هر سال رقم ضریب جینی برای هر کشور محاسبه و اعلام می شود اما به دلایل مختلف، مقایسه میزان رفاه و درآمد خانوارهای کشورهای مختلف صرفا بر مبنای ضریب جینی کشورها صحیح نیست. درباره ضریب جینی، نحوه محاسبه آن و چند نکته درباره دقت این ضریب به نکاتی اشاره می شود.

 

ضریب جینی چیست؟

درآمد خانوارها یکسان نیست و ضریب جینی، گستره درآمد خانوارها را اندازه گیری می کند. برای درک ضریب جینی ابتدا منحنی لورنس را توضیح می دهیم. این منحنی گستره درآمد خانوارها را روی یک منحنی نشان می‌دهد. ابتدا خانوارها بر مبنی درآمدشان، از پایین‌ترین تا بالاترین، منظم می شوند. سپس خطی که نقاط درآمد را به هم متصل می‌کند رسم می‌شود. در محور عمودی، نسبت انباشته درآمد و در محور افقی، نسبت انباشته خانوارها نشان داده شده است. منحنی به دست آمده منحنی لورنس است. اگر تمام خانوارها درآمد یکسان داشته باشند منحنی لورنس یک خط مستقیم با زاویه ۴۵ درجه خواهد بود و این خط، خط برابری کامل نامیده می‌شود یعنی درآمد تمام خانوارها به شکل برابر توزیع شده است. اما اگر یک خانوار تمام درآمدها را داشته باشد و دیگر خانوارها هیچ درآمدی نداشته باشند، منحنی لورنس به شکل یک خط مسطح روی محور افقی قرار می گیرد و ناگهان به ۱۰۰ درصد افزایش می‌یابد یعنی در نقطه ای که ۱۰۰ درصد درآمد از سوی یک خانواده کسب می شود. این خط، خط نابرابری کامل نامیده می شود.

 

چطور با استفاده از منحنی لورنس ضریب جینی را اندازه گیری کنیم؟

 ناحیه بین خط برابری کامل با منحنی لورنس را ناحیه الف و ناحیه زیر منحنی لورنس را ناحیه ب می نامیم. ضریب جینی از تقسیم ناحیه الف بر مجموع ناحیه الف و ب بدست می‌آید. ضریب جینی بین ۰ و ۱ نوسان می کند. هنگامی که منحنی لورنس روی خط برابری کامل قرار می‌گیرد ضریب جینی صفر است و این یعنی برابری کامل. هر چه منحنی لورنس از خط برابری کامل دورتر شود ضریب جینی بزرگتر می شود و این نشان دهنده تفاوت بیشتر بین درآمد خانوارها و در نتیجه نابرابری درآمدی بیشتر است. هنگامی که منحنی لورنس دقیقا روی خط نابرابری کامل قرار می‌گیرد ضریب جینی یک است و این یعنی نابرابری کامل. کشورها از ضریب جینی به عنوان معیاری از نابرابری درآمدی استفاده می کنند با این حال مقایسه نابرابری درآمدی بین کشورها با استفاده از ضرایب جینی آسان نیست زیرا کشورهای مختلف ممکن است از معیارهای گوناگون معادل و تعاریف مختلف برای درآمد خانوارها استفاده کنند و پوشش خانوارها در آنها متفاوت باشد.

 

اما معیار معادل چیست؟

از معیارهای معادل برای تعدیل درآمد خانواده ها استفاده می شود و به ما امکان می دهد به تحلیل و مقایسه وضعیت خانوارها با اندازه ها و ترکیب های گوناگون بپردازیم. در معیارهای معادل، افزایش نیازهای خانواده با بالا رفتن تعداد اعضا در نظر گرفته می شود البته میزان افزایش یکسان نیست. برای مثال خانواری که یک عضو دارد یک واحد برق استفاده می کند اما خانواری با چهار عضو لزوم ۴ برابر خانوار اول برق مصرف نمی کند. طیفی از معیارهای معادل وجود دارد و کشورهای مختلف ممکن است از معیارهای معادل گوناگون استفاده کنند. معیار هر عضو خانواده، معیار تعدیل شده او ای سی دی oacd و معیار ریشه دوم، سه نمونه از معیارهای معادل هستند. برای توضیح هر یک از این معیارها از مثال خانوار چهار نفره استفاده می‌کنیم یعنی دو بزرگسال و دو فرزند، و درآمد کلی خانوار ۴ هزار دلار در نظر گرفته می‌شود. هنگامی که از معیار هر عضو خانوار استفاده می کنیم ارزش معادل خانوار مساوی تعداد اعضای خانواده است و درآمد معادل خانوار با تقسیم کل درآمد آن بر تعداد اعضا به دست می‌آید. در این حالت، معادل درآمد خانوار، هزار دلار است. اگر از معیار تعدیل شده او ای سی دی استفاده کنیم، ارزش معادل خانوار با اختصاص عدد یک به اولین بزرگسال، عدد ۰.۵ به هر یک از بزرگسالان دیگر و عدد ۰.۳ به هر کودک محاسبه می شود. در این حالت، ارزش معادل خانوار یاد شده ۲.۱ است در نتیجه درآمد معادل خانواده ۱۹۰۵ دلار است. اگر از معیار ریشه دوم استفاده کنیم، ارزش معادل خانوار، ریشه دوم تعداد اعضای خانوار است در نتیجه در مثال خانوار چهار نفره، ارزش معادل، رقم ۲ و درآمد معادل خانوار، ۲۰۰۰ دلار است. در سطح جهان، هیچ معیار معادل استاندارد که برای استفاده عام توصیه شده باشد وجود ندارد.