به گزارش اکوایران، تازهترین تولیدات فرهنگی چین دربارۀ جنگ مقاومت در برابر ژاپن، از فیلمهای پرهزینهای که داستانشان حول محور «بازیهای بقا» میچرخد تا میکرودراماهایی که هر قسمتشان تنها چند دقیقه طول میکشد، با فرمولی قدیمی به دنبال جلب توجه نسل جوانتر هستند.
به نوشته وال استریت ژورنال، جدیدترین و پرسروصداترین نمونه، فیلمی پرهزینه به نام «شرّ رهاشده» است که دربارۀ یکی از بدنامترین واحدهای ارتش امپراتوری ژاپن ساخته شده، واحدی که روی انسانهای زنده آزمایشهای جنگ میکروبی و شیمیایی انجام میداد. هفتۀ گذشته، این فیلم همزمان با سالگرد حملۀ ژاپن به چین در سال ۱۹۳۱ اکران شد.
این فیلم که در شمالشرق چین (محل استقرار آن واحد) میگذرد، صحنههای هولناکی از جنایات ژاپنیها را به نمایش میگذارد که برای نسلهای پیشین تماشاگران چینی آشناست: مرگ افراد پس از آلوده شدن اجباری به ککهای سمی، یا آزمایشهایی برای ایجاد سرمازدگی از طریق رها کردن انسانهای برهنه در فضای باز. نوزادان مرده نیز به وفور در فیلم نشان داده میشوند.
اما فیلم عناصر تازهای هم در خود گنجانده است، از جمله خط داستانی شبیه بازیهای بقا که به نقطۀ اوج فیلم منتهی میشود؛ جایی که اسیران چینی، کرهای و شوروی سعی میکنند از محل فرار کنند و در مسیر با مجموعهای از چالشهای مرگبار روبهرو میشوند که یادآور صحنههایی از بازیهای ویدئویی و سریال محبوب کرۀ جنوبی، «بازی مرکب»، است.
این فیلم همچنین نشانههای اغراقشده و گروتسکی از فرهنگ ژاپنی را به تصویر میکشد، از جمله روسپیهایی با کیمونوهای رنگارنگ که گروگانها را تا پای مرگ مشایعت میکنند و صحنههای سوررئالی از دختران جوان کیمونوپوش که در اطراف ضدقهرمان سادیست حلقه زدهاند و به او در جمعآوری مواد از قفسههای عظیم دارویی کمک میکنند.
حزب کمونیست چین دهههاست با سفارش مداوم کتابها، فیلمها و سریالهای جنگ جهانی دوم، سعی دارد مشروعیت خود را تقویت کند، آثاری که اغلب ژاپن را در نقش دشمنی لجوج به تصویر میکشند. اکنون که هشت دهه از تسلیم ژاپن در سال 1945 میگذرد و خاطرات جنگ بهتدریج محو میشوند، پکن راههایی یافته است تا این فرمول قدیمی را بهروز کند.

با اکران «شرّ رهاشده» (مانند دیگر آثار میهنپرستانه)، مدارس و واحدهای کاری در سراسر کشور سفرهای گروهی تماشای فیلم را برای دانشآموزان و کارکنان ترتیب دادند. در شبکههای اجتماعی، ویدئوهایی از دانشآموزان جوان دیده میشد که با ترس چشمهایشان را میپوشاندند. بسیاری از این کلیپها همراه با پیامهای میهنپرستانه منتشر شدند.
در یکی از ویدئوهای پلتفرم دویین (نسخۀ چینی تیک تاک) که یک مدرسۀ زبان خارجی در استان هنان منتشر کرد، دانشآموزان متوسطه در سالن سینما با هم شعار میدادند: «بیایید تاریخ را به یاد بیاوریم و خود را نیرومند سازیم.» ویدئوی دیگری دانشآموزی ابتدایی در هانگژو را نشان میداد که قول میداد سخت درس بخواند تا چین را کشوری قدرتمندتر بسازد.
نمایش اخیر «شرّ رهاشده» در پکن، میزبان کارمندانی بود که با بروشورهایی در ستایش حزب کمونیست آمده بودند. آنا وانگ، دانشجوی ۱۹ سالۀ اهل پکن که بهتازگی فیلم را دیده، گفت با توجه به اینکه بسیاری کتاب نمیخوانند، فیلمهایی مثل «شرّ رهاشده» اصلیترین راه یادگیری جوانان دربارۀ تاریخ هستند. او گفت: «فیلم سعی داشت داستان را به شیوهای خاص روایت کند اما اجرای خوبی نداشت. بخشهایی از آن را درست متوجه نشدم.» او افزود صحنههای خشونتبار فیلم تأثیری ماندگار بر او گذاشته است.
وانگ یِزی ۴۵ ساله، که فیلم را روز اکران در پکن دیده بود، گفت چنین فیلمهایی به نسلهای جوان کمک میکند تاریخ را به یاد بیاورند. او گفت: «بسیاری از کودکان و جوانان در چین در مقایسه با نسل ما که در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی به دنیا آمدهایم، خاطرۀ عمیقی از جنگ ندارند.» این فیلم «نفرت من از رفتار ژاپنیها در آن دوران را عمیقتر کرد.»
با کمرنگ شدن خاطرات جنگی که میلیونها نفر در چین را به کام مرگ کشاند، رویکردهای جدید دارند از سینما فراتر میروند. استودیوهای چینی اکنون در تلاشند مخاطبان تازهای را از طریق گوشیهای هوشمند جذب کنند و با بهرهگیری از محبوبیت انفجاری «میکرودراماها» ــفیلمهای کوتاهی که برای دستگاههای تلفن همراه آماده شدهاندــ و همچنین استفاده از هوش مصنوعی، محتوایی متناسبتر با سلیقۀ جوانان تولید کنند.
این محتوا در کشوری با استقبال روبهرو شده که تحت رهبری شی جینپینگ در عرصۀ جهانی پرخاشگرتر شده، هرچند در داخل با اقتصادی ضعیف و بیکاری بالای جوانان دستوپنجه نرم میکند. احساس ناامنی نسبت به آینده در میان جوانان گسترده است، در حالی که شکاف ثروت و کمبود فرصتها نارضایتی ایجاد کرده است.
فریسو استیونز، پژوهشگر فولبرایت در دانشگاه جانز هاپکینز و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات راهبردی لاهه در هلند، گفت: «شیطانسازی از ژاپن راه آسانی برای تحریک مردم چین و سرپوش گذاشتن بر مشکلات روزمرۀ آنان است. ژاپن دشمنی پرطرفدار است که میتوان دوباره زندهاش کرد. هیچ چیز بهاندازۀ برانگیختن احساسات منفی کارگر نمیافتد. ژاپن میتواند نیرویی قدرتمند ایجاد کند.»
رهبران چین کمونیست مدتهاست برای تحکیم مشروعیت حزب و پیشبرد اهداف سیاست خارجیاش بر ملیگرایی تکیه کردهاند. یکی از رویکردهای رایج، تمرکز بر تجاوز ژاپن به چین است، بهویژه در چارچوب آنچه پکن «جنگ ۱۴ ساله» مینامد که از اشغال شمالشرق چین در سال ۱۹۳۱ آغاز شد. روایت کنونی چین بر نقش حزب کمونیست در پیروزی بر ژاپن تأکید دارد، در حالی که توکیو را به سفیدشویی گذشته نظامیگرایانه و جنایات جنگیاش محکوم میکند.

با این حال، پژوهشگران میگویند پکن همچنان در بهرهبرداری از میهنپرستی تودهای محتاط است، مبادا شور و احساسات بیش از حد برافروخته شود یا اقتدار حزب به خطر افتد. روابط چین با توکیو در سال گذشته با رشتهای از حملات خشونتآمیز علیه شهروندان ژاپنی در چین تیره شده است. در ژوئیه، مهاجمی در شرق چین با پرتاب جسمی که معلوم شد سنگ است، یک تبعۀ ژاپنی را زخمی کرد. در سپتامبر سال گذشته، یک دانشآموز ابتدایی ژاپنی در جنوب چین با ضربات چاقو کشته شد.
برخی از فیلمهای اخیر فروش قابلتوجهی داشتهاند. «شرّ رهاشده» تنها در یک هفته بیش از ۲۷۰ میلیون دلار فروخت. فیلم پرهزینۀ دیگر، «محکوم به مرگ» دربارۀ کشتار سال ۱۹۳۷ در نانجینگ، از زمان اکرانش در اواخر ژوئیه، بیش از ۴۲۰ میلیون دلار درآمد داشته است. این دو فیلم جزو پنج فیلم پرفروش سال چین هستند.
فیلم جدید دیگری به نام «نجات دونگجی» هرچند فروش کمتری داشت، دو ستارۀ محبوب نسل جوان را در خود جای داده بود. این فیلم که روایت غرق شدن کشتی ژاپنی حامل اسیران جنگی بریتانیایی در سال ۱۹۴۲ و نجات آنان توسط روستاییان چینی است، عناصری حماسی و دریایی داشت. در یکی از نمایشها در پکن، صدای خنده دختران تماشاگر در صحنههای شنای نیمهبرهنۀ بازیگران به گوش میرسید.
فراتر از سینما، تلویزیون استان هونان یک میکرودرامای ویژۀ تلفن همراه تولید کرد که ادعا میشد کاملاً با هوش مصنوعی ساخته شده است. این سریال چهار قسمتی به نام «مختصات» دربارۀ یک مبارز کمونیست اسیر است که با نقشهای جعلی سربازان ژاپنی را به کمین میکشاند. رسانههای محلی این اثر را دستاوردی فناورانه دانستند، چرا که نیازی به بازیگر یا صحنۀ واقعی نداشت.
برخی آثار دیگر نیز به سراغ ژانر علمیتخیلی رفتهاند. یک میکرودرامای ۶۱ قسمتی به نام «من سه سال از مادربزرگم بزرگترم» ماجرای یک کاسپلیِر چینی را روایت میکند که تصادفاً به سال ۱۹۴۲ سفر میکند و با مادربزرگش، از اعضای مقاومت ضدژاپن، روبهرو میشود. این کاسپلیر کیسهای جادویی دارد که با استفاده از آن میتواند داروها و تجهیزات مدرن را برای کمک به مبارزان مقاومت ظاهر کند.
برخی مفسران چینی هشدار دادهاند که برای جذب مخاطب جدید، جنگ را نباید سطحی و مبتذل جلوه داد. یکی از روندهای نگرانکننده، تولید «درامهای افسانهای مقاومت» است که داستانها و صحنههایی بهشدت کاریکاتوری دارند. نمونۀ معروفی از بیش از یک دهه پیش مبارزی چینی را نشان میداد که سربازی ژاپنی را با دست خالی از هم میدرد.
در ژوئیه، ادارۀ ملی رادیو و تلویزیون چین به نهادهای نظارتی و سازندگان دستور داد از داستانهای نقضکنندۀ منطق تاریخی پرهیز کنند؛ همچنین قهرمانانی که «کارهای معجزهآسا» انجام میدهند یا «مهارتهای خدایی» دارند که با عقل سلیم در تضاد است.
در سرمقالهای در روزنامۀ دولتی اکونومیک دیلی آمده بود: «تصویرسازی بیش از حد سرگرمکننده، رنج ملت را بیارزش و به کسانی که فداکاری کردهاند بیاحترامی میکند. بهویژه برای نسل جوان، اینگونه درامهای افسانهای مقاومت میتواند برداشتها و ارزشهای تاریخی نادرستی منتقل کند.»