نقش زیرساختها در شکلدهی به ژئوپلیتیک-۱
چگونه جریان قدرت از سیستمهایی که جهان را به هم وصل میکنند، نشئت میگیرد؟
اکوایران: تجهیزات سختافزاری پیچیده و وابستگی تکنولوژیکی زندگی مدرن، انسانها را به سیستمهای زیرساختی گسترده وابسته کرده است.
به گزارش اکوایران، تجهیزات سختافزاری پیچیده و وابستگی تکنولوژیکی زندگی مدرن، انسانها را به سیستمهای زیرساختی گسترده وابسته کرده است. ماری بریج، تحلیلگر مسائل بینالملل با انتشار یادداشت بلندی در مجله فارنافرز، بر نقش زیرساختها در شکلدهی به ژئوپلیتیک امروز جهان را بررسی کرده است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن ارائه میشود:
خط نامرئی
در نگاه اول به نظر میرسد که کاهش سطح آب دریاچه گاتون پاناما، حمله سایبری به پلتفرم پرداخت آنلاین، زمینلرزهای که تولید تراشههای سیلیکونی در تایوان را مختل ساخت، ایلان ماسک و تصمیم او در مورد اینکه چه کشورهایی به اینترنت دسترسی داشته باشند، همگی اتفاقاتی هستند فقط به خاطر تازگیشان در عناوین خبری کنار هم قرار گرفتهاند. اما یک خط نامرئی آنها را به هم پیوند میدهد. هر کدام از این اتفاقات وابستگی جوامع مدرن به زیرساختهای پیچیده برای کارکرد را برجسته میسازد. اختلالات در کانال پاناما میتواند ارسال محمولههای حیاتی به سراسر جهان را به تعویق بیندازد. خرابی کامپیوترها میتواند مراقبتهای پزشکی روتینی را که کلینیکها در سراسر ایالات متحده ارائه میدهند، مختل سازد. توقف کوتاهمدت در تولید نیمهرساناها باعث وحشت میشود. هوس یک میلیاردر نیز میتواند مسیر جنگ را تغییر دهد.
تجهیزات سختافزاری پیچیده و وابستگی تکنولوژیکی زندگی مدرن، انسانها را به سیستمهای زیرساختی گسترده وابسته کرده است. اکنون دولتها برای ایجاد و نگهداری شبکههایی که خدمات ضروری را از برق و آب تمیز گرفته تا مخابرات ارائه میدهند، رقابت میکنند. قدرت یک کشور بر توانایی آن در تأثیرگذاری و مدیریت این مجموعه وسیع از سیستمها متکی است. در این دنیای تحت سلطه زیرساختها، دولتها و مقامات آنها دیگر کنترل یکجانبهای بر روابط بینالملل ندارند. در عوض، شرکتها، فناوری و شرایط محیطزیستی با دولتها ترکیب شده و با آنها تعامل میکنند تا نظم جهانی را شکل دهند. اگرچه چشمانداز امور جهانی تغییر کرده است، رویکردهای سیاستگذاری آمریکا اغلب درگیر مفاهیم منسوخشده رقابت دوقطبی و رقابت قدرتهای بزرگ باقی میماند.
چرخش زیرساختی در ژئوپلیتیک
وقت آن گذشته که زیرساخت را به عنوان اصل سازماندهنده زندگی مدرن در اولویت قرار دهیم. چرخش زیرساختی در ژئوپلیتیک نشان داده که جهان مجموعهای جدید از کارگزاران قدرت، بانکهای چندملیتی و اپراتورهای ماهوارهای بوده و حل مشکلات جهانی به گفتگوها و استراتژیهای جدیدی برای هماهنگسازی فعالیتهای این بازیگران نیاز دارد. نقش مرکزی زیرساخت در دنیای امروز همچنین توضیح میدهد که چرا گلوگاههای به ظاهر کوچک، مانند حمله حوثیهای یمن به کشتیهای باری دریای سرخ یا تأخیر در تولید یک کارخانه الکترونیک میتوانند موجی ایجاد کرده که زنجیرههای تأمین بینالمللی را به خطر انداخته و ژئوپلیتیک را برهم بزنند. برای سازگاری با واقعیت جدید تحت سلطه زیرساختها، سیاستگذاران باید اولاً تفکر خود را برای در نظر گرفتن وابستگیهای پیچیده مادی و تکنولوژیکی که زیربنای درگیریهای ژئوپلیتیکی هستند، سازماندهی مجدد کرده و ثانیاً، با مجموعهای جدید از کارگزاران قدرت کار کنند؛ به جای اینکه به کانالهای سنتی گفتگوی دولت به دولت اکتفا کنند.
زیرساخت در گذر زمان
زیرساخت مفهوم جدیدی برای قرن بیست و یکم نیست. این اصطلاح در قرن نوزدهم بین مهندسان فرانسوی برای توصیف کارهای یَدی قطارها محبوب شد. به عبارت دیگر، زیرساخت به زیربنایی گفته میشد که خطوط راهآهن را فراتر از ریلهای آن ساپورت میکرد؛ مثل خاکریزها، پلها و پایههای پلها.
اصطلاح زیرساخت در اوایل جنگ سرد وارد جریان اصلی زبان انگلیسی شد. در اواخر دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، مذاکرهکنندگان ناتو از زیرساخت برای توصیف سیستمهای حمایتی مورد نیاز برای اطمینان از آمادگی نظامی در اروپا استفاده میکردند. به عنوان مثال میتوان به پایگاههای هوایی، شبکههای ارتباطی و رادارها اشاره کرد. بر اساس یک گزارش، در سال ۱۹۵۰، وینستون چرچیل با تمسخر استفاده سیاستمداران از این اصطلاح گفت: «با اینکه میدانستم چنین کلمهای (مثل زیرساخت) وجود ندارد، بنده باید تا زمان مراجعه به فرهنگ لغت، نظراتم را برای خود نگه دارم». طبق گزارش نیویورک تایمز، دین اچیسون، وزیر امور خارجه آمریکا در سال ۱۹۵۲ این اصطلاح را گیجکننده دانست. با وجود این اعتراضات، اصطلاح «زیرساخت» جا افتاد. از اواخر دهه ۱۹۵۰، سیاستمداران آمریکایی از این اصطلاح برای توصیف همه چیز، از بزرگراههای بین ایالتی و شبکههای جرم سازمانیافته تا سیستمهای مراقبتهای بهداشتی، استفاده کردهاند.
اعتماد دولتها به زیرساخت نیز داستانی با قدمت چند قرن است. در طول قرن نوزدهم، امپراتوری بریتانیا از برتری خود در زیرساختهایی مانند بانکداری، شبکههای تلگراف و حملونقل دریایی برای کنترل مستعمرات دور و مجازات رقبا استفاده میکرد. به همین ترتیب، ایالات متحده با هدایتکردن قدرت زیرساختی برای ساخت راهآهن سراسری و کانال پاناما، ادعاهای خود را نسبت به سرزمینهای دوردست تثبیت کرد.
داستان تلاش برای برتری زیرساختی سَری دراز دارد، اما ویژگی جدید زیرساختهای امروزی ماجرایی از وابستگی ما به آنها و همبستگی و وابستگی متقابل خود این شبکههاست. تقریباً سهچهارم از کالاهای جهانی، ۸۰ درصد از تجارت بینالمللی کالا بر حسب حجم، از طریق شبکههای دریایی به هم پیوسته و پیچیده منتقل میشود. این شبکهها به طور طبیعی وجود ندارند، بلکه از طریق صدها واسطه، سیستمهای فناوری و فرآیندها ساخته و نگهداری میشوند. ارسال یک محموله فرامرزی، مثلاً گل از کنیا به هلند، به طور متوسط به ۳۶ سند و ۲۴۰ نسخه کپی نیاز دارد.
این تازه شروع ماجراست. نوآورانهترین پیشرفتهای جهان در زمینه دانش و فناوری، از ژنومیک گرفته تا انرژیهای تجدیدپذیر، نیازمند زیرساختهای حتی پیچیدهتری هستند. برای مثال، محاسبات هوش مصنوعی به میلیاردها «پارامتر» متکی بوده که توسط دهها هزار واحد پردازش پیشرفته تأمین میگردد. این پردازندهها از طریق زنجیرههای تأمین پیچیدهای تولید میشوند که هزاران متخصص با مدرک دکترا، مواد معدنی کمیاب و ماشینآلات پیچیده، مانند دستگاههای لیتوگرافی نوری که به ۸۰۰ تأمینکننده نیاز داشته و هر کدام به اندازه یک بوئینگ ۷۴۷ قیمت دارند را درگیر میکند.
شبکههای برق، مسیرهای حملونقل، شبکههای هوش مصنوعی و پلتفرمهای پرداخت دیجیتال به تنهایی سیستمهای فوقالعاده پیچیدهای بوده و به هم وابستهاند. پزشکان بدون نرمافزار صورتحساب و ارتباطات دیجیتال نمیتوانند به بیماران خود خدمات دهند. تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی نمیتوانند بدون زنجیرههای تأمین بینالمللی برای تراشههای سیلیکونی و مواد معدنی استراتژیک، تلفنهای هوشمند بسازند. لایههای متراکم سیستمهای زیرساختی مدرن به حدی در هم تنیده و پیوسته شدهاند که اکنون به عنوان بستر حیات مدرن عمل میکنند.
شبکهها و سیستمهای به هم پیوسته زندگی مدرن به ما امکان دستیابی به پیچیدگیهای حیرتانگیزی میدهند؛ مانند اینکه به سادگی، با اسکن شبکیه از مرزهای بینالمللی میگذریم. اما آنها همچنین آسیبپذیریهای گستردهای ایجاد میکنند. برای مثال، یک حمله سایبری واحد به اپراتور بندر استرالیا، ۴۰ درصد از جریان کالاهای این کشور را به خطر انداخت. این شبکههای عظیم از سیستمهای در هم تنیده چنان برای عملکرد جامعه آمریکا حیاتی شدهاند که دولت فدرال ۱۶ حوزه را به عنوان «زیرساختهای حیاتی» تعیین کرده است؛ به این معنی که نابودی آنها تأثیر مخربی بر امنیت ملی خواهد داشت. این حوزهها همه چیز را از رآکتورهای هستهای گرفته تا خدمات مالی در بر میگیرند.
دلالان قدرت جدید
چه کسی قدرت بیشتری دارد، ایلان ماسک یا یونان؟ طبق رتبهبندیهای مالی سنتی، دارایی خالص ماسک با بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار در فاصله قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی یونان با حدود ۲۲۰ میلیارد دلار قرار دارد. اما بررسی صرف رتبهبندیهای مالی، تصویر خوبی از وابستگی متقابل بازیگران جهانی امروز و اهمیت زیرساخت در شکلدهی به نظم جهانی را ارائه نمیدهد.
از نظر وزن ژئوپلیتیکی، قدرت زیرساختی ماسک سرسامآور است. تصمیمات او بر حملات اوکراین علیه اهداف روسی یا ادامه ارتباطات سیار سازمانهای بشردوستانه در غزه تأثیر گذاشته یا حتی کاملاً تعیینکننده آنهاست. او با کنترل مجموعه ماهوارههای اسپیسایکس که از طریق سرویس استارلینک اتصال ماهوارهای ارائه میدهند، این قدرت را اعمال میکند. او تصمیم میگیرد که چه زمانی و کجا شبکه ماهوارههای مدار پایین استارلینک در زمان بحران به شبکههای ارتباطی دسترسی بدهد. قدرت زیرساختی ماسک به مراتب از ثروت او فراتر است.
علاوه بر این، استارلینک صرفاً یک سیستم زیرساختی مستقل نیست. این سیستم به دیگر سیستمها وابسته بوده و از آنها بهره میبرد؛ از دانشگاههایی که مهندسانش را آموزش میدهند گرفته تا دولت ایالات متحده که برای بیش از دو دهه با اسپیسایکس برای پروژههای دفاعی طبقهبندیشده قرارداد بسته است. تمرکز بر کشورها به عنوان بازیگران کلیدی در عرصه جهانی، باعث نادیدهگرفتن لایههای در هم تنیده و اتصالات متقابل پویاییهای قدرت جدید میشود.
روابط سنتی بینالملل به تفکیک بازیگران دولتی و غیردولتی تمایل دارد، زیرا آنها در حوزههای مختلفی میبیند؛ اما امروزه، کارآفرینان، سرمایهگذاران یا مشاوران به همان اندازه مقامات سیاسی اهمیت دارند. تأمینکنندگان مالی نقش ویژهای در شکلدهی سیاستهای زیرساختی ایفا میکنند، زیرا سرمایهگذاری در زیرساختها به عنصری محوری در عرصه مالی بینالمللی و سیاست جهانی تبدیل شده است. در سال ۲۰۱۸، گروه ۲۰ «نقشهراهی برای زیرساختها به عنوان یک طبقه دارایی» را جهت تشویق سرمایهگذاران به تأمین مالی پروژههایی از بنادر و مدارس گرفته تا شبکههای مخابراتی، به ویژه در بازارهای نوظهور، تدوین کرد. مؤسسات «گلدمن سَکس» و «مکینزی» بخشهای تخصصی برای تمرکز بر سرمایهگذاری و توسعه زیرساخت ایجاد کردهاند. در ژانویه ۲۰۲۴، مؤسسه مالی «بلکراک» که بزرگترین مدیر دارایی جهان به شمار میآید، خرید «گلوبال اینفِراستِراکچِرز پارتنِرز»، سومین شرکت بزرگ سرمایهگذاری زیرساختی جهان را اعلام کرد که بزرگترین خرید بلکراک از زمان بحران مالی جهانی محسوب میشود.
اگرچه در حال حاضر، زیرساختها ستون فقرات زندگی روزمره را تشکیل میدهند، اما فشار اخیر برای تبدیل آن به یک طبقه دارایی، آن را به محصول مالی قابلمعامله در بازارهای ثانویه نیز تبدیل میکند. این نقش دوگانه، یعنی زیرساخت به عنوان یک واقعیت عینی و یک ساختار مالی، نحوه تعامل مردم با پروژههای بزرگمقیاس در جوامعشان را تغییر میدهد. برای مثال، تصمیمگیری درباره تخصیص منابع و مدیریت بدهی یک پروژه نیروگاه برقآبی به عهده سطوح بالاتری از تصمیمگیری گذاشته میشود؛ جایی که مدیران دارایی و مشاوران میتوانند ریسکپذیری و «بانکپذیر» پروژهها را ارزیابی کنند. فشار سرمایهگذاران برای «کاهش ریسک» زیرساختها میتواند تصمیمگیری جوامع در مورد اینکه چه چیزی ساخته شود و چگونه کار کند را محدود میسازد. این مدل دولتها را تشویق میکند تا به جای تمرکز بر نیازهای جوامع به پروژههای کم«بانکپذیر» مانند بیمارستانها و مدارس، طرحهایشان را بر اساس استانداردهای تعیینشده توسط بانک جهانی یا بانک توسعه آسیا مطابقت دهند.
امروزه، بازیگران قدرتمند جهانی نه تنها شامل کشورها و شرکتهایی هستند که شبکههای پیچیده میسازند، بلکه شامل نهادهای تعیینکننده استاندارد مانند سازمان بینالمللی دریانوردی و نیروی کار مهندسی اینترنت نیز میشوند که پروتکلهای جهانی را برای ساخت و اداره زیرساختها شکل میدهند. همانطور که ناهول مایزلی، دانشمند حقوقی خاطرنشان کرده، این پویایی قدرت جوامع محلی را کاهش داده و طبقهای از بازیگران بینالمللی مانند شرکتهای مشاوره مانند «ایوای» و «کِیپیامجی» و شرکتهای حقوقی چندملیتی مانند «کلیفورد چنس» و «وایت اند کیس» ارتقا را میدهد. به عنوان مثال، تلاش برای استانداردسازی و تسریع «زیرساختهای سبز» میتواند نحوه برخورد شهرها با ناامنی مسکن را محدود ساخته و در این فرآیند، پدیده نوسازی اجباری را تشدید کند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟