به گزارش اکو ایران برخی بر این باور هستند میراثی که حسن روحانی برای سید ابراهیم رئیسی از اقتصاد ایران بر جا گذاشته است بسیار نامطلوب بوده و در وضعیت بدی قرار دارد. اما بررسی ها نشان می دهد در زمان تحویل سکان دولت به رئیسی( سال 1400) و تحویل دولت به روحانی(سال 92)، تفاوت چندانی بین متغیر های اقتصادی وجود ندارد.

البته به دلیل شیوع کرونا و تشدید تحریم ها برخی از متغیر های اقتصادی مانند نقدینگی و پایه پولی در یکسال آخر ریاست جمهوری روحانی در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته است اما چنانچه متغیر های کلان اقتصادی را در بازه طولانی تری بررسی کنیم با توجه به شرایط تحریمی تفاوت زیادی بین اقصاد به ارث رسیده به روحانی و رئیسی دیده نمی شود. به بیان ساده تر روحانی و رئیسی هر دو دولت را در وضعیت بدی تحویل گرفته اند.

 در این گزارش وضعیت 6 متغیر اقتصادی اعم از رشد اقتصادی، تورم، نقدینگی، پایه پولی، بیکاری و ضریب جینی در دو سناریوی مقطع زمانی تحویل دولت(سال پایانی) و میانگین هشت سال منتهی به انتقال دولت بررسی شده است.

برداشت اول؛ رشد اقتصادی

اقتصاد در مسیر رشد برای رئیسی؟!

در زمان انتقال دولت از محمود احمدی نژاد به حسن روحانی، نرخ رشد اقتصادی منفی 7.7 درصد( رشد اقتصادی سال 91) بوده است، به عبارت دیگر در حالی روحانی دولت را از احمدی نژاد تحویل گرفت که رشد اقتصادی منفی و اقتصاد ایران در رکود بوده است. همچنین میانگین رشد اقتصادی سالانه در هشت سال منتهی به سال 92( 84 تا 91) 2.3 درصد برآورد شده است.

در زمان انتقال دولت از حسن روحانی به ابراهیم رئیسی، نرخ رشد اقتصادی مثبت 3.6 درصد ( رشد اقتصادی در پایان سال 99) بوده است، این نکته نیز لازم به ذکر است که رشد اقتصادی در بهار 1400 بالغ بر 6 درصد به ثبت رسیده است. برخی اذعان دارند رشد مثبت اقتصادی در انتهای 99 و ابتدای 1400 حاکی از خروج اقتصاد ایران از رکود بوده و ابراهیم رئیسی در حالی سکان دولت را در دست می گیرد که اقتصاد تا حدودی از رکود خارج شده است.  میانگین رشد هشت سال منتهی به سال 1400 یا همان هشت سال ریاست جمهوری حسن روحانی 1.1 درصد بوده است.

بر این اساس می توان گفت که وضعیت رشد اقتصادی از نظر همان نقطه زمانی انتقال دولت برای سید ابراهیم رئیسی بهتر از حسن روحانی بوده است، اما از نظر روند رشد اقتصادی هشت سال منتهی به انتقال دولت، وضعیت تحویل دولت برای روحانی بهتر از رئیسی بوده است. بالا بودن قیمت نفت را در بازه زمانی منتهی به 92 را می توان از دلایل مناسب بودن رشد اقتصادی در آن برهه دانست.

 

برداشت دوم؛ تورم

درد مشترک روحانی و رئیسی در تورم

در تیر ماه سال 92 یعنی درست زمانی که حسن روحانی دولت را از احمدی نژاد تحویل گرفت، نرخ تورم سالانه 35.1 درصد بوده است. در تیر ماه 1400 که روحانی در حال انتقال قدرت به دولت بعدی بود، نرخ تورم سالانه 44.2 درصد برآورد شده است. در نتیجه وضعیت تورمی جامعه در مقطع زمانی تحویل گرفتن دولت برای ابراهیم رئیسی بدتر از حسن روحانی بوده است. اما چنانچه به تورم در هشت سال منتهی به انتقال دولت نگاه می کنیم، چنین نیست.

میانگین تورم سالانه در هشت سال منتهی به تیر ماه سال 92 که روحانی دولت را تحویل گرفت حدود 18.1 درصد بوده است و بر مبنای برآورد های صورت گرفته میانگین تورم سالانه در هشت سال منتهی به تیر ماه 1400 همزمان با انتقال دولت به رئیسی، 21.1 درصد بوده است. بر این اساس زمانی که بازه زمانی بلند تری را بررسی می کنیم متوجه خواهیم شد که تورم درد مشترکی برای حسن روحانی و برای ابراهیم رئیسی در زمان به دست گرفتن زمام امور محسوب می شود. البته برخی اذعان دارند در زمان ریاست جمهوری روحانی کسری بودجه شدید دولت در سال های پایانی به دلیل قطع فروش نفت و کرونا، باعث گردیده است تا شاهد افزایش شدید پایه پولی و انتقال نرخ تورم به کانال های بالا تر باشیم.

عملکرد اقتصادی دو

برداشت سوم؛ نقدینگی

جهش نقدینگی در سال آخر روحانی

رشد نقطه به نقطه نقدینگی در تیر ماه سال 92 حدود 23.8 درصد بوده است و رشد نقطه به نقطه نقدینگی در تیر ماه سال 1400 40.6 درصد بوده است. بنابراین وضعیت رشد سالانه این متغیر تورم ساز در زمان تحویل دولت برای سید ابراهیم رئیسی بدتر از مقطع انتقال دولت به حسن روحانی بوده است. همانگونه که در سطور بالاتر نیز گفته شد کرونا، کسری بودجه و بالا بودن تورم انتظاری در سال 99 را می توان عمده ترین دلایل رشد بالای نقدینگی در سال آخر ریاست جمهوری روحانی دانست.

میانگین رشد سالانه نقدینگی در هشت سال منتهی به سال 92 (84 تا 91) حدود 27 درصد و در هشت سال منتهی به 1400(92 تا 99) 28.9 درصد بوده است. به مانند تورم زمانی که بازه زمانی مورد بررسی را بزرک تر می کنیم، تفاوت زیادی بین وضعیت نقدینگی در زمان تحویل دولت توسط روحانی و رئیسی دیده نمی شود.

برداشت چهارم؛ پایه پولی

چاپ پول برای رئیسی و روحانی

رشد نقطه به نقطه پایه پولی در تیر ماه سال 92 بالغ بر 18 درصد به ثبت رسیده است، همچنین رشد نقطه به نقطه این متغیر پولی در تیر ماه 1400 هم زمان با ماه پایانی دولت دوازدهم 42.6 درصد بوده است. بر این اساس رشد سالانه پایه پولی در زمان تحویل زمام دولت توسط رئیسی تا حد زیادی نامطلوب تر از تحویل تخویل دولت توسط حسن روحانی بوده است. البته در تیر ماه امسال به یکباره شاهد جهش رشد نقطه ای پایه پولی از حدود 30 درصد به بالای 40 درصد بوده ایم که آمار پایه پولی را در ماه پایانی دولت روحانی بسیار نا مطلوب کرده است.(رشد بالای نقطه به نقطه پایه پولی در تیر ماه به علت منفی شدن رشد پایه پولی در تیر ماه سال 99 بوده است).

به مانند تورم و نقدینگی برای رشد پایه پولی نیز بازه زمانی طولانی تری را بررسی کرده ایم. میانگین رشد سالانه پایه پولی در هشت سال منتهی به 92 حدود 24 درصد و در هشت سال منتهی به 1400 21.1 درصد بوده است. به عبارت دیگر در هشت سال منتهی به انتقال دولت، وضعیت رشد پایه پولی برای حسن روحانی بدتر از رئیسی بوده است. مسکن مهر را می توان از عمده ترین دلایل رشد بالای پایه پولی در سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد دانست.

برداشت پنجم؛ بیکاری

میراث بد احمدی نژاد برای روحانی

نرخ بیکاری در بهار سال 91، 10.6 بوده است، به بیان دیگر نرخ بیکاری در آخرین فصل قبل از به دست گرفتن دولت توسط روحانی حدود 10.6 درصد برآورد شده است. در بهار 1400 یعنی مصادف با آخرین فصل قبل از انتقال دولت به ابراهیم رئیسی نرخ بیکاری 8.8 درصد بوده است. از این نظر وضعیت رئیسی در زمان تحویل دولت بهتر از وضعیت حسن روحانی بوده است. همچنین میانگین نرخ بیکاری در هشت سال منتهی به سال 92 حدود 11.6 و در هشت سال منتهی به سال 1400 حدود 11 درصد بوده است، که نشان از میراث بهتری است که از بازار کار برای رئیسی از دولت قبلی خود به نسبت رو حانی به جا مانده است.

عملکرد اقتصادی روحانی

برداشت ششم؛ ضریب جینی

روحانی نابرابری را بیشتر کرد؟

ضریب جینی شاخصی است که ار آن به عنوان سنجش وضعیت نابرابری درآمدی استفاده می شود. ضریب جینی عددی بین صفر یک است، هرچه این عدد به صفر نزدیک تر باشد به معنی مطلوب بودن توزیع درآمد و هرچه به یک نزدیک تر باشد به معنی نابرابری بیشتر در توزیع درآمد است.

در زمانی که حسن روحانی دولت را تحویل گرفت، ضریب جینی 0.3659 بوده و این عدد در زمان انتقال دولت به سید ابراهیم رئیسی 0.4006 بوده است. بنابراین مطلوبیت توزیع درآمد در زمان به دست گرفتن دولت توسط حسن روحانی بهتر از رئیسی بوده است. بر این مبنا آیا می توان گفت که نابرابری در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی بدتر شده و او میراث بدی را برای رئیسی در دولت سیزدهم به جا گذاشته است؟

میانگین ضریب جینی در هشت سال منتهی به سال 92 (زمان تحویل دولت به روحانی) 0.4079 بوده است. همچنین میانگین ضریب جینی در هشت سال منتهی به 1400 یا همان تحویل دولت به رئیسی، 0.3907 برآورد شده است. در نتیجه می توان گفت چنانچه میانگین هشت را بررسی کنیم وضعیت نابرابری درآمدی در جامعه که رئیسی تحویل گرفته است از وضعیتی گخ روحانی تحویل گرفته است بهتر نباشد، بدتر هم نیست. حال باید به این سوال پرداخت که چرا ضریب جینی در زمان انتقال دولت از احمدی نژاد به روحانی پایین بوده است.

تنفس یارانه ای به دهک ها پایین

ضریب جینی در سال 89، 0.4093 بوده است و به یکباره در سال 90 و 91 به ترتیب به 0.3700 و 0.3659 رسید. علت این رخداد طرح هدفمندی یارانه ها است. به بیان ساده تر با هدفمندی یارانه ها و اعطای یارانه نقدی باعث شد تا درآمد دهک های کم درآمد به نسبت دهک ها ثروتمند درصد افزایش بیشتری را تجربه کند که در نتیجه این امر شکاف درآمدی در جامعه و ضریب جینی به طور غیر طبیعی( با استفاده از دخالت یارانه ای) کاهش یافت. اما از سال 93 ضریب جینی روند افزایشی به خود گرفت، به این دلیل در سال های دهه 90 اقتصاد ایران شاهد تورم های بالایی بوده است اما همراه با این تورم یارانه نقدی افازیش نیافت و به مرور زمان تورم باعث شد تا ارزش حقیقی آن کاهش یابد.

 میانگین ضریب جینی در ایران در بازه زمانی 63 تا 99 حدود 0.4174 برآورد شده است. همانگونه که گفته شد این ضریب در سال 99 به 0.4006 رسید و علی رغم روند افزایشی که در دهه 90 داشته هنوز هم حتی به حد نرمال ضریب جینی در اقتصاد ایران نرسیده است. به طور کلی روند افزایشی ضریب جینی در دهه 90 و برگشتن آن به حد طبیعی خود، نشان از این دارد که تورم اثر تنفس مصنوعی که در سال ها 90 و 91 به جامعه با دادن یارانه نقدی داده شد، از بین برده است.

میراث به جا مانده برای روحانی و رئیسی

به طور کلی شاخص های تورم، نقدینگی، پایه پولی و ضریب جینی در زمان تحویل دولت به سید ابراهیم رئیسی وضعیت نامطلوب تری را نسبت به زمانی دارد که حسن روحانی دولت را به دست گرفت. همچنین متغیر های رشد اقتصادی و بیکاری در زمان انتقال دولت به رئیسی وضعیت بهتری را نسبت روحانی دارد. کرونا را می توان دلیل مهمی دانست که در سال پایانی دولت روحانی وضعیت متغیر های اقتصادی را به هم ریخت.

 اما همانطور که در طول گزارش هم بیان شد، چنانچه که بازه زمانی طولانی را تری را(هشت سال منتهی به انتقال دولت) را بررسی می کنیم تفاوت چندانی در متغیر های اقتصادی در زمان انتقال قدرت به روحانی و انتقال قدرت به رئیسی وجود ندارد. به بیان دیگر میراثی که برای روحانی و برای رئیسی از وضعیت اقتصاد از دولت های پیشین خود به جا مانده است تفاوت چندانی با هم ندارد.

این نکته هم بسیار حائز اهمیت است که در هشت سال منتهی به سال 92 کشور به مدت دو سال تحریم را تجربه کرده و در هشت سال منتهی به 1400 حدود سه سال اقتصاد ایران درگیر تحریم بوده است. البته به عقیده برخی کارشناسان تحریم در دولت روحانی به مدت پنج سال بوده است و تحریم دو سال نخست را هم بایستی دبرآورد ها بیان کرد، از نظر برخی نیز تحریم در دو سال ابتدایی دولت روحانی با تحریم در سه سال پایانی متفاوت است چراکه دو سال اول با توجه به مذاکراتی بین المللی که در جریان بود انتظارات مثبتی چه داخل کشور و چه در فضای بین المللی از آینده ایران حاکم بوده است.