به گزارش اکوایران، در سال ۲۰۱۶، ایران ابتکاری منطقه‌ای برای توسعه کریدور ترانزیت بین‌المللی خلیج فارس-دریای سیاه (ITC) ارائه داد که شامل ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، بلغارستان و یونان می‌شود.

به نوشته مؤسسه خاورمیانه، کریدور چندمنظوره خلیج فارس-دریای سیاه از بندرعباس ایران آغاز شده و با حرکت به سمت شمال کشور، وارد ارمنستان یا آذربایجان می‌شود و چهار حوزه دریایی کلیدی را به هم متصل می‌سازد: خلیج فارس، دریای عمان، دریای خزر و دریای سیاه. اگرچه این طرح هنوز به مرحله اجرا نرسیده، اما در زمینه رقابت استراتژیک همچنان اهمیت دارد، زیرا برای ایران و کشورهای مشارکت‌کننده مسیر تجاری جایگزین ارائه می‌دهد که با دورزدن مسیرهای دریایی سنتی تحت تسلط غرب، احتمالاً می‌تواند پویایی‌های اقتصادی و نفوذ ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر دهد.

هشت سال پس از پیشنهاد این طرح، کریدور خلیج فارس-دریای سیاه عمدتاً در قالب طرح باقی مانده و پیشرفت آن محدود به مطالعات امکان‌سنجی و گفتگوهای دیپلماتیک بوده و توسعه زیرساخت‌ها بسیار کم انجام گرفته است. ارتباط ریلی بین ایران و ارمنستان وجود ندارد و بخش ریلی حیاتی به طول ۱۶۵ کیلومتر که ایران را به آذربایجان متصل می‌کند، هنوز ساخته نشده است. در نتیجه، هیچ کریدور چندمنظوره عملیاتی وجود ندارد و زمان حمل‌ونقل بیش از آنچه که انتظار می‌رفت، به طول می‌انجامد. تنش‌های ژئوپلیتیکی، به‌ویژه بین ارمنستان و آذربایجان و همچنین تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران امکان‌پذیری این پروژه را محدود کرده است. در عین حال، با وجود پتانسیل صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌ها، قابلیت اجرایی این کریدور با هزینه‌های بالا و عدم پیشرفت قابل توجه کاهش یافته و تاکنون هیچ برنامه زمانی برای تکمیل یا پیش‌بینی‌های هزینه‌ای دقیق برای سال ۲۰۲۴ ارائه نشده است.

چالش‌هایی جدی که همچنان توسعه ITC را به تأخیر می‌اندازد، به تحریم‌های بین‌المللی، خصوصاً تحریم‌های ایالات متحده مربوط می‌شود. تحریم‌های آمریکا علیه سیستم‌های مالی و بانکی ایران پیشرفت این پروژه را به شدت محدود ساخته، در حالی که کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) که ایران را نیز شامل می‌شود، مکانیزم‌های بانکی جایگزین دارد. کشورهایی مانند بلغارستان، یونان و گرجستان که علاقه‌مند به مشارکت در توسعه ITC با همکاری ایران هستند، در محیط تحریمی با مشکلاتی مواجه شده‌اند. علاوه بر این، خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ پروژه‌هایی مانند سرمایه‌گذاری هند در بندر چابهار ایران، ورودی کلیدی برای این کریدور را پیچیده‌تر کرد. اگرچه هند در سال ۲۰۱۹ معافیت‌هایی گرفت، اما نگرانی‌های مستمر در مورد تحریم‌های ثانویه مانع از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در زیرساخت‌های ضروری شده است. همین موضوع در مورد سرمایه‌گذاری‌های بالقوه و همکاری‌ها برای ساخت خط ریلی ایران-ارمنستان که هنوز تکمیل نشده نیز صدق می‌کند. این نگرانی‌ها احتمالاً با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و اعمال دوباره سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران، افزایش خواهد یافته است.

عناصر تغییردهنده بازی

اگر موانع مذکور نتوانند کاملاً ITC را متوقف کنند، این پروژه می‌تواند وضعیت ژئواقتصادی و ژئوپلیتیکی منطقه را به طور قابل‌توجهی تغییر دهد. ایران به عنوان هماهنگ‌کننده پروژه در تلاش بوده تا با شبکه تجاری وسیع‌تر مدیترانه‌ای ارتباط برقرار کرده و تجارت خود را با اتحادیه اروپا تقویت کند، در حالی که ممکن است اقتصادهایی از نقاط دورتر، مانند هند را نیز جذب کند. با ساده‌سازی حرکت کالاها از طریق ITC، ایران به وضوح در تلاش بوده تا تجارت و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در داخل کشور را تقویت کرده و تاب‌آوری اقتصادیش را افزایش دهد. با این حال، مزایای استراتژیک این پروژه محدود به اقتصاد ایران نخواهد بود. این کریدور همچنین به کشورهای قفقاز جنوبی محصور در خشکی و آسیای مرکزی، گزینه‌ای استراتژیک برای تجارت ارائه می‌دهد.

کریدور بندر

تنوع مسیرهای تجاری

ایران کریدور خلیج فارس-دریای سیاه را برای تقویت روابط اقتصادی با کشورهای همسایه یا نزدیک، از جمله قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، روسیه و آذربایجان و همچنین کشورهای مشارکت‌کننده پروژه، شامل ارمنستان، گرجستان و اعضای اتحادیه اروپا مانند بلغارستان و یونان را حیاتی می‌داند.

این کریدور همچنین با هدف تنوع‌بخشی به گزینه‌های ترانزیتی ایران طراحی شده تا وابستگی به مسیرهای سنتی از طریق ترکیه را کاهش دهد و از تأثیر تحریم‌های بین‌المللی بکاهد. اگرچه اتحادیه اروپا به طور کلی شریک تجاری مهمی برای ایران به شمار می‌رود و واردات و صادراتش به بیش از ۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسید، اما تحریم‌های گسترده‌ای که توسط اتحادیه اروپا و ایالات متحده اعمال شده، این روابط را شدیداً محدود ساخته است؛ خصوصاً از آنجایی که این تحریم‌ها تراکنش‌های مالی و کالاهای خاصی را به دلیل نگرانی‌ها از برنامه هسته‌ای ایران محدود کرده است.

برای پشت سر گذاشتن این چالش‌ها، ایران تلاش کرده تا صادرات غیرنفتی خود، از جمله پتروشیمی‌ها و محصولات کشاورزی به ارمنستان و گرجستان را افزایش دهد و در عین حال، کالاهای صنعتی و فناوری‌بالا (های‌تِک) وارد کند. اما علی‌رغم رشد اندک تجارت ایران با این دو همسایه قفقاز جنوبی از سال ۲۰۱۶، تحریم‌ها و کمبود زیرساخت‌ها همچنان پتانسیل کامل این استراتژی را محدود کرده است. ساخت ITC می‌تواند به رفع چنین موانعی کمک کند و وابستگی ایران به ترکیه را کاهش دهد و در عین حال، از تنش‌های ترانزیتی که روابط دوجانبه را تحت فشار قرار می‌دهد، بکاهد و نقش ایران به عنوان هاب لجستیکی منطقه‌ای را تقویت کند. با این حال، چالش‌ها به قوت خود باقی مانده‌اند، از جمله اختلافات بر سر هزینه‌های ترانزیت که منجر به ترافیک مرزی قابل‌توجهی شده و همچنین کاهش قابل‌توجه در حجم تجارت با ترکیه که در اوایل ۲۰۲۰، به حدود ۱ میلیارد دلار رسید که کاهش ۷۳ درصدی از زمان بازگشت تحریم‌های ایالات متحده در ۲۰۱۸ را نشان می‌دهد.

چابهار

ادغام اقتصادی

پتانسیل این کریدور با استفاده حداکثری ایران از واردات و صادرات با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) به رهبری روسیه که جایگزینی برای تجارت با اتحادیه اروپا به شمار می‌رود، بیشتر می‌شود. خصوصاً ایران از توافقات تجاری ترجیحی که در اکتبر ۲۰۱۹ توسط EEU به اجرا درآمد و تعرفه‌ها بر روی ۸۶۲ نوع کالا، به ویژه ۵۰۲ محصول ایرانی را کاهش داد، بهره‌مند شده. همچنین این توافق تعرفه‌های گمرکی کمتری برای ۳۶۰ محصول ارسال‌شده کشورهای EEU به ایران فراهم می‌آورد. انتظار می‌رود این توافق ارزش تجارت متقابل، به ویژه با روسیه را ده‌ها میلیون دلار افزایش دهد. امضای توافقنامه تجارت آزاد کامل EEU-ایران در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، اهمیت و توجیه توسعه ITC را از یک سو و اهمیت INSTC را از سوی دیگر برجسته می‌سازد.

تنش‌های منطقه‌ای

مدیریت پایدار تنش‌های منطقه‌ای میان ترکیه، ایران، ارمنستان و آذربایجان برای موفقیت پروژه کریدور خلیج فارس-دریای سیاه حیاتی خواهد بود. تلاش‌های ارمنستان برای خارج‌کردن آذربایجان از این کریدور تنش‌های موجود را تشدید می‌کند. از ایران، کریدور می‌تواند به دو مسیر اصلی منشعب شود: یکی از طریق ارمنستان به سمت دریای سیاه و دیگری از طریق آذربایجان که به INSTC متصل می‌شود و ایران را به روسیه پیوند می‌دهد. اختلافات منطقه‌ای، مانند درگیری‌های مرزی آذربایجان و ارمنستان و تنش‌های مداوم در مورد راهروی زنگزور، تجارت را مختل ساخته، در حالی که حمایت نامتوازن روسیه از دو رقیب قفقاز جنوبی و ائتلاف ترکیه با آذربایجان انگیزه‌های همکاری اقتصادی منطقه‌ای را تضعیف کرده است.

کریدور بین‌المللی خلیج فارس-دریای سیاه

کمبود زیرساخت‌ها

یک مانع مادی قابل‌توجه در تجارت درون‌منطقه‌ای عدم وجود خطر ریلی بین ایران و ارمنستان است که هیچ‌یک از طرفین تمایلی به تأمین هزینه تخمینی ۳.۵ میلیارد دلار برای حل این مشکل ندارند. در حال حاضر، ترانزیت جاده‌ای بیشتر تجارت بین ایران و ارمنستان را تشکیل می‌دهد، اما زیرساخت‌های موجود برای تجارت در مقیاس بزرگ کافی نیست.

به همین ترتیب و علی‌رغم توافق مالی سال ۲۰۲۳ بین روسیه و ایران، چالش‌های ژئوپلیتیکی تکمیل خط ریلی ۱۶۵ کیلومتری بین شهر رشت و آستارا در مرز آذربایجان را دشوار ساخته است. این شکاف حیاتی باعث شده که تجارت از طریق INSTC ترکیبی از حمل‌ونقل جاده‌ای و مسیرهای دریایی از طریق دریای خزر باشد. بدون سرمایه‌گذاری قابل‌توجه در زیرساخت‌های ریلی، نه ITC و نه INSTC نمی‌توانند پتانسیل کامل خود را به عنوان یک مسیر تجاری محقق کنند.

پیامدها برای تجارت ایران و اروپا

اگر پروژه کریدور خلیج فارس-دریای سیاه محقق شود، می‌تواند هزینه‌ها و زمان حمل‌ونقل برای تجارت ایران و اروپا را به طور قابل‌توجهی کاهش دهد. در حالی که آمار دقیق برای این کریدور فعلاً در دسترس نیست، ابتکارات مشابه مانند INSTC، حاکی از پتانسیل صرفه‌جویی تا ۳۰ صدر هزینه‌ها و ۴۰ درصد زمان نسبت به مسیرهای سنتی هستند.

اقتصاد آذربایجان ریل گذاری جمهوری آذربایجان کریدور شمال جنوب هند روسیه ایران

با دورزدن روسیه و کانال سوئز، این کریدور گزینه‌های قابل‌اجرایی برای کشورهایی مانند هند که به دنبال مسیرهای تجاری جدید به اروپا هستند، ارائه می‌دهد. علاوه بر این، همانطور که از مشارکت پکن در پروژه‌هایی مانند بندر آناکلیای گرجستان دیده شده، چین می‌تواند از یک مسیر سریع‌تر و اقتصادی‌تر به اروپا بهره‌مند شود. با این حال، تنش‌های ژئوپلیتیکی و تمایل چین به عدم پذیرش مناطق جدایی‌طلب که در آنجا روسیه حضور نظامی دارد، مشارکت گرجستان را پیچیده می‌کند. علاوه بر این، ایران باید چالش‌های زیرساختی، سیاسی و اقتصادی قابل‌توجهی را برای تحقق کامل پتانسیل این کریدور پشت سر بگذارد. بدون ثبات منطقه، لغو تحریم‌ها و سرمایه‌گذاری غیرغربی، ممکن است این پروژه یک آرزوی ژئوپلیتیکی تحقق‌نیافته باقی بماند.

منافع ایالات متحده و اتحادیه اروپا در رقابت استراتژیک

ITC چالش‌هایی برای منافع ایالات متحده و اتحادیه اروپا در زمینه رقابت استراتژیک ایجاد می‌کند. با ارائه مسیری جایگزین برای ایران به اروپا که از ترکیه نمی‌گذرد، ممکن است این کریدور نفوذ غرب را کاهش داده و اجرای تحریم‌ها را پیچیده‌تر سازد. همچنین می‌تواند به طور غیرمستقیم موقعیت روسیه و چین را با افزایش دسترسی آن‌ها به منطقه تقویت کند؛ خصوصاً که روسیه در تلاش بوده تا نفوذ خود در دریای سیاه را گسترش دهد تا با سلطه غربی مقابله کند.

ممکن است این وضعیت موقعیت استراتژیک ناتو را پیچیده‌تر ساخته و تلاش‌های این ائتلاف برای جلوگیری از تهاجم روسیه و حفظ انسجام سیاسی در بین اعضای آن را دشوارتر سازد. در حالی که این کریدور می‌تواند مسیرهای نفتی برای کشورهای دخیل را متنوع سازد، ممکن است وابستگی اروپا به تأمین نفت ایران را افزایش دهد که باعث پیچیده‌ترشدن پویایی‌های ژئوپلیتیکی می‌شود؛ به ویژه اگر تنش‌ها میان ایران و غرب افزایش یابد. علاوه بر این، اگر همانطور که اشاره شد، این کریدور به ایران کمک کند تا تحریم‌های بین‌المللی را دور بزند، این وضعیت می‌تواند ابتکارات دیپلماتیک ایالات متحده و اتحادیه اروپا را تضعیف کند.

اقتصاد آذربایجان ریل گذاری جمهوری آذربایجان کریدور شمال جنوب هند روسیه ایران

نتیجه‌گیری

اگرچه موفقیت آن تضمین‌شده نیست، اما کریدور خلیج فارس-دریای سیاه پتانسیل تغییر قابل‌توجهی در تجارت بین ایران و اروپا دارد. تهران با این اقدام استراتژیک جسورانه در تلاش بوده روابط خود با همسایگان را تقویت کرده و نفوذ تجاری خود را گسترش دهد. اما موانع حیاتی برای موفقیت آن وجود دارد که شامل عدم تأمین مالی، مشکلات زیرساختی و خطرات ژئوپلیتیکی جدی است. توسعه این کریدور با پیامدهای تحریم‌های بین‌المللی و منافع منطقه‌ای متضاد پیچیده‌تر می‌شود. هرچند که این پروژه مزایای بالقوه‌ای دارد، اما ITC نگرانی‌هایی در مورد تغییر دینامیک‌های قدرت در منطقه برانگیخته که می‌تواند عملیات ناتو را پیچیده ساخته و نفوذ دیپلماتیک و اقتصادی غرب را به خطر بیندازد.

برای جلوگیری از تقویت غیرمستقیم دشمنان یا تهدید موقعیت‌های استراتژیک آن‌ها در این منطقه حیاتی، ایالات متحده و اتحادیه اروپا بادقت پاسخ خود به این حرکت را ارزیابی می‌کنند. متحدان یوروآتلانتیک تلاش‌های ایران برای دورزدن تحریم‌ها را خنثی کرده و دیپلماسی پیش‌دستانه‌ای را دنبال می‌کنند که همکاری منطقه‌ای را ترویج کرده و کانال‌های اقتصادی جایگزین را بگشاید. در نهایت، رویکردی دقیق و هوشمندانه غرب جهت مدیریت پویایی‌های پیچیده موجود ضروری بوده تا مطمئن شود که این کریدور به گونه‌ای از توازن خارج نشود که منافع آمریکا و اروپا را به خطر بیندازد.