حذف صفر از پول ملی یکی از شناختهشدهترین اشکال اصلاحات پولی است؛ سیاستی که دولتها برای کاهش اثرات ظاهری تورم و بازگرداندن اعتماد عمومی به پول ملی به کار میگیرند. اصلاحات پولی مجموعه اقداماتی هستند که با هدف بازتنظیم ارزش واحد پول و تسهیل مبادلات مالی صورت میگیرند؛ اما نکته مهم این است که این اقدامات بهتنهایی تغییری بنیادین در سیاستهای پولی و تورمی ایجاد نمیکنند و عمدتاً اثر روانی دارند.
در تازهترین اقدام، مجلس شورای اسلامی تصویب کرده که صفرهایی از واحد پولی حذف شود. هدف اعلامی این سیاست، سادهسازی مبادلات مالی، کاهش حجم اعداد در حسابداری و پایین آوردن هزینه چاپ اسکناس است. این اقدام میتواند به ظاهر حس ارزشمندتر شدن پول ملی را به جامعه منتقل کند، ولی اثر مستقیم بر تورم ندارد.
تجربه جهانی نشان میدهد کشورهایی که درگیر تورمهای بالا، بدهیهای خارجی سنگین یا تغییرات سیاسی بنیادین بودهاند، بیش از سایرین به این سیاست متوسل شدهاند. نخستین نمونه شناختهشده پس از جنگ جهانی اول و در دوران ابرتورم آلمان رخ داد؛ جایی که ۱۲ صفر از پول ملی حذف شد تا ارزش آن تثبیت شود. در دهههای بعد، کشورهای متعددی از آمریکای لاتین تا اروپای شرقی به این مسیر رفتند. برزیل رکورددار اجرای این سیاست است و در شش مرحله مختلف، مجموعاً ۱۸ صفر از پول ملی خود حذف کرده است. آرژانتین نیز در چهار دوره متفاوت چنین اقدامی را انجام داده اما به دلیل تداوم بحرانهای اقتصادی، آثار پایداری از آن به دست نیامده است.
دهه ۹۰ میلادی نقطه اوج اجرای این سیاست بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکلگیری کشورهای تازه، گذار از نظام سوسیالیستی به اقتصاد بازار موجب شد اصلاحات پولی بهعنوان یک ضرورت در دستور کار قرار گیرد. در مجموع، از سال ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۹ حدود ۵۰ کشور جمعاً ۲۷۲ صفر از پول ملی خود حذف کردهاند. دلایل مشترک در همه این موارد تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی، بدهیهای خارجی سنگین، تغییرات ناگهانی در نظام سیاسی و ضرورت ایجاد فضای روانی آغاز یک دوره جدید اقتصادی بوده است.
موافقان حذف صفر معتقدند این اقدام ضمن سادهتر کردن محاسبات مالی و معاملات روزمره، هزینه چاپ اسکناسهای ریز را کاهش میدهد و تصویر پول ملی را در نگاه عمومی تقویت میکند. به باور آنها، حتی اگر اثر مستقیم بر تورم نگذارد، میتواند احساس ثبات را در جامعه افزایش دهد و مسیر مبادلات را روانتر کند.
اما مخالفان هشدار میدهند که حذف صفر بدون اجرای اصلاحات بنیادین اقتصادی تنها اقدامی نمایشی است. تجربه کشورهایی مانند زیمبابوه و آرژانتین نشان داده که حذف صفر در غیاب سیاستهای تثبیت تورم، اصلاح مالیات و کنترل هزینههای دولت، نهتنها به بهبود اوضاع منجر نشده بلکه در برخی موارد نیاز به تکرار چندباره پیدا کرده است. در مقابل، ترکیه در سال ۲۰۰۵ پس از اجرای برنامههای گسترده خصوصیسازی، کاهش کسری بودجه و کنترل تورم، شش صفر را با موفقیت از پول ملی خود حذف کرد.
از منظر اقتصادی، چاپ اسکناسهای جدید هزینهبر است، تغییر حسابداریها و سامانههای مالی پیچیدگی ایجاد میکند و در صورت نبود اصلاحات پایدار، پس از مدتی ارزش پول دوباره کاهش مییابد. بنابراین، حذف صفر نمیتواند درمانی برای تورم باشد، بلکه تنها در صورتی کارآمد است که بهعنوان مکمل سیاستهای کلان اقتصادی مانند اصلاح ساختار مالی، کنترل کسری بودجه و تقویت تولید ملی به کار گرفته شود.
تجربه جهانی تأکید میکند که موفقیت این سیاست به پیششرطهای جدی بستگی دارد. اگر اقتصاد به ثبات نسبی نرسیده باشد، حذف صفر تنها تغییری در ظاهر اسکناسهاست. در نتیجه، برای ایران نیز کلید موفقیت نه در شمار صفرها، بلکه در مهار پایدار تورم و ایجاد زمینههای واقعی برای بازگشت اعتماد عمومی به پول ملی است.