توماس فریدمن: کرملین راهی برای پیروزی پایدار در کیف ندارد
«۲راهی شکست پوتین»؛ واقعیت ترسناک جنگ اوکراین
توماس فریدمن، تحلیلگر برجسته نیویورکتایمز معتقد است که «شاید ترسناکترین واقعیت جنگ اوکراین این است که تنها گزینه پوتین، شکست است، و فقط زمان و اندازه آن محل سوال است. زیرا تهاجم آسان و کمهزینهای که متصور بود و مهمانی خوشامدگویی اوکراینیها که اوانتظارش را داشت، یک خیال واهی بود. و اکنون تنها انتخاب او در اوکراین این است که چگونه ببازد - «زود، کوچک و شرمآور» یا «دیر و بزرگ و عمیقاً تحقیر شده».
به گزارش اکوایران؛ توماس ال. فریدمن، ستوننویس ارشد نیویورکتایمز و برنده ۳ جایزه روزنامهنگاری پولیتزر در مقالهای با عنوان «پوتین راه خوبی برای خروج ندارد و این واقعا مرا میترساند» تحلیل میکند که ولادیمیر پوتین در جنگ اوکراین راهی جز شکست ندارد. نخست به این دلیل که تصمیم وی برای تهاجم بر مبنای یک تصور واهی اتخاذ شده است؛ و البته همه چیز از آن سرچشمه میگیرد.
شکست گریزناپذیر پوتین
به نوشته اقتصادنیوز، فریدمن در این مقاله آورده است: اگر امیدوارید بی ثباتی جنگ ولادیمیر پوتین با اوکراین در بازارهای جهانی و ژئوپلیتیک به اوج خود رسیده باشد، امید شما بیهوده است. ما هنوز چیزی ندیدیم؛ صبر کنید تا پوتین به طور کامل درک کند که تنها انتخاب او در اوکراین این است که چگونه ببازد - زود و کوچک و کمی تحقیر شده یا دیر و بزرگ و عمیقاً تحقیر شده.
من حتی نمیتوانم فکر کنم که چه نوع شوکهای مالی و سیاسی از روسیه (کشوری با حدود 6000 کلاهک هستهای که سومین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان است) هنگام شکست در یک جنگ انتخابی که توسط مردی که هرگز نمیتواند شکست را بپذیرد، رهبری میشود، ساطع خواهد شد.
روسها، شکست نظامی را نمیبخشد
چرا که نه؟ لئون آرون، کارشناس روسیه در مؤسسه امریکن انترپرایز، که در حال نوشتن کتابی در مورد مسیر پوتین به اوکراین است، اظهار داشت، از آنجایی که پوتین مطمئناً میداند که «سنت ملی روسیه شکستهای نظامی را نمیبخشد».
آرون در واشنگتن پست می نویسد: «عملاً هر شکست بزرگی منجر به تغییرات بنیادی شده است. جنگ کریمه (1853-1856) انقلاب لیبرال امپراتور الکساندر دوم را از بالا تسریع کرد. جنگ روسیه و ژاپن (1904-1905) اولین انقلاب روسیه را به همراه داشت. فاجعه جنگ جهانی اول به کناره گیری امپراتور نیکلاس دوم و انقلاب بلشویکی منجر شد. و جنگ در افغانستان به یک عامل کلیدی در اصلاحات میخائیل گورباچف آخرین رهبر شوروی تبدیل شد. همچنین، عقب نشینی از کوبا کمک قابل توجهی به برکناری نیکیتا خروشچف دو سال بعد کرد.
در هفتههای آینده بیشتر و بیشتر آشکار خواهد شد که بزرگترین مشکل ما با پوتین در اوکراین این است که او از باخت زودهنگام و کوچک خودداری میکند و تنها نتیجه دیگر این است که بزرگ و دیر بازنده خواهد شد. اما از آنجا که این فقط جنگ اوست و او نمیتواند شکست را بپذیرد، جنگ میتواند در اوکراین مضاعف شود تا زمانی که ... تا زمانی که به فکر استفاده از سلاح هسته ای بیافتد.
جنگی که از خیالات واهی سرچشمه گرفت
چرا می گویم شکست در اوکراین تنها گزینه پوتین است و فقط زمان و اندازه آن محل سوال است؟ زیرا تهاجم آسان و کمهزینهای که او تصور میکرد و مهمانی خوشامدگویی از اوکراینیها که او تصور میکرد، یک خیال واهی محض بود؛ و همه چیز از آن سرچشمه میگیرد.
پوتین اراده اوکراین برای مستقل شدن و تبدیل شدن به بخشی از غرب را کاملا دست کم گرفت.
و اراده بسیاری از اوکراینی ها را برای جنگیدن، حتی اگر به معنای مردن باشد را کاملا دست کم گرفت. او نیروهای مسلح خود را کاملاً دست بالا گرفت.
او توانایی پرزیدنت بایدن برای ایجاد یک ائتلاف اقتصادی و نظامی جهانی را دست کم گرفت تا هم اوکراینی ها بتوانند بایستند و بجنگند و هم روسیه را در داخل ویران کنند – موثرترین تلاش ایالات متحده برای ائتلاف سازی از زمان جورج اچ. دبلیو. بوش که صدام حسین را مجبور کرد تاوان حماقت خود در تصرف کویت را بپردازد.
او توانایی شرکتها و افراد در سراسر جهان برای مشارکت و تشدید تحریمهای اقتصادی روسیه - بسیار فراتر از هر چیزی که دولتها آغاز کردند یا دستور دادند- را کاملاً دستکم گرفت.
گزینه بهینه: باخت زودتر و کوچکتر
وقتی به عنوان یک رهبر، در خیلی چیزها اشتباه می کنید، بهترین گزینه شما این است که زودتر و کوچکتر ببازید. در مورد پوتین، این به معنای خروج فوری نیروهایش از اوکراین است.
ارائه یک دروغ محفوظ برای توجیه "عملیات نظامی ویژه" خود، مانند ادعای محافظت موفقیت آمیز از روس های ساکن در اوکراین. و قول کمک به برادران روس در بازسازی. اما این تحقیر گریزناپذیر برای مردی که وسواس زیادی به بازگرداندن حیثیت و وحدت سرزمین مادری روسیه دارد، مطمئناً غیرقابل تحمل خواهد بود.
اتفاقاً، همانطور که در حال حاضر اوضاع در اوکراین در حال انجام است، دور از قلمرو احتمالی نیست که پوتین واقعاً ببازد زودهنگام و بزرگ. من روی آن شرط نمیبندم، اما هر روز که میگذرد سربازان روسی بیشتر و بیشتری در اوکراین کشته میشوند.
و چه کسی میداند که چه اتفاقی برای روحیه رزمی سربازان وظیفه در ارتش روسیه میافتد وقتی که از آنها خواسته میشود در یک جنگ مرگبار شهری علیه هموطنان اسلاو شرکت کنند. به علتی که هرگز واقعاً برای آنها توضیح داده نشد.
مسیر بنبست پیروزی و ۲راهی شکست پوتین
با توجه به مقاومت اوکراینیها در همه جا در برابر اشغال روسیه، برای اینکه پوتین از نظر نظامی بر روی زمین «برنده» شود، ارتش او باید تمام شهرهای بزرگ اوکراین را تحت سلطه خود درآورد. این شامل پایتخت، کیف - پس از احتمالاً هفتهها جنگ شهری و تلفات گسترده غیرنظامیان- میشود.
به طور خلاصه، این کار را فقط پوتین و ژنرال هایش در صورتی میتوانند انجام دهند که مرتکب جنایات جنگی شوند که از زمان هیتلر در اروپا دیده نشده است. و این، روسیه پوتین را به یک منزوی دائمی بین المللی تبدیل خواهد کرد.
علاوه بر این، پوتین چگونه کنترل کشور دیگری - اوکراین - را که تقریباً یک سوم جمعیت روسیه را در خود جای داده است و ساکنان زیادی با مسکو دشمنی دارند، حفظ خواهد کرد؟ او احتمالاً باید هر یک از بیش از 150000 سربازی را که در آنجا مستقر کرده است - اگر نه بیشتر - برای همیشه حفظ کند.
به سادگی به هیچ وجه راهی برای پیروزی پایدار پوتین در اوکراین وجود ندارد زیرا این کشور همان کشوری نیست که او فکر می کرد - کشوری که فقط منتظر سر بریدن سریع رهبری "نازی" خود است تا بتواند به آرامی سقوط کند و به آغوش سرزمین مادریاش روسیه بپیوندد.
بنابراین در این دوراهی، یا او اکنون ضررهای خود را کاهش می دهد و جوجهتیغی را میبلعد (و امیدواریم که به اندازه کافی از تحریم ها فرار کند تا اقتصاد روسیه را احیا کند و قدرت را حفظ کند)، یا با یک جنگ ابدی علیه اوکراین و بسیاری از نقاط جهان روبرو خواهد شد که به آرامی قدرت و زیر ساخت روسیه را از بین میبرد.
واقعیت ترسناک
از آنجایی که او در مورد اخیر لجوج به نظر میرسد، من وحشت دارم. زیرا تنها یک چیز بدتر از یک روسیه قوی تحت رهبری پوتین وجود دارد؛ و آن یک روسیه ضعیف، تحقیر شده و بی نظم است که می تواند در هم بشکند یا در یک آشفتگی طولانی مدت در رهبری داخلی قرار گیرد؛ همراه با جناح های مختلف که برای قدرت میجنگند و با آن همه کلاهکهای هستهای، جنایتکاران سایبری، و چاه های نفت و گاز در اطراف.
روسیه پوتین «آنچنان بزرگ برای شکست خوردن» (Too big to fail*) نیست. با این حال، برای شکست خوردن به گونهای که کل جهان را تکان ندهد، بیش از حد بزرگ است. (به زبان ساده: روسیه آنقدرها قدرتمند نیست که شکست خوردنش، بعید و عجیب باشد. اما در عین حال، آنقدری بزرگ و تأثیرگذار هست که در صورت شکست، جهان را تکان دهد)
* Too big to fail به معنای «بیش از حد بزرگ برای باختن» یا نظریه «زیادی بزرگ برای ورشکستن» ارجاع به این مفهوم دارد که برخی از مؤسسات مالی بهخصوص، آنقدر بزرگ و به هم متصل و تأثیرگذار هستند که ورشکستهشدن یا عدم موفقیتشان میتواند برای سیستم اقتصادی بزرگتر فاجعهبار باشد؛ بنابراین هنگامی که آثار و امکان ورشکستگی آنها نمایان میشود، اجباراً از سوی برخی دولتمردان حمایت میشوند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها