چهره واقعی یک اتحاد شکننده؛ پکن پشت پوتین را خالی میکند؟
اکوایران: بر اساس گزارشی در مورد همکاری چین و روسیه توسط اندیشکده راند کورپ، مشارکت این دو کشور یک اتحاد مستحکم مانند ناتو نیست که بر پایه دفاع متقابل و قابلیت همکاری نیروهایش بنا شده باشد.
به گزارش اکوایران، در طول تاریکترین روزهای جنگ سرد، در دهه 1950، غرب نگران متحد شدن اتحاد جماهیر شوروی و چین برای تشکیل یک بلوک بزرگ کمونیستی بود.
اما این ترسها اغراق شده بودند، زیرا پکن و مسکو به زودی از متحدان خود به دشمنانی سرسخت تبدیل شدند که بر سر مرز طولانی درگیر شدند. امروز، روابط نظامی رو به رشد دوباره شبح اتحاد چین و روسیه را افزایش داده است، اتحادی که دو کشور از قدرتمندترین کشورهای جهان را متحد میکند.
بر اساس گزارشی در مورد همکاری چین و روسیه توسط اندیشکده راند کورپ اما این مشارکت یک اتحاد مستحکم مانند ناتو نیست که بر پایه دفاع متقابل و قابلیت همکاری نیروهایش بنا شده باشد. روابط چین و روسیه احتمالاً به عنوان ازدواج دو شریک ناقص شناخته میشود که دیدگاهی عمیقا بدبینانه نسبت به نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده دارند، اما اغلب دیدگاههای متفاوتی از نظمی دارند که معتقدند باید جایگزین آن شود.
این مطالعه میگوید: «این دو شریک ناقص سطحی از وابستگی مشترک، هرچند نابرابر را دارند، در حالی که به طور همزمان شک عمیقی در مورد اینکه آیا میتوانند به دیگری اعتماد یا تکیه کنند نیز دارند.»
این ممکن است برای رهبران غربی که از سناریویی که در آن تجاوز روسیه در اروپا همزمان با تهاجم چین به تایوان باشد، اتفاقی که موجب مصرف بیش از حد منابع آمریکا شود و متحدان ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد، میترسند، آرامش کمی باشد.
در حال حاضر، ارتش روسیه و ارتش آزادیبخش خلق چین از سال 2005 حدود 25 رزمایش مشترک با حضور کشتیها، هواپیماها و نیروهای زمینی برگزار کردهاند. پکن و مسکو برای انجام گشتهای مشترک، از جمله در سال 2023 که در نزدیکی حریم هوایی کره جنوبی پرواز کردند، متحد شدهاند.
نکته مهم دیگر این است که چین به حامی اصلی جنگ روسیه در اوکراین تبدیل شده است. با تحریمهای غرب که روسیه را از قطعات کلیدی مانند الکترونیک محروم کرده است، چین و پایگاه تولیدی وسیع آن به عنوان تامینکننده اصلی میکروالکترونیک، قطعات هواپیماهای بدون سرنشین و سایر قطعات ظاهر شدهاند.
اما اینها با نوع عملیات یکپارچهای که ایالات متحده و بریتانیا در جنگ جهانی دوم انجام دادند، که در آن نیروهای آمریکایی زیر نظر فرماندهان بریتانیایی و بالعکس خدمت میکردند یا امروز توسط ناتو انجام میشود، برابری نمیکند.
راند هشدار داد: «سیاستگذاران و برنامهریزان باید از برآورد بیش از حد وضعیت همکاری نظامی و یکپارچگی عملیاتی بین روسیه و چین اجتناب کنند.»
تمرینهایی که نیروهای روسیه و چین در آن شرکت میکنند بیشتر «موازی» توصیف شدهاند تا «مشترک»، به این معنی که به ارتش روسیه و ارتش چین وظایف و زمانبندی مشخص داده میشود، آنها را به صورت هماهنگ و در عین حال مستقل انجام میدهند و به طور کلی تعامل محدودی در چنین مناطقی دارند، به همین دلیل، این تمرینها در واقع کمک چندانی به ارتقای قابلیت همکاری در سطح عملیاتی یا تاکتیکی نکرده است.
نتیجه این است که همکاری نظامی بیشتر نمادین است تا عملی. «تعهد چین به تمرینات نسبتاً کم است. ارتش آزادیبخش خلق حدود 3200 سرباز را به رزمایش 300000 نفری وستوک 2018 روسیه و فقط 1600 سرباز را به رزمایش Tsentr-2019 روسیه فرستاد که در آن طرف روسیه تقریبا 130000 سرباز را به میدان فرستاد.
به نظر میرسد ارتش چین بیشتر مشتاق یادگیری از روسیه به جای تبادل بینش در مورد تواناییهای نظامی خود یا آموزش به عنوان شرکای برابر است، در حالی که برای روسیه، هدف ارائه تصویری از همکاری مشترک با چین به غرب برای مقابله با این تصور است که مسکو منزوی و آسیب پذیر است.»
مارک کوزاد، که یکی از نویسندگان مطالعه راند بود، این ترتیبات را با ناتو یا ادغام نظامی آمریکا و کره جنوبی مقایسه کرد. کوزاد به بیزینساینسایدر گفت: «ناتو و آمریکا و کره جنوبی قصد دارند به عنوان متحد بجنگند، به این معنی که تمرینات نیاز به توسعه و آموزش ترکیبی فرماندهی و کنترل، هدفگیری، اطلاعات و شناسایی، لجستیک و عملیات در میان سایر زمینهها دارد. همچنین، رویکرد بسیار دقیقتری برای آموزش در این متحدین وجود دارد، به این معنی که تمرینات عموماً بسیار واقعیتر از آنچه در روسها و چینیها میبینیم است.»
در این گزارش آمده است: «روسیه و چین علیرغم اینکه به روابط نظامی خود میبالند، چندان به توانایی نظامی یکدیگر اعتقاد ندارند. پس از عملکرد مایوسکننده جنگی روسیه در اوکراین، این سوال مطرح میشود که آیا چین ارتش روسیه را به عنوان یک شریک ائتلافی توانا و مفید میبیند یا خیر. از سوی دیگر، با توجه به فقدان تجربه جنگی اخیر چین، مسکو ممکن است ارتش چین را به عنوان یک شریک دارای منابع خوب اما مشکوک ببیند.»
برخی از اتحادها سختتر از سایرین هستند.
آمریکا و بریتانیا بخشی از اتحاد بزرگ با اتحاد جماهیر شوروی بودند که در آن روسیه و متحدان غربی مبارزات موازی و عمدتاً ناهماهنگی را در فضای بیاعتمادی متقابل به راه انداختند. سرمایهدار و کمونیست میتوانستند در مورد لزوم شکست هیتلر توافق کنند، اما نه چیزهای دیگر.
مطالعه راند خاطرنشان کرد: «در معاهده دوستی سال 2001، چین و روسیه توافق کردند که در صورت حمله به هر یک از کشورها، با یکدیگر مشورت کنند. اما آنها تعهد ندادند که از طرف یکدیگر بجنگند. قابل توجه است که، این توافق شامل بند دفاعی متقابل نیست.»
اتحادهای موفق مستلزم آن است که شرکا منافع خود را به نفع اتحاد تحت تأثیر قرار دهند و این مشکل بزرگی برای روسیه و چین است. هر دو کشور این سنت را دارند که شریک مسلط در اتحادها باشند و زورگویی کنند، خواه اتحاد جماهیر شوروی باشد که بر ماهوارههای اروپای شرقی نظارت داشت یا چین که با همسایگانی مانند ویتنام و کره به عنوان دست نشانده رفتار میکند.
نه چین و نه روسیه سابقه اخیر ائتلاف نظامی متقابل با هیچ کشور دیگری را ندارند.
علاوه بر لذت دیوانه کردن آمریکا، همکاری نظامی بین چین و روسیه مزایای ملموسی را به همراه دارد. چین که از زمان حمله به ویتنام در سال 1979 جنگی نکرده است، میتواند از تجربه رزمی روسیه در سوریه و اوکراین درس بگیرد. روسیه هم به محصولات چینی که در غرب تحت تحریم هستند دسترسی پیدا میکند. روابط خوب به این معناست که مرز 2600 مایلی روسیه و چین میتواند غیرنظامی شود و به نیروها اجازه میدهد در اوکراین یا برای حمله به تایوان متمرکز شوند.
با این حال مسائل زیادی وجود دارد که میتواند این اتحاد را از مسیر خود منحرف کند. بار تاریخی عظیمی است که روابط آنها را سنگین میکند. «روسها و چینیها برای بیش از 75 سال در این مقطع، روابط مختلطی داشتهاند که شامل مشارکت استراتژیک و خصومت شدید است.»
چین فراموش نکرده است که روسیه تزاری 350000 مایل مربع از خاک چین را در دهه 1850 ضمیمه خاک خود کرد. در سال 1969، نیروهای چین و روسیه در امتداد رودخانه Ussuri درگیر درگیریهای مرزی شدند (در یک مقطع، شوروی حمله هستهای به چین را در نظر گرفت.)
امروز، رقابت بر سر آسیای مرکزی، ناراحتی چینیها از جنگ روسیه در اوکراین، و این واقعیت که با رشد قدرت اقتصادی و نظامی چین است، روسیه به طور اجتناب ناپذیری در حال تبدیل شدن به شریک کوچکتر است، وجود دارد.
همه اینها این سوال را ایجاد میکند: آیا غرب میتواند از این اختلافات بالقوه برای شکستن اتحاد چین و روسیه استفاده کند؟
راند قاطعانه نسبت به این تلاش هشدار میدهد. به گفته کوزاد: «ما از تلاش برای تضعیف شراکت روسیه و چین دفاع نمیکنیم زیرا ابزار یا انگیزههای زیادی نداریم که هر یک از این دو شریک آن را ارزشمندتر از شراکت خود بدانند.»
در عوض، راند پیشنهاد میکند که بهترین واکنش برای ایالات متحده و متحدانش این است که نزدیکتر شوند. در این گزارش توصیه شده است: «موثرترین راه ایالات متحده برای مقابله با شراکت راهبردی روسیه و چین، تضمین سلامت اتحادهای خود و پیگیری همکاری بیشتر با مهمترین متحدان و شرکای خود است.»
در پایان، اتحادهای موفق آمیزهای از نه تنها منافع ملی، بلکه از ارزشهای مشترک هستند. این ممکن است تفاوت واقعی بین اتحادی مانند ناتو، که اکثر اعضای آن به دموکراسی، حقوق فردی و تجارت آزاد اعتقاد دارند، در مقابل دوستی چین و روسیه بر اساس این سوال باشد که «این اتحاد چه نفعی برای من دارد؟»
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟