درس های مداخله نظامی در سوریه برای اوکراین
جنگ اوکراین باتلاق بزرگ پوتین می شود؟
آمریکایی ها انتظار یک لشکرکشی زمینی برای اشغال اوکراین را دارند، اما احتمالا ستاد کل روسیه به دنبال تخریب قابلیت ها، تضعیف روحیه ارتش اوکراین و ایجاد شرایط برای تحولات سیاسی باشد. و اگر عملیات به زودی آغاز شود، کمکها و آموزشهای نظامی با شرایط مورد اشاره ناکارآمد است.
به گزارش اکوایران، در شرایطی که غرب نسبت به حمله قریبالوقوع روسیه به خاک اوکراین به شدت هشدار میدهد، کرملین ضمن رد این اتهامات، غرب را مسبب تنشهای اخیر معرفی میکند. در این شرایط، با توجه به تحرکات نظامی روزهای اخیر نیروهای روسی در مرز اوکراین، گمانهزنیها در مورد نیت ولادیمیر پوتین و احتمال بروز جنگ بالا گرفته است. در شرایطی که برخی مقامات غربی وقوع جنگ را تقریبا حتمی میدانند، عدهای دیگر در قطعیت روی دادن این گزینه تردید کردهاند.
نیکولاس گوسدف، عضو ارشد موسسه تحقیقات سیاست خارجی و استاد کالج جنگ دریایی ایالات متحده، با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی نشنال اینترست با عنوان «آیا مداخله روسیه در سوریه استراتژی مسکو در اوکراین را آشکار می کند؟» استدلال کرده، جدای از نیتخوانی بازی پوتین، با نگاهی به تجربه مداخله نظامی روسیه در جنگ سوریه میتوان ابعاد مداخله نظامی کرملین در اوکراین را پیش بینی کرد.
زنگها برای چه به صدا در میآید؟
به گزارش اقتصادنیوز، مقامات ارشد امنیت ملی ایالات متحده، دیپلمات ها، و افسران نظامی همگی زنگ هشدارهای مشابهی را به صدا در آورده اند: «اگر روسیه تصمیم به مداخله نظامی بگیرد، با جنگ بسیار سختی روبرو خواهد شد»؛ «نیروهای روسی باید با شورش مقابله کنند»؛ «با بازگشت اجساد سربازان کشته شده به خانه، ولادیمیر پوتین تحت فشار عمومی فزاینده قرار خواهد گرفت» و «روسیه نمی تواند به اهداف خود دست یابد و در باتلاق گرفتار خواهد شد».
ممکن است تصور کنید که این نقل قول ها به اظهارات مستمر تیم امنیت ملی جو بایدن و کامالا هریس اشاره دارد که تلاش می کنند به کرملین در مورد آغاز یک ماجراجویی نظامی در اوکراین هشدار دهند. اما اگر این گونه فکر می کنید سخت در اشتباهید! این اظهارات بازتاب گفتارهایی است که در سپتامبر 2015 توسط دولت باراک اوباما و معاونش جو بایدن و درست در آستانه مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه ایراد شده است.
درسهای سوریه
در صورتی که کرملین تصمیم بگیرد استفاده از نیروی نظامی را به عنوان گزینه خود برای دیپلماسی اجباری علیه اوکراین انتخاب کند، چند درس مهم وجود دارد که چگونه دستگاه نظامی و امنیتی روسیه این عملیات را دنبال خواهد کرد. این درسها ممکن است منجر به نوع متفاوتی از نبرد شود که ایالات متحده انتظار دارد و برای آن نیروهای اوکراینی را آموزش و تجهیز کرده است.
اول، مداخله روسیه در سوریه عمدتاً بر نابودی توانایی ها و تشکیلات جنگی مخالفان اسد متمرکز بود تا اشغال سرزمین این کشور. کرملین زمانی تصمیم گرفت که مستقیماً به درگیری سوریه ورود کند که در اواخر تابستان و اوایل پاییز 2015، نیروهای مخالف توانایی و شتاب کافی برای فشار بر دمشق و تلاش برای برکناری بشار اسد را به دست آوردند. بدین ترتیب گروه ضربت روسیه با تمرکز بر نیروی هوایی، حملات موشکی و سیستمهای پهپادی بدون سرنشین، بر تجزیه و تخریب تشکیلات نظامی مخالفان متمرکز شد. باز پس گیری مجدد بیشتر اراضی سوریه توسط ارتش اسد محصول جانبی چنین ضربات گسترده علیه مخالفان بود و هدف اصلی مداخله روسیه، جلوگیری از فروپاشی حکومت اسد بود.
دوم، روسها در سوریه سعی کردند در روی زمین ردپای کمرنگ و نامحسوسی را حفظ کنند. آنها ترجیح دادند که بر اشغال سرزمین یا بر عهده گرفتن مسئولیت های حکومتی تمرکز نکنند. در واقع، در برخی موارد، روسها میانجیگری مجموعهای از آتشبسها را انجام دادند که باعث شد رهبران محلی و افراد سرشناس در ازای پذیرش کنترل کلی دولت، کنترل قلمرو نزدیک خود را حفظ کنند. تا جایی که ارتش روسیه مناطق تحت کنترل خود را در سوریه تعریف کرده است، آنها بر روی چند بخش استراتژیک خاص بسیار متمرکز هستند.
سوم، هر زمان که به نیروی زمینی نیاز بود، روسها به شرکتهای نظامی خصوصی یا دیگر تشکلهای نامنظم روی آوردند و تا آنجا که ممکن بود حضور اعضای یونیفرمپوش نیروهای مسلح روسیه را محدود کردند. همانند مورد ایالات متحده، به نظر می رسد افکار عمومی روسیه تمایز بسیار واضحی بین «سربازان» جان باخته برای سرزمین مادری در مقابل پیمانکارانی که اقدام به ثبت نام کرده و ریسک این کار را به جان خریده اند، قائل هستند.
در نهایت، روسها، به ویژه در پرتاب موشکهای کروز کالیبر از ناوگان دریای خزر، توانایی خود برای انجام حملات مرگبار از مواضع مستقر از داخل خاک روسیه را نشان دادند. در واقع آنها با استفاده از کشتیهای مستقر در دریای خزر به دنبال آن بودند که بهطور ماهرانه نشان دهند که تواناییهای کلیدی روسیه نیازی به افشا ندارد، ولی میتواند بدون واهمه از تلافی یا حمله متقابل مورد استفاده قرار گیرد.
خیال خام «افغانستانِ پوتین»
بنابراین، برخلاف پیشبینیها مبنی بر اینکه سوریه «افغانستان پوتین» خواهد بود -جایی که نیروی نظامی عظیم روسیه در زمین با حملات شورشیان سرنگون میشود و در نهایت با افزایش تلفات، ناآرامیهای عمومی در داخل کشور موقعیت پوتین را به شدت تضعیف و به خطر می اندازد- روسها بر انجام حملات برای در هم کوبیدن و تحقیر مخالفان اسد تمرکز کردند.
با تماشای کارزار کنونی روس ها، به یاد نظراتی افتادم که سرگئی ایوانف، وزیر دفاع وقت روسیه، در گفتوگوی ایالات متحده و روسیه در سال 2006 -به زبان انگلیسی کامل و با تسلط بر اصطلاحات نظامی آمریکایی- در مورد اینکه چگونه ارتش روسیه از نزدیک در حال مطالعه و یادگیری از کمپین های ایالات متحده در عراق و افغانستان بود، صحبت کرد: اجتناب از استقرار روی زمین در مقیاس گسترده یکی از آنها به نظر می رسید.
الگوی سوری مداخله در اوکراین
هنوز مشخص نیست روسها به اوکراین هجوم خواهند آورد و اینکه ارزیابیهای ایالات متحده مبنی بر اینکه روسها به دنبال اشغال و کنترل بخشهای بزرگی از خاک اوکراین و اعزام پرسنل و سیستمها به اوکراین برای شرکت در نبرد هستند، درست است یا خیر. با این حال، کمپین سوریه نشان میدهد که اگر دولت روسیه تصمیم به استفاده از نیروی نظامی علیه اوکراین بگیرد، بر حملات از راه دور برای از بین بردن تجهیزات اوکراینی، بهویژه زرادخانه پهپادی آن، تمرکز کند و سعی کند تشکیلات نظامی سازمانیافته این کشور را متلاشی کند.
پرونده سوریه همچنین نشان میدهد که روسها سعی میکنند تا حد امکان از عبور افراد از مرز خودداری کنند و از آن سوی مرزها اقدام به شلیک کنند. (این مسئله ممکن است ناظر به تهدید و فشار ناشی از تحریمها باشد. چرا که آلمانیها و دیگران وعده داده اند که تحریمهای اقتصادی و انرژی بر روسیه تنها در صورت «تهاجم» روسیه به وجود خواهد آمد – یعنی فرستادن تشکیلات سازمانیافته و بزرگ به آن سوی مرزها بفرستد- و این امر می تواند به عنوان یک «تهاجم» محدودتر محسوب شود). این امر همچنین هزینه هر گونه واکنشی را نیز افزایش می دهد، زیرا ایالات متحده و سایر کشورهای ناتو نسبت به استفاده از تسلیحات غربی در فراسوی مرزها و جهت حمله به توپخانه یا فرودگاه های روسیه بسیار حساس هستند. حمله با موشکهای کروز کالیبر به سوریه از دریای خزر می تواند به راحتی تکرار شود و هیچ کس حاضر به پاسخ دادن به قلب آتش در روسیه نیست.
در نهایت، با توجه به اینکه رمضان قدیروف، رئیس جمهور چچن، قبلاً در مورد اعزام نیروهای کمکی چچنی به اوکراین صحبت کرده، این الگو، همانطور که در سوریه، لیبی، مالی و جمهوری آفریقای مرکزی دیدهایم، ممکن است در اینجا نیز تکرار شود: مزدوران نظامی و جنگجویان روی زمین مورد نیاز برای تصاحب سایتهای استراتژیک و گره های مهم ارتباطی که عضو نیروهای رسمی روسیه نیستند. اما شاید هم ممکن است روسیه بر سر اختلاف افکنی میان برخی از کشورهای اروپایی قمار کرده باشد و نیازی به استفاده از پیمانکاران نظامی خصوصی برای مداخله نظامی رسمی روسیه نباشد.
تکرار اشتباه در بازیخوانی کرملین
باید دانست که تلاش آمریکایی ها برای آماده سازی نیروهای ویژه اوکراین برای جنگ پارتیزانی، یا فرض اینکه موشک های جاولین تامین شده توسط ایالات متحده علیه تانک ها و خودروهای زرهی روسی که به سمت کیف سریع حرکت می کنند، مورد استفاده قرار گیرد، در برابر نوع کمپین روسیه که در سوریه استفاده می کند، موثر نخواهد بود.
آمریکایی ها انتظار یک لشکرکشی زمینی برای اشغال اوکراین را دارند، اما احتمالا ستاد کل روسیه به دنبال تخریب قابلیت ها، تضعیف روحیه ارتش اوکراین و ایجاد شرایط برای تحولات سیاسی باشد. و اگر عملیات به زودی آغاز شود، کمکها و آموزشهای نظامی با شرایط مورد اشاره ناکارآمد است.
ایالات متحده تصور می کرد که روسیه از خطرات ورود به سوریه می ترسد. این اشتباهی است که در مورد اوکراین بار دیگر مرتکب شده است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟