شب یلدا، به‌عنوان طولانی‌ترین شب سال، همواره جایگاهی ویژه در فرهنگ ایرانیان داشته است. در تهران قدیم، این شب نه‌تنها فرصتی برای گرامیداشت سنت‌ها، بلکه بهانه‌ای برای تقویت پیوندهای خانوادگی و شادمانی‌های جمعی بود. تهرانی‌های قدیم با آداب خاص و ساده، یلدا را گرامی می‌داشتند و خاطراتی ماندگار می‌آفریدند.

در غروب آخرین روز پاییز، خانواده‌ها با شوق و هیجان آماده می‌شدند تا شب را در کنار بزرگ‌ترهای خانواده سپری کنند. معمولاً خانه مادربزرگ یا پدربزرگ محل گردهمایی بود، جایی که همه اعضای خانواده دور یک کرسی بزرگ جمع می‌شدند. کرسی با لحافی ضخیم پوشانده می‌شد و روی آن ظرف‌های پر از خوراکی‌های مخصوص یلدا چیده می‌شد. سفره شب یلدا پر از رنگ و نماد بود؛ انارهای سرخ، هندوانه‌های شیرین، خرما، آجیل، شیرینی‌های سنتی، و میوه‌های خشک همه جای خود را در این ضیافت داشتند.

یکی از جذاب‌ترین بخش‌های شب یلدا در تهران قدیم، سنت قصه‌گویی و شاهنامه‌خوانی بود. بزرگان خانواده داستان‌های حماسی از شاهنامه فردوسی یا افسانه‌های کهن ایرانی را با شور و حرارت تعریف می‌کردند. کودکان با گوش‌های تیز و چشمانی پر از شوق به قصه‌های پهلوانی رستم و سهراب یا حکایت‌های پندآموز گوش می‌سپردند. گاه در میان این داستان‌ها، نوبت به خواندن فال حافظ می‌رسید. دیوان حافظ در دست بزرگ‌تر خانواده می‌چرخید و با نیت افراد باز می‌شد، اشعار با صدای بلند خوانده می‌شد و جمع، با شادی و هیجان معنای آن را تفسیر می‌کرد.

خوراکی‌ها نیز بخش جدانشدنی از این شب بودند. تهرانی‌های قدیم باور داشتند خوردن هندوانه در شب یلدا، آن‌ها را از گرمای تابستان در امان نگه می‌دارد. انار، با دانه‌های سرخ و آب‌دارش، نماد شادی و فراوانی بود و معمولاً با کمی گلپر سرو می‌شد. آجیل‌های سنتی مانند پسته، بادام، فندق و کشمش نیز برای تنقلات شبانه در دسترس بودند. این خوراکی‌ها هم نمادی از برکت و فراوانی بودند و هم فرصتی برای شیرین‌تر کردن دورهمی.

در کنار این‌ها، شب یلدا زمانی برای شادی و خنده بود. افراد خانواده با شوخی‌ها، نقل حکایت‌های طنزآمیز و خاطره‌گویی، فضایی شاد و گرم ایجاد می‌کردند. حتی در خانواده‌های ساده‌تر که امکانات محدودی داشتند، تلاش می‌شد با هرچه در دسترس است، سفره‌ای رنگین و شبی خوش برگزار شود.

تهران قدیم، با کوچه‌های باریک و خانه‌های حیاط‌دار، در شب یلدا پر از گرما و صمیمیت بود. صدای خنده کودکان، عطر انار و هندوانه، و زمزمه اشعار حافظ در فضای خانه‌ها پیچیده بود. شب یلدا در تهران قدیم بیش از آنکه مراسمی پرزرق‌وبرق باشد، تجلی‌گاه سادگی و اصالت بود؛ شبی که در آن، خانواده‌ها با مهر و دوستی، چراغ عشق را در دل یکدیگر روشن نگه می‌داشتند.

این آیین کهن، هنوز هم در دل تهرانی‌ها زنده است، احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اصلاحات، در یادداشتی به توصیف خاطرات خود از شب یلدا و نقش کرسی در این آیین سنتی پرداخته است. وی بیان می‌کند که شب یلدا اوج استفاده از کرسی بود؛ جایی که اعضای خانواده دور آن جمع می‌شدند و با خوردن تنقلاتی مانند جوزقند، آجیل شیرین، لواشک و بامیه‌های قرمزرنگ دایره‌شکل، به گفت‌وگو، شعرخوانی و خاطره‌گویی می‌پرداختند.

مسجدجامعی به نقش کرسی در زندگی روزمره اشاره کرده و می‌گوید که کرسی نه‌تنها وسیله‌ای برای گرمایش بود، بلکه به‌عنوان محلی برای پخت‌وپز غذاهایی مانند خورشت و دیزی نیز استفاده می‌شد. وی همچنین به خاطرات کودکی خود از بازی با لحاف کرسی و تلاش برای گرم نگه‌داشتن آن با استفاده از زغال اشاره می‌کند.

وی تأکید می‌کند که کرسی در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه‌ای داشت و شب یلدا فرصتی بود تا خانواده‌ها دور آن جمع شوند و با شعرخوانی، قصه‌گویی و خوردن میوه‌هایی مانند انار، هندوانه، ازگیل و خرمالو، طولانی‌ترین شب سال را سپری کنند. مسجدجامعی همچنین به این نکته اشاره می‌کند که نسل جدید کمتر با کرسی آشنا هستند و این وسیله در خاطرات آن‌ها جایی ندارد.

وی به اهمیت حفظ و انتقال این سنت‌ها به نسل‌های آینده تأکید کرده و یادآور می‌شود که کرسی و آیین‌های مرتبط با آن بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان است که نباید به فراموشی سپرده شود.

شب یلدا، به‌عنوان یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی، همواره مورد توجه جامعه‌شناسان بوده است. این آیین باستانی نمادی از همبستگی اجتماعی و پیوندهای خانوادگی در فرهنگ ایرانی محسوب می‌شود.

دکتر قاسم رهپویی، جامعه‌شناس، در مصاحبه‌ای با ایرنا گفته است: «شب‌های یلدا تا چندین سال گذشته اصالت خود را حفظ کرده بود، اما مشکلات اقتصادی و معیشتی همه را درگیر کرده است.» 

این گفته نشان‌دهنده تغییرات اجتماعی و تأثیر شرایط اقتصادی بر حفظ و اجرای سنت‌های فرهنگی مانند شب یلدا است.

جامعه‌شناسان بر این باورند که شب یلدا فرصتی برای تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی است و نقش مهمی در حفظ هویت فرهنگی و انسجام اجتماعی ایفا می‌کند.

سعید معیدفر، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در تحلیل خود دربارهٔ آیین شب یلدا می‌گوید: «مردم دلشان می‌خواهد سنت‌ها را زنده نگه دارند. این آیین حتی در سخت‌ترین شرایط مورد اقبال مردم بوده و این نشان‌دهنده ریشه‌های عمیق آن در فرهنگ ایرانی است». 

وی همچنین تأکید می‌کند که برگزاری سراسری جشن شب یلدا در سطح ملی جلوه خاصی دارد که در فرهنگ ایرانی به خوبی بازنمایی می‌شود، بدین صورت که خانواده‌ها با زبان و فرهنگ‌های متفاوت به تناسب منطقه جغرافیایی خود چنین شبی را پاس می‌دارند.