوایی علیه اسرائیل را برای اجبار به آتشبس در غزه آغاز کردند، اعلام آتشبس تغییری در رویکرد آنها ایجاد نکرده است. رهبر جنبش یمن در سخنرانیای در اوایل نوامبر تأکید کرد که رویارویی با اسرائیل ادامه خواهد داشت، زیرا اسرائیل همچنان سرزمینهای فلسطینی را اشغال کرده است. به همین ترتیب، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، گفته که هدف قراردادن حوثیها همچنان یک هدف راهبردی خواهد بود. این وضعیت نشان میدهد که یمن اکنون به صحنهای برای رقابت مستمر و در حال تشدید بین حوثیها و اسرائیل بدل شده، با هر دو طرف مصمم به شکلدهی به موازنه منطقهای به نفع خود. هرچند همبستگی با فلسطینیها محرک اولیه این تقابل بود، اما غزه و آینده آن اکنون در معادله جدید، موضوعی ثانویه شدهاند.