اول از همه تفاوت جدی بین این چند مفهوم وجود دارد که اگر در نظر نگیریم، در تحلیل دچار خطا میشویم:
- نرخ ارز اسمی
- نرخ ارز حقیقی
- نرخ تعادلی بلندمدت
- نرخ ارز موثر
اولی قابل مشاهده است، ولی دومی و سومی و چهارمی صرفاً قابل محاسبه است.
از آنجا که نرخ ارز اسمی، فارغ از آنکه در کدام یک از بازارها (مثلاً بازار رسمی، ترجیحی، آزاد، سیاه و ...) باشد یا چه سهمی داشته باشد، همان نرخی است که بر اساس آن مبادلات صورت میگیرد و تسویه انجام میشود، لذا نرخ اسمی توسط همه قابل مشاهده بوده و به غلط مبنای تحلیل قرار میگیرد.
اشکال تحلیل بر اساس نرخ ارز اسمی آنست که اثر تغییرات سطح عمومی قیمتها یا همان تورم در نظر گرفته نمیشود
(البته فعلاً اینجا کاری به جهت علیت کوتاهمدت و بلندمدت بین نرخ ارز و تورم ندارم).
اشکال دیگر آن است که این نرخ معلوم نمیکند سهم هر یک از بازارها در کل بازار چقدر بوده است.
لذا در تحلیلها باید از نرخ ارز حقیقی که اثر تغییرات سطح عمومی قیمتها حذف شده و نرخ ارز موثر که سهم و نرخ همه بازارها و ارزها را لحاظ میکند استفاده شود.
بدون در نظر گرفتن نکات بالا، اظهار نظرهایی مانند اینکه نرخ ارز گران یا ارزان شده یا اصولاً نرخ ارز چند است، بیمعنی است.
حالا بپردازیم به اینکه اصولا نرخ ارز را چه عواملی تعیین میکند.
در اینجا اختلاف نظرهای جدی بین کارشناسان وجود دارد که من نظر خودم را بیان میکنم.
نرخ ارز تعادلی، تابع این متغیرها است:
- متغیرهای اسمی اقتصاد
- ترازپرداختها (تراز تجاری، حساب سرمایه و خدمات)
- رشد بخش واقعی
هر متغیر دیگر مانند مقررات، انتظارات، تکانهها، مداخلات و..، میتواند موقتاً نرخ ارز را از تعادل بلندمدت دور کند ولی درنهایت قیمتها به سمت نرخ تعادلی بازمیگردد.
مداخلات قیمتی و دستکاری قیمت و تغییرات مقطعی ضوابط ارزی و تجاری اثر کوتاهمدت دارد و در بلندمدت تعیین کننده نیست.
تا زمانی که اقتصاد با تورم مزمن مواجه است یا نقدینگی رشد شتابان دارد، قطعاً و قهراً نرخ تعادلی ارز (اسمی) روند افزایشی خواهد داشت.
از طرف دیگر صادرات کالا و خدمات و ورود سرمایه اثر کاهنده و واردات کالا و خدمت و خروج سرمایه اثر فزاینده بر نرخ خواهد داشت.
با این توضیحات، ریشه تلاطمات بازار ارز را در عوامل زیر باید جستجو کرد:
- خروج سرمایه
- اخلال در فرایند تجارت خارجی
- اخلال در روابط کارگزاری
- سیستم چندنرخی
- اصرار بر ترتیبات ارزی pegged در شرایط تورم مزمن
- فقدان لنگر معتبر برای انتظارات
- رشد شتابان نقدینگی و تورم مزمن
بنابراین راه کار ثباتبخشی به بازار ارز و نجات از تلاطمات ارزی به شرح زیر است:
- تغییر لنگر اسمی انتظارات به یک لنگر معتبر مانند نرخ بهره
- تکنرخی کردن ارز
- رها کردن ترتیبات ارزی pegged
- اجتناب از هرگونه اخلال در فرایند صادرات
- کنترل نقدینگی و عوامل موثر بر تورم مزمن به ویژه کسری بودجه