بازار سرمایه ایران طی دو دهه گذشته تحولات چشمگیری را تجربه کرده است؛ از رشد اندازه بازار و افزایش ارزش معاملات گرفته تا تغییر در ترکیب بازیگران و نحوه رفتار سرمایه‌گذاران. در این مسیر، ریزساختارهایی مانند حجم مبنا و دامنه نوسان نقش مهمی در مدیریت نوسانات و حفظ تعادل بازار ایفا کرده‌اند، اما در بسیاری موارد، این ابزارها به جای تسهیل کشف قیمت، خود به موانع و عوامل ناکارایی تبدیل شده‌اند.

حذف حجم مبنا، اقدامی مشترک در جهت اصلاح این ریزساختارها، نه تنها بازتاب بلوغ نسبی بازار و تغییر منطق سیاست‌گذاری است، بلکه فرصتی است برای افزایش کارایی بازار، تقویت نقدشوندگی و ارتقای اعتماد سرمایه‌گذاران. موفقیت این اصلاحات، با این حال، مستلزم همراهی سیاست‌های مکمل از جمله نظارت هوشمند، بازارگردانی حرفه‌ای و تدوین قواعد شفاف برای اعمال تغییرات است. در این راستا، خبرنگار اکوایران با کارشناسان، تحلیل‌گران و معامله‌گران بازار سرمایه گفتگو کرده تا دیدگاه‌های آن‌ها را درباره حذف حجم مبنا جویا شود.

حجم مبنا؛ از ابزار کنترل تا مانع کشف قیمت

محمدجواد بختیاران، کارشناس بازار سرمایه، درباره حجم مبنا توضیح داد: «مفهوم حجم مبنا اولین بار در سال ۱۳۸۲ وارد بازار سرمایه ایران شد و از آن زمان تاکنون بارها قوانین آن تغییر کرده است. هدف اولیه، کنترل نوسانات هیجانی و جلوگیری از دستکاری بازار بود، اما تجربه نشان داده این ابزار در برخی موارد نه‌تنها اهداف خود را محقق نکرد، بلکه گاهی اثر معکوس داشت. به‌عنوان مثال، در جریان اصلاح بازار در سال ۱۳۹۹، حجم مبنا مانع کاهش قیمت‌ها نشد و در برخی نمادها، با کند کردن فرآیند کشف قیمت، باعث طولانی‌تر شدن اصلاح بازار شد.»

او در ادامه درباره حذف حجم مبنا گفت: «با تعیین حجم مبنا برابر یک از ابتدای دی‌ماه، باید به سایر ریزساختارهای بازار نیز توجه شود و از ابزارهایی استفاده شود که در بازارهای جهانی مورد ارزیابی و اثربخشی قرار گرفته‌اند. اولین مزیت این تصمیم، نزدیک شدن به استانداردهای جهانی است. همچنین هر معامله با هر حجمی می‌تواند قیمت پایانی را تغییر دهد، که کشف قیمت را سریع‌تر می‌کند و تشکیل صف‌های خرید و فروش را کاهش می‌دهد؛ موضوعی که نقدشوندگی بازار را افزایش می‌دهد. البته مدیریت و نظارت مؤثر، عامل تعیین‌کننده کیفیت اجرای این تصمیم خواهد بود.»

بازتاب بلوغ بازار و تغییر منطق سیاست‌گذاری

بهناز اکبرپور، تحلیل‌گر بازار و مدیر بخش سرمایه‌گذاری یک سبدگردان، درباره این تغییر اظهار داشت: «بازار امروز ایران، دیگر همان بازار بیست سال پیش نیست. رشد سرمایه‌گذاری غیرمستقیم، گسترش صندوق‌ها و سبدگردان‌ها، و افزایش دسترسی به اطلاعات، منطق تحرک قیمت‌ها را تغییر داده است. در چنین فضایی، حجم مبنا از ابزار کنترلی به گلوگاهی برای کشف قیمت تبدیل شده بود که باعث تأخیر در تعدیل قیمت‌ها، طولانی شدن صف‌ها و ایجاد رفتارهای مصنوعی می‌شد.»

او افزود: «حذف حجم مبنا تصمیمی سخت اما ضروری است. با این تغییر، هر معامله اثر واقعی خود را بر قیمت خواهد گذاشت و بازار سریع‌تر به اطلاعات واکنش نشان می‌دهد. به‌ویژه در نمادهای کوچک، این موضوع نقدشوندگی را افزایش و قفل‌شدگی معاملات را کاهش می‌دهد. با این حال، انتظار نداشته باشیم این اقدام به‌تنهایی همه مشکلات بازار را حل کند. مسئولیت نهاد ناظر سنگین‌تر می‌شود و نیاز به نظارت هوشمند و ابزارهای مکمل پررنگ‌تر خواهد شد. نقش بازارگردان‌ها نیز در این دوره حیاتی است و دیگر اختیاری نیست؛ بلکه یک ضرورت ساختاری است.»

تجربه بورس‌های جهانی و ابزارهای نظارتی مکمل

محمدحسین نیاتی، کارشناس بازار، درباره حذف حجم مبنا گفت: «این اقدام هرچند دیرهنگام، گامی مثبت برای افزایش جذابیت بازار و تقویت روند صعودی اخیر است. ریزساختارها در دنیا ابزار مدیریت بحران‌اند، اما در بازار ایران بیشتر به ابزار سرکوب و کاهش عمق معاملات تبدیل شده‌اند. اصلاح پایدار نیازمند تدوین قواعد شفاف برای اعمال محدودیت‌هاست تا مداخلات قابل پیش‌بینی، محدود و نظام‌مند باشند.»

حجم مبنا و تاثیر آن بر نمادهای کوچک

آناهیتا شرفی، کارشناس بازار سرمایه، تأکید کرد: «تصمیم سازمان بورس برای تعیین حجم مبنا برابر یک سهم بیش از یک اصلاح فنی، نشانه تغییر رویکرد سیاست‌گذار در مداخله بازار است. حجم مبنا که زمانی برای کنترل نوسانات بازار کم‌عمق طراحی شده بود، اکنون به عاملی برای کندی تعدیل قیمت و تشکیل صف‌ها تبدیل شده است. حذف آن، کشف قیمت را واقعی‌تر و واکنش بازار را سریع‌تر می‌کند، اما در نمادهای کوچک می‌تواند نوسان‌پذیری و ریسک رفتارهای هیجانی را افزایش دهد. بنابراین نظارت داده‌محور و بازارگردانی حرفه‌ای ضروری است. این تصمیم آزمونی برای توانایی نهاد ناظر در هدایت بازار بدون مداخله مستقیم است و موفقیت آن بستگی به اجرای سیاست‌های مکمل دارد.»

نتیجه‌گیری

حذف حجم مبنا، اقدامی همزمان فنی و نمادین در بازار سرمایه ایران است. کارشناسان اتفاق نظر دارند که این تصمیم، بازتاب بلوغ نسبی بازار و تغییر منطق سیاست‌گذاری است و می‌تواند کشف قیمت را سریع‌تر و معاملات را واقعی‌تر کند. در عین حال، تاکید شده که موفقیت این اصلاح، وابسته به اجرای سیاست‌های مکمل است؛ از جمله نظارت هوشمند، بازارگردانی حرفه‌ای و تدوین قواعد شفاف برای اعمال محدودیت‌ها.

اگر این ابزارها همراه با حذف حجم مبنا به‌کار گرفته شوند، بازار می‌تواند از حالت ایستا و صف‌محور فاصله بگیرد، نقدشوندگی افزایش یابد و رفتارهای مصنوعی کاهش پیدا کند. با این حال، کارشناسان هشدار می‌دهند که در نمادهای کوچک و کم‌عمق، نوسان‌پذیری و ریسک رفتارهای هیجانی بالا می‌رود و نیاز به پایش مستمر و مدیریت داده‌محور جدی‌تر خواهد شد. به بیان ساده، حذف حجم مبنا گامی مهم و ضروری است، اما اثر واقعی آن بیش از خود تصمیم، در کیفیت اجرای سیاست‌های مکمل و توان نهاد ناظر برای هدایت بازار بدون مداخله مستقیم نمایان می‌شود.