به گزارش اکوایران، دیوید سنگر، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز با انتشار یادداشتی نوشت، به نظر می‌رسد دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در نظر دارد در گام اول برای چالش جمهوری اسلامی ایران چاره‌ای بیاندیشید؛ چرا که برنامه هسته‌ای‌ این بازیگر به شکل قابل توجهی پیشرفت داشته و در آستانه گریز هسته‌ای قرار گرفته است. این واقعیت جدید بحث‌های داخلی را در مورد نحوه مواجهه دولت دوم ترامپ با تهران برانگیخته است؛ بحث‌هایی در باب این که ترامپ با روی گشاده با مقام‌های ایران وارد رایزنی خواهد شد یا با اقدام نظامی خواه آشکارا و یا پنهان و یا حتی توسط اسرائیل این گره را باز کند. در این میان گزینه دیپلماسی قهری نیز روی میز قرار دارد: بدین معنا که تهران از طریق مذاکره و زیر سایه فشار حداکثری توان هسته‌ای‌اش را متوقف خواهد کرد.

گزینه‌های ترامپ علیه ایران

به نوشته اقتصادنیوز، نیویورک تایمز در ادامه این یادداشت آورده، فوریت این موضوع روز یکشنبه توسط جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی حو بایدن، رئیس حمهوری ایالات متحده مورد تاکید قرار گرفت؛ زمانی که در گفت و گو با سی‌ان‌ان به فرید زکریا گفت که با تحت فشار قرار دادن محور موسوم به محور مقاومت، «جای تعجب نیست که امروز صداهایی شنیده می‌شود مبنی بر این که شاید لازم باشد دکترین هسته‌ای را تغییر داده و از آستانه هسته‌ای عبور کنیم».

سالیوان در ادامه گفت درباره تهدیدهای حاصل از پیشرفت برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و امکان عبور این کشور از آستانه هسته‌ای با تیم امنیت ملی دولت دوم ترامپ و اسرائیلی‌ها رایزنی هایی انجام شده است.

جیک سالیوان

همزمان مقامات آمریکایی و خارجی طی مصاحبه‌های خود در دو هفته گذشته اظهار داشته‌اند که رویکرد واشنگتن در باب آینده برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند در چند ماه آینده به شکل چشم گیری تغییر کند. این ارزیابی پس از آن مطرح شد که بازرس ارشد هسته‌ای سازمان ملل اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران در حال تسریع غنی‌سازی اورانیوم است و ممکن است از آستانه گریز هسته‌ای عبور کند.

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور جدید ایران و ترامپ تمایل خود را برای مذاکره درباره توافق هسته‌ای جدید ابراز کرده‌اند، هر چند هیچ‌کدام کلمه‌ای درباره شرایط رایزنی‌های احتمالی نگفته‌اند.با این حال به گفته ناظران هر دو رئیس جمهوری می‌دانند که موازنه قوا تغییر کرده است. بنابراین همزمان و در شرایطی که فرصت دیپلماسی در شش سال گذشته افزایش نیافته، امروز نیز امکان حمله پیشگیرانه به حداقل رسیده است.

دستیاران ترامپ در اظهارات عمومی مدعی‌اند که رئیس جمهوری منتخب کمپین «فشار حداکثری» را در اولویت قرار داده تا با توسل بدان درآمدهای نفتی جمهوری اسلامی را قطع کند؛ درآمدهایی که به گفته این نشریه حاصل از فروش و صادران نفت این کشور به چین به عنوان بزرگترین خریدار محموله‌های نفت تحریم شده ایران است.

در اتاق فکرها چه می‌گذرد؟

مایکل والتز، که ترامپ او را به عنوان مشاور امنیت ملی خود منصوب کرده، ماه نوامبر در گفت‌و‌گو با سی‌ان‌بی‌سی اظهار داشته: تغییری که خواهید دید، تمرکز بیشتر بر جمهوری اسلامی ایران است. او مدعی شده فشار حداکثری، نه تنها به ثبات در خاورمیانه کمک می‌کند، بلکه موجب خواهد شد تا ثبات بر میدان رویارویی روسیه و اوکراین نیز حاکم شود، زیرا به واسطه رویکرد جدید واشنگتن، جمهوری اسلامی ایران موشک‌های بالستیک و هزاران هواپیمای بدون سرنشین را در اختیار روس‌ها قرار نخواهد داد -ادعایی که تهران و مسکو آن را بارها رد کرده‌اند.

در این میان سالیوان در باب جزئیات رایزنی‌های انجام شده با اسرائیلی‌ها کلامی بر زبان نیاورد. اما مقامات فعلی و سابق اسرائیل علناً در باب اقدام نظامی علیه سایت‌های هسته‌ای ایران می‌گویند و بحث می‌کنند که آیا این بازه زمانی برای چنین حمله‌ای مناسب است یا نه؟ 

ایران اسراییل

یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل که به واسطه اختلاف نظرهایش با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر در باب واکنش به حمله حماس کنار گذاشته شد، اخیرا گفت: «پنجره‌ای برای اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران باز شده و تا پیش از آن که تهران آخرین گام را در مسیر عبور از آستانه گریز هسته‌ای بردارد، می‌توان این کشور را متوقف کرد.»

اریک ادلمن، یکی از مقامات ارشد سابق وزارت دفاع در دولت بوش در این باره گفت ترامپ خواسته تا به جمهوری اسلامی ایران فرصتی برای رایزنی اراده دهد تا بدین طریق تهران نیز فعالیت‌های هسته‌ای‌اش را متوقف کرده و بدین طریق از تحریم‌ها رها شود. دومین گزینه محتمل که در اختیار ترامپ قرار دارد؛ اقدام نظامی است.

به گفته او، امروز ترامپ همانی که فشار حداکثری را در اولویت‌های خود تعریف کرده و قدرت را در دست گرفته است. همچنین نخست وزیر اسرائیل نیز همه انگیره‌های لازم برای ماجراجویی را دارد. اگر این دو چهره (ترامپ و نتانیاهو) با هدف افزایش فشار اقتصادی و دیپلماتیک هم صدا شده و فشار نظامی را نیز افزایش دهند؛ توانایی جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت برنامه هسته‌ای‌اش گزاره‌ای است که به آزمون گذاشته خواهد شد.

پلن «بی بی»

به نوشته سنگر، چند هفته پیش، جمهوری اسلامی ایران تولید اورانیوم 60 درصدی غنی شده را تسریع بخشید، درست کمتر از غنی‌سازی 90 درصدی که برای عبور از آستانه گریز هسته‌ای بدان نیاز است. پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران پس از توافق هسته‌ای 2015 با دولت اوباما متوقف شد. اما ترامپ در سال 2016 مدعی شد که توافق دوران اوباما یک "فاجعه" است و سال 2018 از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری را در اولویت قرار داد و پیش بینی کرد که تهران ناچار خواهد شد پشت میز مذاکره بازگردد، اما فرضیه اش نادرست بود.

این دو سال، جمهوری اسلامی از ازسرگیری تولید خودداری کردند و سعی کردند برای دور زدن تحریم‌ها با قدرت‌های اروپایی مذاکره کنند. این تلاش شکست خورد، مانند تلاش دولت بایدن برای اینکه ببیند آیا می‌تواند توافق متروکه را با چیزی "طولانی‌تر و قوی‌تر" احیا کند. ارزیابی اطلاعاتی طبقه‌بندی‌نشده اخیر که در اختیار کنگره قرار گرفته نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران از زمان خروج ایالات متحده از توافق، اورانیوم کافی برای عبور از آستانه گریز هسته‌ای در اختیار دارد.

ایران آژانس بین المللی انرژی اتمی

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، چند هفته پیش اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران تولید اورانیوم 60 درصد غنی‌شده را تسریع کرد. به گفته ناظران این میزان غنی سازی کمی کم تر از 90 درصدی است که برای گریز هسته‌ای بدان نیاز است.

آنتونی جی. بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در ماه ژوئیه گفت که جمهوری اسلامی ایران احتمالاً فقط به «یک یا دو هفته» برای عبور از آستانه گریز هسته‌ای به زمان نیاز دارد. به گفته این نشریه امروز بحث بر سر این ادعا است که چه چیزی برای تبدیل  سوخت به فلز و تبدیل آن به کلاهک لازم است. در این میان در داخل ایران گروهی از تغییر دکترین هسته‌ای می‌گویند.

در همین راستا گروهی از نخبگان بعد از رویارویی اخیر اسرائیل و جمهوری اسلامی مدعی شدند که تهران باید با تغییر دکترین هسته‌ای‌اش توان بازدارندگی خود را افزایش دهد. اسرائیل و ایالات متحده غالبا به طور هماهنگ برای کاهش سرعت پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران هم‌صدا بوده‌اند، به ویژه با حمله سایبری مخفی چندین ساله با ویروس موسوم به «بازی‌های المپیک» که برای هدف قرار دادن سانتریفیوژهای هسته‌ای ایران طراحی شده است.

اما نتایج حاصل از هم صدایی این دو بازیگر محدود بود و از آن زمان به بعد نتانیاهو بارها تا مرز اقدام نظامی به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران پیش رفت، اما در آخرین لحظه به واسطه فشارهای ایالات متحده یا به دلیل مخالفت خوانی‌های مقامات نظامی و اطلاعاتی خود، که از نتیجه کار هراس داشتند، از موضعش عقب نشینی کرد.اما، به ادعای سنگر، او اکنون فرصت جدیدی در اختیار دارد چرا که معادلات خاورمیانه برهم خورده است.

توسل به گزینه نظامی یا فشار حداکثری

به ادعای نیویورک تایمز اقدام علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود، مگر اینکه ترامپ در این زمینه چراغ سبز نشان دهد. در حالی که نیروی هوایی اسرائیل مدعی است که می‌تواند این اقدام را انجام دهد، اما ناظران ادعای دیگری را طرح کرده و می‌گویند که تل‌آویو در این عملیات به بزرگترین سنگر شکن‌های آمریکا نیاز دارد؛ سنگرشکن‌هایی که ترامپ باید مجوز ارسالشان را صادر کند.

همزمان گروهی مدعی‌اند که جمهوری اسلامی ایران مرکزی تحقیقاتی در اصفهان دارد، مرکزی که هزاران دانشمند و مهندس ایرانی در آن فعالیت دارند. گروهی مدعی‌اند که تهران بخش عمده‌ای از مواد غنی شده‌اش را در این مکان نگه می دارد. در چنین شرایطی مشخص نیست که ترامپ و مشاورانش چگونه به درخواست‌های اسرائیل برای کمک پاسخ خواهند داد. مارکو روبیو، نامزد رئیس جمهوری برای تصدی عنوان وزارت خارجه، در سنا به عنوان یک جنگ‌طلب شناخته شده و یکی از مخالفان توافق برجام بود؛ توافقی که میراث اوباما شناخته می‌شود.

تاسیسات هسته ای نطنز

ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری‌اش تمایلی به اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران نداشت. اما دستیارانش مدعی‌اند که دیدگاه او ممکن است به واسطه ادعاهایی درباب تلاش تهران برای ترورش تغییر کرده باشد؛ ادعایی که ایران مشارکت در آن را بارها رد کرده است.

به گفته نیویورک تایمز، این احتمال وجود دارد که ترامپ در همان روزهای نخست ریاستش ائتلاف نظامی که برای اقدام نظامی علیه ایران تعریف شده را تشکیل دهد و سپس وارد مذاکره شود. این رویکردی است که ادلمن و دیگران آن را «دیپلماسی مبتنی بر زور» می‌نامند.

اما دستیابی به توافقی فراتر از توافق دوران اوباما که ترامپ آن را بی فایده خواند و رد کرد، دشوار خواهد بود. توافق 2015، 97 درصد اورانیوم غنی شده ایران را خارج و توانایی ایران برای نصب نسل جدیدی از سانتریفیوژهای بسیار کارآمد، ماشین‌های غول پیکری که با سرعت مافوق صوت برای غنی سازی می‌چرخند را به تعویق انداخت. تصمیم ترامپ برای خروج از برجام موجب شد تا ایران با استناد به بدعهدی آمریکا و تروئیکای اروپایی پیش از انقضای تاریخ توافق سانترفیوژهای خود را بازتعریف کند.

به ادعای شاهین‌های ضدایرانی، توافق جدید تقریباً باید ایران را ملزم کند که تمام اورانیوم غنی شده و تمام سانتریفیوژها را تحویل دهد و به بازرسان بین‌المللی اجازه دهد تا از تاسیسات مشکوک بازدید داشته باشند. به ادعای آنها چنین رویکردی زمینه‌ساز سطحی از شفافیت خواهد شد؛ گزاره‌ای که اوباما طی توافقش با ایران بدان دست نیافت. همانطور که والتز مدعی است، تاریخ ریاست ترامپ نشان می‌دهد که او با احیای تحریم‌های اقتصادی علیه ایران کارش را شروع خواهد کرد، اگرچه این تحریم‌ها سابقه کارآمدی ضعیفی دارند.

به گفته ناظران هدف از تعریف کمپین فشار حداکثری واداشتن تهران برای توقف برنامه هسته‌ای‌اش است، در این کمپین قطع درآمدهای صادرات نفت جمهوری اسلامی در اولویت قرار دارد. از همین رو گروهی مدعی‌اند که توسل به چنین استراتژی به معنای تداوم سیاست ناوگان‌های در سایه‌ای است که نفت ایران را جابجا می‌کنند.

با این همه به گفته نیویورک تایمز، جوهر دیپلماسی مبتنی بر فشار با توسل به دو اهرم مذاکره و زور این پیام را به تهران مخابره می‌کند که باید پیشرفت برنامه هسته‌ای‌اش را متوقف کند. این نشریه در انتها نوشت، شاید تهران بخواهد عقب نشینی تاکتیکی را تجربه کند اما هرگز حاضر نخواهد بود تا تاسیسات هسته‌ای را را به طور کامل تعطیل نماید، از همین رو مشخص نیست ترامپ تا چه میزان قادر است در این مرحله هزینه داده و ریسک کند.