صفوف طولانی پشت در فروشگاه‌های موادغذایی تصویر آشنایی است که دیگر چشمان‌مان به آن عادت کرده است.

 این بار مسئله روغن است؛ روغن جامد. چرا با وجود تخصیص دلار یارانه‌ای، صف‌های حجیم شکل می‌‎‌گیرد؟ ریشه این کمبود عرضه از کجا نشات می‌گیرد؟ گزارش «اکوایران» به این موضوع می‌پردازد.

 

کمبود یا احتکار روغن؟

مدتی است روغن به دست مردم نمی رسد و در شرایط کرونایی مردم برای تهیه روغن خوراکی مایع و جامد در صفوف طولانی و شلوغ تجمع میکنند.

در بعضی استان ها روغن حکم حیات یافته و به قیمت خون آدمی معامله میشود. مسئولان استانی معتقدند تقاضای کاذب ایجاد شده توسط مردم و همچنین احتکار در سطح عمده توسط انبارداران و همچنین احتکار خانگی توسط مردم علاوه بر کمیابی به افزایش تقاضا منجر شده است.

چند دهه است که ایران وارد کننده عمده دانه‌های روغنی است، بیش از 90 درصد نیاز کشور به روغن از طریق واردات تامین می‌شود. علیرغم اینکه برنامه‌های مختلفی وزارت جهاد کشاورزی برای کاهش این وابستگی به خارج و خودکفایی حداقل 75 درصدی در این زمینه به تولیدکنندگان داخلی، اما پیشرفت چشمگیری نداشته است. دست های آلوده و رانت ارز 4200 گویا قصد ندارند سایه سنگینشان را از سر اقتصاد ایران بردارند. منافع موجود در دلار4200 و سودهای کلان حاصل از ارز دولتی باعث شد عده کمی سود بسیار کنند و مردم با مشکلات بیشتر مواجه شوند. تا این جای سال، بیش از 9 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی تخصیص پیدا کرده، اما حاصل چه بوده است؟ حامیان ارز 4200 استدلال میکند که حذف آن باعث افزایش قیمت ها میشود، اما غافل از اینکه این تخصیص ارز 4200 چندین سال است که به صورت دستوری قیمت ها را سرکوب کرده است و این رشد ناگهانی قیمت ها و افزایش در تقاضا بی تاثیر از دلار 4200 نیست.

 

جایگاه نهادهای نظارتی در داستان روغن

با افزایش تب قیمت برای روغن در روزهای اخیر، تقاضا برای مداخله نهادهای نظارتی هم بالا رفته است، شاید قرار باشد سلطان های دیگری اعدام شوند و صاحبان اصناف روانه زندان شوند، اما روغن داستان تکراری است که در طول این سال ها برای روغن، برنج، چای و حتی سکه و دلار رخ داد. آیا هنوز این نتیجه حاصل نشده که مشکلات اقتصادی با درمان های مقطعی بهبود نمی یابد؟ درمان هایی که هزینه و درد زیادی نیز به جامعه تحمیل کرده اند.