وزرای خارجه این هفت کشور با صدور بیانیهای تأکید کردند که ایران باید بدون هیچ واسطهای و مستقیماً با آمریکا مذاکره کند. علاوه بر این، آنها خواستار همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شدهاند تا امکان بازرسی از تمام فعالیتهای هستهای فراهم شود.
این درخواست گروه هفت در حالی مطرح میشود که گزارش تازه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حساسیتها را بیش از پیش افزایش داده است.
طبق این گزارش، ایران تنها کشور غیرهستهای عضو NPT است که حجم قابل توجهی از اورانیوم با درصد غنیسازی بالا در اختیار دارد و محدودیتهای موجود باعث شده آژانس نتواند بهطور کامل فعالیتهای هستهای ایران را راستیآزمایی کند. این موضوع، بهانهای برای افزایش فشارهای بینالمللی فراهم کرده است.
با این حال، تهران بارها تأکید کرده که بازدیدهای اخیر آژانس از مراکز هستهای، از جمله رآکتور تحقیقاتی تهران، مطابق قانون انجام شده و هرگونه درخواست اضافی برای بازرسی باید با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی و طبق مصوبه مجلس صورت گیرد. این موضع ایران نشان میدهد که کشور ما همچنان قصد دارد کنترل مسیر پرونده هستهای را در چارچوب قوانین داخلی خود حفظ کند، حتی اگر غرب تلاش کند این پرونده را از قالب برجام خارج و به نقطهای که خودش تعریف میکند، ببرد.
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در گفتوگو با اکوایران این وضعیت را تحلیل کرده و معتقد است که گزارش تازه آژانس، اگرچه جنجالی نیست، اما زمینهساز فشارهای آینده است.
او توضیح داد که احتمال دارد اینبار پرونده ایران مستقیماً به شورای امنیت ارجاع نشود، اما مسیر برای چنین احتمالی باز است. احمدی همچنین یادآور شد که تکیه صرف به همراهی روسیه و چین نمیتواند پشتوانه کافی برای ایران ایجاد کند.
وی افزود که اگرچه روسیه و چین از نظر سیاسی همراهی کردهاند، اما در بزنگاههای حساس وزن رأی آنها کفایت نمیکند. غرب، متحدان عربی و حتی بخشی از جنبش عدم تعهد بهطور همراستا در مسیر فشار بر ایران حرکت میکنند. این شرایط نشان میدهد که ایران در میان فشارهای بینالمللی گستردهای قرار دارد که تنها با سیاست خارجی متوازن و مدیریت هوشمندانه قابل کنترل است.
در این وضعیت، پرسش اصلی این است که ایران چگونه میخواهد فشارهای پیدرپی گروه هفت، آژانس و کشورهای غربی را مدیریت کند؟ اروپا بهطور عملی کنار کشیده و گروه هفت با تأکید بر مذاکره مستقیم میان تهران و واشنگتن، مسیر حلوفصل اختلافات را روشن کرده است. از سوی دیگر، گزارش تازه آژانس بار دیگر حساسیتها را بالا برده و احتمال فشارهای بیشتر را در آینده نزدیک تقویت کرده است.
همزمان، ادامه وضع موجود هزینههای سیاسی و اقتصادی بالایی برای ایران خواهد داشت. محدودیتهای دسترسی آژانس، فشارهای تحریمی و تأثیرات ناشی از تکیه صرف به همراهی روسیه و چین، مسیر دیپلماسی ایران را پیچیدهتر کرده و نشان میدهد که بازآفرینی رابطه با غرب، علیرغم چالشها و تنشها، به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است.
در نهایت، پرونده هستهای ایران بار دیگر به نقطه تصمیم نزدیک شده و انتخابهای تهران محدودتر از همیشه است. آیا ایران آماده است که با آمریکا مذاکره مستقیم کند؟ آیا میتواند با مدیریت هوشمندانه فشارهای بینالمللی، امنیت هستهای و منافع اقتصادی خود را تضمین کند؟ این پرسشها اکنون به محور تحلیل سیاست خارجی ایران تبدیل شده و آینده پرونده هستهای را تعیین خواهد کرد.